Aryan jokes!!any cool jokes (FARSI)

Wednesday, March 15, 2006

دو نفر در طول مهماني كنار هم نشسته بودند و در طول دو ساعت يك كلمه هم با هم حرف زدند. پس از دو ساعت يكي از آنها به ديگري گفت: پيشنهاد مي‏كنم حالا در مورد موضوع ديگري سكوت كنيم!

kompak5000 يه روز به يه معتاد ميگن با 45 , 46 , 47 ,48 جمله بساز. ميگه:چلا پنجه ميكشي, چلا شيشه ميشكني,چلاهف نمي زني , چلا هشتي ناراحت

f maziar_boy_bahal : آرنولد ميره آبادان، همون شب اول آبادانيه تو خيابون بهش گير ميده كه: ولك تورو جون بوات.. تو رو جون ننت، فردا ما رو تو خيابون ديدي بهم سلام كن! خلاصه اونقدر التماس ميكنه، تا آخر آرنولد قبول ميكنه. فرداش آبادانيه داشته با دو سه تا از رفيقاش تو خيابون ‌چرخ ميزده، يهو ارنولد مياد ميگه: سلام عبود! آبادانيه ميگه: اَاه‌ه‌ ... باز اين سيريش اومد

Aryan the cheater cheshmaye to mesle ye daryast.... ejaze midi jurabamo toosh beshooram

بعضي ها
بعضي‌ها شعرشان سپيد است، دلشان سياه
بعضي‌ها شعرشان كهنه است، فكرشان نو
بعضي‌ها شعرشان نو است، فكرشان كهنه
بعضي‌ها يك عمر زندگي مي‌كنند براي رسيدن به زندگي
بعضي‌ها زمين‌ها را از خدا مجاني مي‌گيرند و به بندگان خدا گران مي‌فروشند
بعضي‌ها حمال كتابند
بعضي‌ها بقال كتابند
بعضي‌ها انبارداركتابند
بعضي‌ها كلكسيونر كتابند
بعضي‌ها قيمتشان به لباسشان است، بعضي به كيفشان و بعضي به كارشان
بعضي‌ها اصلا‏ قيمتي ندارند
بعضي‌ها به درد آلبوم مي‌خورند
بعضي‌ها را بايد قاب گرفت
بعضي‌ها را بايد بايگاني كرد
بعضي‌ها را بايد به آب انداخت
بعضي‌ها هزار لايه دارند
بعضي‌ها ارزششان به حساب بانكي‌شان است
بعضي‌ها همرنگ جماعت مي‌شوند ولي همفكر جماعت نه
بعضي‌ها را هميشه در بانك‌ها مي‌بيني يا در بنگاه‌ها
بعضي‌ها در حسرت پول هميشه مريضند
بعضي‌ها براي حفظ پول هميشه بي‌خوابند
بعضي‌ها براي ديدن پول هميشه مي‌خوابند
بعضي‌ها براي پول همه كاره مي‌شوند
بعضي‌ها نان نامشان را مي‌خورند
بعضي‌ها نان جوانيشان را ميخورند
بعضي‌ها نان موي سفيدشان را ميخورند
بعضي‌ها نان پدرانشان را ميخورند
بعضي‌ها نان خشك و خالي ميخورند
بعضي‌ها اصلا نان نميخورند
بعضي‌ها با گلها صحبت مي‌كنند
بعضي‌ها با ستاره‌ها رابطه دارند
بعضي ها صداي آب را ترجمه مي‌كنند
بعضي ها صداي ملائك را مي‌شنوند
بعضي ها صداي دل خود را هم نمي‌شنوند
بعضي ها حتي زحمت فكركردن را به خود نمي‌دهند
بعضي ها در تلاشند كه بي‌تفاوت باشند
بعضي ها فكر مي‌كنند چون صدايشان از بقيه بلندتر است، حق با آنهاست
بعضي ها فكر ميكنند وقتي بلندتر حرف بزنند، حق با آنهاست
بعضي ها براي سيگار كشيدنشان همه جا را ملك خصوصي خود مي‌دانند
بعضي ها فكر ميكنند پول مغز مي‌آورد و بي پولي بي مغزي
بعضي ها براي رسيدن به زندگي راحت، عمري زجر مي‌كشند
بعضي ها ابتذال را با روشنفكري اشتباه مي‌گيرند
بعضي از شاعران براي ماندگار شدن چه زجرها كه نمي‌كشند
بعضي ها يك درجه تند زندگي مي‌كنند، بعضي‌ها يك درجه كند
هيچكس بي‌درجه نيست
بعضي ها حتي در تابستان هم سرما مي‌خورند
بعضي ها در تمام زندگي‌شان نقش بازي مي‌كنند
بعضي از آدمها فاصلة پيوندشان مانند پل است، بعضي مانند طناب و بعضي مانند نخ
بعضي ها دنيايشان به اندازه يك محله است، بعضي به اندازه يك شهر، بعضي به اندازه كرة زمين و بعضي به وسعت كل هستي
بعضي ها به پز ميگويند پرستيژ


آموخته ام که
آموخته ام ... که بهترين کلاس درس دنيا، کلاسي است که زير پاي پيرترين فرد دنياست
آموخته ام ... که وقتي عاشقيد، عشق شما در ظاهر نيز نمايان مي شود
آموخته ام ... که تنها کسي که مرا در زندگي شاد مي کند کسي است که به من مي گويد: تو مرا شاد کردي
آموخته ام ... که داشتن کودکي که در آغوش شما به خواب رفته، زيباترين حسي است که در دنيا وجود دارد
آموخته ام ... که مهربان بودن، بسيار مهم تر از درست بودن است
آموخته ام ... که هرگز نبايد به هديه اي از طرف کودکي، نه گفت
آموخته ام ... که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادر به کمک کردنش نيستم دعا کنم
آموخته ام ... که مهم نيست که زندگي تا چه حد از شما جدي بودن را انتظار دارد، همه ما احتياج به دوستي داريم که لحظه اي با وي به دور از جدي بودن باشيم
آموخته ام ... که گاهي تمام چيزهايي که يک نفر مي خواهد، فقط دستي است براي گرفتن دست او، و قلبي است براي فهميدن وي
آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در يک شب تابستاني در کودکي، شگفت انگيزترين چيز در بزرگسالي است
آموخته ام ... که زندگي مثل يک دستمال لوله اي است، هر چه به انتهايش نزديکتر مي شويم سريعتر حرکت مي کند
آموخته ام ... که پول شخصيت نمي خرد
آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگي را تماشايي مي کند
آموخته ام ... که خداوند همه چيز را در يک روز نيافريد. پس چه چيز باعث شد که من بينديشم مي توانم همه چيز را در يک روز به دست بياورم
آموخته ام ... که چشم پوشي از حقايق، آنها را تغيير نمي دهد
آموخته ام ... که اين عشق است که زخمها را شفا مي دهد نه زمان
آموخته ام ... که وقتي با کسي روبرو مي شويم انتظار لبخندي جدي از سوي ما را دارد
آموخته ام ... که هيچ کس در نظر ما کامل نيست تا زماني که عاشق بشويم
آموخته ام ... که زندگي دشوار است، اما من از او سخت ترم
آموخته ام ... که فرصتها هيچ گاه از بين نمي روند، بلکه شخص ديگري فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
آموخته ام ... که آرزويم اين است که قبل از مرگ مادرم يکبار به او بيشتر بگويم دوستش دارم
آموخته ام ... که لبخند ارزانترين راهي است که مي شود با آن، نگاه را وسعت داد
آموخته ام ... که نمي توانم احساسم را انتخاب کنم، اما مي توانم نحوه برخورد با آنرا انتخاب کنم
آموخته ام ... که همه مي خواهند روي قله کوه زندگي کنند، اما تمام شادي ها و پيشرفتها وقتي رخ مي دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستيد
آموخته ام ... که بهترين موقعيت براي نصيحت در دو زمان است: وقتي که از شما خواسته مي شود، و زماني که درس زندگي دادن فرا مي رسد
آموخته ام ... که کوتاهترين زماني که من مجبور به کار هستم، بيشترين کارها و وظايف را بايد انجام دهم

نويسنده: اندي روني ؛ مردي که با کلمات اندک حرفهاي بسياري مي زند


را ه هاي بدست آوردن آرامش
جلوي گريه خود را نگيريد و گهگاهي گريه كنيد
دست كم روزي 15 دقيقه را در سكوت بگذرانيد و به نيازهاي واقعي خود و نيز چيزهايي كه داريد فكر كنيد. سكوت عصاره‌ي آرامش است، با زور نمي‌توان آن را ايجاد كرد، بايد زماني كه فرا رسيد آن را بپذيريد. دست كم روزي يك ساعت، تنها به اتاقي برويد و در را به روي خود ببنديد
افراد آرام به خود مي‌گويند كه براي تغيير گذشته كاري نمي‌توان كرد، آنگاه از فكر ادامه زندگي لذت مي‌برند
وقتي احساس مي‌كنيد كه سرتان پر از فكرهاي جور و واجور است و جاي خالي در آن نيست، با قدم زدن، آن‌ها را پاك كنيد
اگر نتوانيد كسي را ببخشيد، افكار خشمگين‌تان شما را براي هميشه با اين افراد مرتبط خواهد كرد. شاد كردن ديگران، باعث آرامش مي‌شود
آرامش را از كودكان بياموزيد، ببينيد كه چگونه در همان لحظه‌اي كه هستند، زندگي مي‌كنند و لذت مي‌برند
از همان كه هستيد راضي باشيد، در اين صورت احساس آرامش بيشتري مي‌كنيد
هر چه اكسيژن بيش‌تري به شما برسد، آرام‌تر خواهيد شد، خوب است در محل كار و زندگي خود گياهي نگه داريد
مهم نيست كه با شما مودبانه برخورد كنند يا نه، برخورد مودبانه‌ي شما، باعث ايجاد آرامي و احساس خوبي در شما خواهد شد
سرعت حركت شما با احساستان رابطه‌اي مستقيم دارد، آرام راه برويد و حركات بدن خود را آرام‌تر كنيد، طولي نمي‌كشد كه آرام خواهيد شد. گاهي مي‌توانيد براي رسيدن به آرامش، دراز بكشيد، عضلات خود را شل كنيد و به هيچ چيز فكر نكنيد
با حركات آرام و صحبت كردن شمرده، احساس آرامش را به جمع منتقل كنيد. آيا تا به حال فرد آرامي را ديديد كه با صداي بلند صحبت كند؟
با شوخ طبعي به آرامش خود كمك كنيد
راحتي، يكي از عناصر مهم آرامش است، مثل دماي مناسب، صندلي راحت و لباس و كفش راحت
هر چند وقت يك بار ساعتتان را باز كنيد و خود را از فشار زمان نجات دهيد
در آوردن كفش‌ها به كاهش فشار عصبي كمك مي‌كند
فشردن يك توپ كوچك، تنش‌هاي عصبي‌اي را كه در انگشتان و دست‌هاي شما متمركز شده‌اند، خالي مي‌كند
لباس‌هاي گشاد و راحت، باعث ايجاد راحتي و احساس آرامش مي‌شود
لحظه‌هاي زيباي زندگيتان را بنويسيد و از آن‌ها عكس و فيلم بگيريد، سپس بيش‌تر وقت‌ها آن‌ها را به ياد آوريد و درباره‌شان فكر كنيد و لذت ببريد
هواي دريا، آب شور و صداي امواج، همگي باعث آرامش مي‌شوند، مسافرت به سواحل دريا را فراموش نكنيد. (پيشنهاد ما به شما سواحل استان گلستان است) تماشاي ماهي‌ها مثل خيره شدن به دريا، در شما ايجاد آرامش مي‌كند، زيرا ماهي‌ها آرام شنا مي‌كنند و آرام تنفس مي‌كنند
آهسته غذا خوردن و جويدن، باعث تجديد قواي فكري و احساس آرامش خواهد شد
براي تأثير بيش‌تر و رسيدن به آرامش، در خود متمركز شويد و آرام نفس بكشيد
تمرين كنيد كه آرام‌تر از حد معمول صحبت كنيد، اين كار خود به خود ضربان قلب و تنفستان را كم مي‌كند و به شما اجازه مي‌دهد، ذهن و فكرتان را از بسياري مسايل پاك كنيد
اگر به عقايد مذهبي و معنوي پايبند باشيد، به يكي از با افتخارترين روش‌هاي رسيدن به آرامش خاطر رسيده‌ايد، آنگاه مي‌توانيد بگوييد، الا بذكر الله تطمئن القلوب. اگر از خدا دور افتاده‌ايد، اكنون آشتي است. داشتن يك تكيه‌گاه معنوي در حد تعادل موجب آرامش مي‌شود
احساسات و مشكلات خود را به ديگران بگوييد و آرامش بيش‌تري احساس كنيد
يكي از مهم‌ترين مهارت‌ها در آرام بودن، فكر نكردن به مسايل كوچك است، دومين مهارت، كوچك شمردن تمام مسايل است
شاد كردن ديگران، موجب آرامش مي‌شود. نمي‌دانيد چه لذتي دارد پول رستوران امشب را با توافق سايرين به يك كارتن خواب هديه دهيد. قدرداني كنيد. ديگران را براي لطف كردن به خود تحت فشار قرار ندهيد، لطف كه وظيفه نيست
اگر مي‌دانستيد كه : «سيگار كشيدن + ورزش نكردن = استرس، اضطراب و حذف آرامش»، هرگز سيگار نمي‌كشيديد و ورزش كردن را به تعويق نمي‌انداختيد

امضا شناسي
کساني که به طرف عقربهاي ساعت امضاء مي‌كنند انسان‌هاي منطقي هستند
كساني كه بر عكس عقربه‌هاي ساعت امضاء مي‌كنند دير منطق را قبول مي‌كنند و بيشتر غير منطقي هستند
كساني كه از خطوط عمودي استفاده مي‌كنند لجاجت و پافشاري در امور دارند
كساني كه از خطوط افقي استفاده مي‌كنند انسان‌هاي منظّم هستند
كساني ك با فشار امضاء مي‌كنند در كودكي سختي كشيده‌اند
كساني كه پيچيده امضاء مي‌كنند شكّاك هستند
كساني كه در امضاي خود اسم و فاميل مي‌نويسند خودشان را در فاميل برتر مي‌دانند
كساني كه در امضاي خود فاميل مي‌نويسند داراي منزلت هستند
كساني كه اسمشان را مي‌نويسند و روي اسمشان خط مي‌زنند شخصيت خود را نشناخته‌اند
كساني كه به حالت دايره و بيضي امضاء مي‌كنند ، كساني هستند كه مي‌خواهند به قله برسند
بي شک بيان مطالب افکار مختلف نشانه ي تائيد آن نمي باشد

روش هاغŒغŒ براي خوشحال تر زيستن

خـوشحالي يك وضعيت خاص ذهـنـي اسـت. هـر فـردي در زنـدگي خـود روزهـايي را تجربه نموده كه برايش خوشايند نبوده است. اما ناخرسندي مزمن ميتواند سلامتي، شغل و روابط شما را تحت تاثير قرار دهد. بجز هـرگونه مشكـلات پزشكي يا افسردگي هاي بلندمـدت كه نيازمند تجويزهاي طبي و مساعدت حرفه اي مي باشند، ميتوانـيـد مـيزان خوشحالي خود را كنترل نماييد
بـه خـوشـحال بـودن فـكر كـنـيــد تا احساس و ظاهر بهتري بدست آوريد. دراين قسمت نكته هاي وجود دارند كه شمارا در اين كار ياري مي نمايند


خوش بين باشيد
بـه زنـدگي با ديـدي مثـبـت نگـاه كـنـيد تـا خـود را بـه دليل احساس انرژي و خوشحالي بسيار زيادي كـه نصيبتان خواهـد شد، متعجب سازيد. بـه ياد داشته باشيد كه افراد شاد و مثبت بيشتر مي توانند ديگران را مجذوب خود كنند
ديد وسيعي داشته باشيد
اجازه ندهيد مسائل كوچك شما را آشفته نمايـد. بـراي رسيـدن بـه هـدف خـود پـايدار و مـقاوم باشيد، خـواه آن هـدف رياست، پرداخت رهن و يا يك ازدواج طولاني مدت باشد. در ايـن راه بـا موانـعي مواجه خواهيد شد؛ به سرانجام و پـاداش تلاشـتان فكر كـرده و از ناخرسندي بخاطر مسائل كم اهميت دوري نماييد
سپاسگزار باشيد
از ديگران قدرداني كنيد. از همكار خود بخاطر كمكش بشما تشكر كرده و بدليل موفقيت در انـجـام كـارش بـه او تـبريك بـگوييد. بـه خدمتكاري كه صبحانه شما را برايتان مي آورد كـلمـه اي محـبت آميـز بيان كنيد. به شخص درمانده اي كـه در خـيـابان از مـقـابـلـش رد ميشويد، چند سكه كمك نموده و از اينكه زندگي مسرت بخشي داريد شكرگزار باشيد
از زندگي لذت ببريد
به كارهايي مبادرت نماييد كه از انجام دادن آنها لذت ميبريد: اتومبيلتان را بـشوييـد، بـه برخي تعميرات جزئي در منزل بپردازيد، تلويزيون تماشا كنـيـدخريد برويد. براي خود يك اولويت قائل شده و آنچه را كه دوست داريد انجام دهيد
از جسم خود مراقبت نماييد
خوب بخوريد و ورزش كنيد. به باشگاه رفته و كمي بدويد يـا در يـك بازي ورزشي شركت كنيد. هـمراهي نمودن يـك تـيم به عنـوان يـك عضـو و بيرون رفتن با هم تيمي ها بعد از بازي، براي جسم و فكر شما مفيد خواهد بود
برنامه هاي خود را تغيير دهيد
برنامه هاي روزانه خود را عوض نموده تا انرژي جـديدي پيدا كنيد. مرز مشخصي بين كار و تـفريح ايـجاد نـماييد. بـراي فـعاليتهاي ســرگرم كننده و يا تفكر در محيطي آرام از خانه خارج شويد
با مردم در تماس باشيد
آيا بخاطر مي آوريد زمانـي كـه يك دوست قديمي بطور غير منتظره با شما تماس گرفت چه احساسي داشتيد؟ براي يكي از آشنايان ايميلي ارسال نمـوده يا با افراد فاميل و يا دوستان قديمي خود تماس گرفته و از حال آنها باخبر شويد
خلاق باشيد
روزنه اي براي انرژي خلاق خود بيابيد. اين ممكن است شـامـل كـاردسـتـي، باز سازي، نقاشي، ترسيم كاريكاتور، نويسندگي و يا حتي باغداري باشد مهم نيست كه چــقدر مشغله داشته باشيد و يا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بي حالي مي كـنـيـد، اگـر زمـاني را براي انـجـام فـعـاليت هاي خلاق اختصاص دهيد، احساسي شادتر و سالم تر خواهيد نمود
براي خود همدمي پيدا كنيد
تقسيم نمـودن تجربيات با كسي كه به او عشق مي ورزيد، خوشحالي شما را افزايش خـواهـد داد. عـشـق مـطلق باعث بوجود آمدن احـسـاس امنيت، رضايت و شادماني در شما مي گردد. روابط جنسي مشروع نيز ميتواند بـراي ذهـن و جسم شما اثرات بسيار مفيدي داشته باشد
با كسي صحبت نماييد
يكي از دوستان خود را براي هم صحبتي و بيان احساسات و عقايد خود انتـخـاب كـنيد. او در مـورد شما قضاوت ننموده و مشكلات شما را حل نخـواهد كرد. وي بـه حـرفهايـتـان گوش مي دهد چرا كه مي داند شما نيز همين كار را برايش انجام خواهيد داد
تخيل كنيد
آرزوها و بلند پـروازي هاي خود را يادداشت نموده و به تدريج آنها را واقعيت بخشيد آنگاه هميشه چـيزهايي بـراي انــتظار كشيدن، و جايي براي متمركز كردن انرژي خود خواهيد داشت
بخشنده باشيد
شايد زمان آن فرا رسيده باشد كه كسـي ( يـا خودتان ) را بخاطر چيزي كه اتفاق افتاده و يا گفتـه شـده مـورد بـخشايـش قـرار دهــيد. اتفاقات و اشتباهات گذشته را پـذيرفته و فراموش كنيد. بدانيد كه نميـتوانيد زمان را بـه عـقب برگردانيد. شادماني خود را با از ياد بردن نوميدي ها و شكستهاي گذشته دوباره بدست آوريد
نگران نباشيد، خوشحال باشيد
در دنـياي واقعي نمي توانيم از ديگران انتظار داشته باشيم تا براي ما شادمانـي ايـجـاد كنند. خوشحالي حالتي از ذهن است كه كاملا ميتواند تحت كنترل شما باشد
محيط پيرامون خود را به گونه اي مهيا سازيد كه فرصتـهايـي بـراي شناختن و لذت بردن از جنبه هاي مثبت و خوشايند زندگي را فراهم آورد. براي شاد بودن تلاش كنيد

. يه ترکه يکي رو ميبره پزشک قانوني به دکتره ميگه آقا لطفا جواز دفن اينو صادر کنيد
دکتر ميپرسه چي شده مرده
ميگه سم خورده
دکتره ميپرسه پس چرا سروصورتش خونيه
ميگه آخه نميخورد (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
2. ترکه با دوست دخترش ميره کافي شاپ
گارسون مياد ميپرسه چي بيارم خدمتتون؟
دختره ميگه دو تا کافه گلاسه
ترکه هم زود ميگه دو تا واسه من بيار. (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
3. يکي بلند پروازي ميکنه با ضد هوايي ميزننش. (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
4. کانگورو هه بچه اش گم ميشه
زنگ ميزنه 110 ميگه جيبم رو زدن (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
5. به يکي ميگن به هواپيما جمله بساز
ميگه علي و احمد رفتند اصفهان
ميگن پس کو هواپيماش؟
ميگه خوب با هواپيما رفتن ديگه. (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
6. يکي در يخچالش کنده ميشه جاش پرده ميزنه . (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
7. به ترکه ميگن حضرت محمد کي به رسالت رسيد؟
ميگه والله من نميدونم من تهران پارس پياده شدم. (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
8. ترکه داشته شير ميخورده بعد يه هو خفه ميشه ميمره ميدونيد چرا؟
چون گاو ميشينه روش. (کاراگاه گجت)

--------------------------------------------------------------------
9. به ترکه ميگن اگه آمريکا به ايران حمله کنه چي ميگي؟
ميگه خوب والله کاري نداره که زنگ ميزنم 110 مياد ميگيرتش . (کاراگاه گجت)

--------------------------------------------------------------------
10. ترکه لباس کشتي تايتانيک رو ميپوشه ميره دريا غرق ميشه. (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
11. يه دختره از يه آخونده ميپرسه اگه من با يه پسري دوست بشم اونوقت چي ميشه؟
آخونده ميگه اي بابا زشته اين حرفها چيه؟
بعد دختره ميپرسه اگه من با شما دوست بشم چي ميشه؟
آخونده ميگه اي شيطون ميخواهي بري بهشت؟؟؟ (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
12. يکي ميره خون بده 250 گرم که ازش ميگيرن از حال ميره
500 گرم بهش خون ميدن به هوش که مياد ،ميگه بازم خون خواستيد خبرم کنيد . (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
13. ترکه داشته دستشويي درست ميکرده آجر که کم مياره Open ميسازه. (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
14. يه عنکبوت رو جو ميگيره پليور ميبافه. (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
15. يه ترکه و فارسه تصميم ميگيرن قصابي راه بندازن .
فارسه به ترکه خوب بيا تمرين کنيم با مشتري چطور رفتار کنيم.
فارسه ميره پشت پيش خون ترکه ميشه مشتري. ترکه مياد تو ميگه آقا يه شيشه نوشابه بديد. فارسه ميگه بابا اينجا قصابيه اصلا تو بيا واستا جاي من ، من ميشم مشتري
فارسه مياد تو ميگه آقا 1 کيلو گوشت بده
ترکه ميگه شيشه خالي آوردي. (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
16. ترکه ميميره ميره اون دنيا بهش ميگن تو 2344.59 تا نماز قضا داري و بايد بري جهنم.
ترکه ميگه اون 2344 نماز قضه قبول ولي اون 0.59 ديگه چيه؟
بهش ميگن اونم مال نماز هايي که رو به قبله نخوندي ضرب در Sin زاويه اش.
(هرمز بچه خندون)
--------------------------------------------------------------------
17. يه ترکه داشته با دوستش داشته تو خيابون ميرفته يه پوست موز ميبينه
به دوستش ميگه وقتي رسيديم به پوست موز به من بگو تا يواش تر بخورم زمين. (خندون)
--------------------------------------------------------------------
18. يه ترکه سر دو راهي گير ميکنه جر ميخوره. (ياسي)

--------------------------------------------------------------------
19. ترکه داشته ميرفته بهش ميگن کجا ميري ؟
ميگه دارم ميام. (ستاره شب)

--------------------------------------------------------------------
20. يه اصفهانيه Xtazi ميخوره سوار تاکسي ميشه جلو ميشينه
پياده شدني پول دو نفر رو حساب ميکنه. (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
21. يه گاو سرما ميخوره جاي شير بستني ميده (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
22. اصفهانيه ميره مسابقه رالي شرکت ميکنه وسط راه مسافر سوار ميکنه.
(( Good Friend
--------------------------------------------------------------------
23. ترکه بادکنک فروشي باز ميکنه بعد يه ماه ورشکست ميشه.
ميرن تحقيق ميکنن ميبينن به شرط چاقو ميفروخته. (( Good Friend

--------------------------------------------------------------------
24. بسيجيه گلاب ميخوره مست ميکنه (انگوري)

--------------------------------------------------------------------
25. ترکه پرتقال خوني ميخورهHIV ميگيره. (edbomberman)

--------------------------------------------------------------------
26. ترکه زنگ ميزنه فلسطين ميبينه اشغاله (edbomberman)

--------------------------------------------------------------------
27. از ترکه ميپرسن فرق کچل با هواپيما چيه؟
ترکه ميگه کچل که فرق نداره هواپيما نکته انحرافيشه . (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
28. ترکه ميميره روحش لاي در گير ميکنه. (شيطون بلا)

--------------------------------------------------------------------
29. ترکه باباش ميميره ميشه يتيم . مامنش ميميره ميشه دوتيم
فک و فاميلش ميميرن ميشه تيم ملي (شيطون بلا)

--------------------------------------------------------------------
30. يه روز يکي ميره استخر آهنگ تيتانيک ميذارن غرق ميشه. (شيطون بلا)

--------------------------------------------------------------------
31. يکي کاغذ ميخوره تو سرش ، سرش ميشکنه
کاغذ رو باز ميکنه ميبينه نوشته پاره آجر ( ممد دردسر)

--------------------------------------------------------------------
32. به ترکه ميگن به نظر شما سيو همان سيب است؟
ميگه نه من چند بار خوردم ديدم صابونه ( ممد دردسر )

--------------------------------------------------------------------
33. به ترکه ميگن يه جمله بگو توش آب باشه
ميگه لوله. ( ممد دردسر )
--------------------------------------------------------------------
34. يکي به آخوند ميگه ببخشيد حاج آقا ميشه با کفش نماز خوند؟
آخوند ميگه نه
ميگه آخه من خوندم شد. ( ممد دردسر )
--------------------------------------------------------------------
35. يه روز يکي هي دزدي ميکرده ميبرنش دادگاه قاضي بهش ميگه:خجالت نميکشي هي دزدي ميکني تو که هفته پيش اينجا بودي
دزده برميگرده ميگه اي بابا اونوقت که تو بايد آب بشي که هر روز اينجايي . (شيطون بلا)

--------------------------------------------------------------------
36. خروسه ميخواسته زن بگيره پول نداشته ميره گالينا بلانکا ميخره. (بچه مثبت)

--------------------------------------------------------------------
37. ترکه کولر خونشون ميسوزه ميزينه تو سر بچه هاش ميگه: مگه نگفتم چند نفري جلو کولر نخوابين (چکش فرنگي)

--------------------------------------------------------------------
38. يه بندري رو خواستن شکنجه کنن دست و پاش رو بستن واسش آهنگ بندري گذاشتن.
(( Good Friend
--------------------------------------------------------------------
39. يه کرد رو خواستن شکنجه کنن شلوار تنگ پاش کردن. (( Good Friend

-------------------------------------------------------------------
40. يه کاميونه پشتش مينويسه حالا که هر کي هر کيه منم اسکانيام. (نگار سوتي)

-------------------------------------------------------------------
41. به ترکه ميگن با وطن جمله بساز
ميگه: من ديروز دست و صورتم رو شستم.
ميگن IQ با ط دسته دار
ميگه: اتفاقا با ط دسته دار هم شستم. (( Good Friend
-------------------------------------------------------------------
42. يه روز ترکه ميره عمليات شرکت کنه اسير دشمن فرضي ميشه.( قار قارک)

-------------------------------------------------------------------
43. ترکه ميفته دنبال دزده ازش جلو ميزنه.(قارقارک)

-------------------------------------------------------------------
44. غضنفر ريش بزي ميذاره آقا گرگه ميخوردش.( قارقارک)

-------------------------------------------------------------------
45. ترکه يه CD داشت که خيلي خش داشت
بهش گفتن اين CD چرا اينجوريه؟
گفت: زير نکات مهمش خط کشيدم. ( موتور گازي)
-------------------------------------------------------------------
46. يه مورچه ميره خون بده. بهش ميگن چند سي سي بکشم؟
ميگه بابا سي سي مي سي رو ول کن شيلنک وصل کن. (قار قارک)

-------------------------------------------------------------------
47. ترکه مياد شيشه عينکش رو پاک کنه جو ميگيرتش خونه تکوني ميکنه. (قار قارک)

-------------------------------------------------------------------
48. غضنفر از حال ميره از پذيرايي مياد بيرون . (قار قارک)

-------------------------------------------------------------------
49.اولي: چرا طناب رو به کمرت بستي؟
دومي: آخه ميخوام خود کشي کنم.
اولي : خوب چرا نبستي به گردنت؟
دومي: آخه بستم گردنم ديدم دارم خفه ميشم. (قار قارک)

-------------------------------------------------------------------
50.از يه نفر ميپرسن پسرت رو بيشتر دوست داري يا چلو کباب رو؟
ميگه: بابا تو رو خدا آدم رو سر دوراهي قرار ندين. (قار قارک)

1. يه روز يه مرد ميره لباس فروشي ميپرسه آقا شلوار نخي داريد؟
آقاهه ميگه بله.
طرف ميگه بي زحمت دو نخ بديد.

----------------------------------------------------------
2. طرف با خدا قهر ميکنه ميره در مسجد رو ميزنه در ميره.

----------------------------------------------------------
3. ملا نصر الدين نمازش قضا ميشه فرداش نماز خوندني زير سجادش کاربن ميذاره

----------------------------------------------------------
4. يه کرد ميره جهنم يه هفته بعد جهنم خالي مي شه بعد تحقيق ميکنند ميبينن که يارو همه رو قاچاقي رد کرده بهشت.
----------------------------------------------------------
5. يه مسلمون ميخواست مسيحي بشه بعد ميره کليسا بهش ميگن ما چراغها رو خاموش ميکنيم تو به گناهات اعتراف کن گناهات که بخشوده شد ميشي مسيحي.
چراغها رو خاموش ميکنن طرف اعتراف ميکنه بعد تا چراغها رو روشن ميکنن ميگه اللهم صلي الي محمد و آل محمد...

---------------------------------------------------------
6. ترکه کلاس رقص باز ميکنه يه ماه بعد ور شکست ميشه بهش ميگن آقا چي شد ور شکست شدي ميگه هيچي بابا اين قدر به رقاصا ساباش دادم تا ورشکست شدم.

---------------------------------------------------------
7. ترکه ميره حرم امام رضا بهش ميگه يا امام رضا اگه از قرعه کشي بانک واسم بنز الگانس در بياد از خونمون تا حرمت پياده ميام.
قرعه کشي ميشه براش بنز در نمياد ...
پياده ميره حرم ميگه امام رضا من بي معرفت نيستم پياده اومدم ولي اگه اين دفه بنز در اومد من سينه خيز ميام دوباره قرعه کشي ميشه بنز در نمياد دوباره سينه خيز ميره ....
شب امام رضا ميره تو خواب باباي ترکه ميگه آخه آدم حسابي به اون بچت بگو اول تو بانک حساب باز کنه بعد از من الگانس بخواد.

----------------------------------------------------------
8. ترکه زنگ ميزنه هوا شناسي ميگه آقا دستت درد نکنه ديروز هوا خيلي خوب بود.

----------------------------------------------------------
9. طرف نصف قرص خوابشو ميخوره شب يه چشمش باز ميمونه.

-----------------------------------------------------------
10. طرف از خيابون رد ميشد نيم نمره دادن قبول شد.

------------------------------------------------------------
11. ملا نصر الدين داشت ميرفت خونشون دست کرد تو جيبش ديد کليدا پيشش نيست بعد تصميم گرفت از تير برق بره بالا بهش گقتن حاج آقا سيما لخته
ملانصرالدين هم گفت يا الله...

---------------------------------------------------------
12. طرف از تير ميره بالا از مرداد مياد پايين.

---------------------------------------------------------
13. ترکه رو ميبرن بيمارستان با دست و پاي شکسته
دکتر ميپرسه آقا چي شده؟ دوستاش ميگن افتاده تو آتيش
دکتر ميگه خوب پس چرا دست و پاش شکسته؟
ميگن آخه آقاي دکتر زديم با بيل خاموشش کرديم.

----------------------------------------------------------
14. طرف ميرفته در کليسا رو ميزده در ميرفته هي در کليسا رو ميزده در ميرفته
اين کشيش کليسا هم شاکي ميشه ميره پشت در کليسا کشيک ميده
طرف تا مياد در رو بزنه کشيش زود در مياد ميگيرتش
ازش ميپرسه چرا هي در ميزني در ميري ؟
طرفم از ترس برميگرده ميگه عيسي خونست؟

----------------------------------------------------------
15. طرف ميره بهشت ميبينه بهشت خيلي شلوغ شده از يکي مي پرسه آقا چرا بهشت اين قدر شلوغ شده؟
طرف ميگه سيس صداشو در نيار سوالاي شب قبر لو رفته.

-----------------------------------------------------------
16. يه زن و مرد بسيجي با هم عروسي ميکنن ماه عسل ميرن جبهه.

----------------------------------------------------------
17. يکي رو ميخواستن اعدام کنند ازش ميپرسند که آقا آخر عمرته ها حرفي چيزي نداري؟
طرف ميگه نه
شروع ميکنن ميبندن به جرثقيل وقتي مي برنش بالا دست و پا ميزنه به اين معني که : حرف دارم حرف دارم. ميارنش پايين ازش ميپرسن چي شد بابا تو که ميگفتي حرف نداري؟
برگشت به دوستش گفت محسن خونتون از اينجا معلومه.

-----------------------------------------------------------
18. بسيجي عاشق ميشه نوار خالي گوش ميده.

----------------------------------------------------------
19. يه بچه توپش مي افته تو خونه معتاده ميره با ترس زنگشو ميزنه ميگه آقا تو تو تو توپم
معتاده برميگرده ميگه بابا منم توپم ولي ميام زنگتو بزنم؟

-----------------------------------------------------------
20. روز قيامت مي شه خدا ميگه همه مردا برن اونور صف وايستن
همه ميرن اونور بعد ميگه حالا اونهايي که زن ذليلن بيان اينطرف
بعد همه ميرن اونطرف فقط يه نفر ميمونه
بهش ميگن ايول تو زن ذليل نبودي
طرف ميگه نه داداش زنم گفته همين جا وايستم.

------------------------------------------------------------
21. طرف داشته ميرفته ميبينه رو صندوق صدقات توشته شده صدقه هفتاد نوع بلا رو دفع ميکند
يه هزاري ميندازه تو صندوق
بعد تا ميره از خيابون رد شه يه ماشين ميزنه بهش
بعد طرف همينجوري که داشتن ميبردنش ميبينه بازم يکي تو صندوق داره پول ميندازه
بهش ميگه ننداز بابا صندوقش کار نميکنه.

--------------------------------------------------------
22. يه گاو ميره کلاس زبان برگشتني ميگه we we we we

-------------------------------------------------------
23. طرف دستشو ميکنه تو پريز تو جريان باشه.

-------------------------------------------------------
24. به جراح ميگن آقا شما چرا ماسک ميزيد؟
جراح ميگه تا وقتي يکي رو عمل کرديم بعد مرد نفهمه کي عملش کرده.

--------------------------------------------------------
25. بسيجي موبايل ميخره تو منشي تلفنش ميگه لطفا پس از شنيدن صوره بقره پيغام خودتان را بگذاريد.

26. ترکه تصميم ميگيره بره خورشيد بهش ميگن بابا ميري خورشيد ميسوزي ها
ميگه نه بابا نترس من شب ميرم.

-------------------------------------------------------------
27. از يکي ميپرسن آقا قوي ترين حيوان جهان چيه؟
ميگه مورچه
ميگن اي بابا اين همه ببر شير هست تو ميگي مورچه؟
ميگه نميدوني که مورچه رفت تو پريز اومدم با پيچ گوشتي درش بيارم 6 متر پرتم کرد اونطرف.
--------------------------------------------------------------
28. يه رشتي يه اصفهاني يه ترکه با هم مسابقه ميدن که بيست تا بربري بخورن
رشتيه ميخوره هر چقدر زور ميزنه آخرش هفت تا ميخوره
اصفهانيه ميخوره آخرش 14 تا ميخوره
نوبت به ترکه که مي رسه ميگه آقا صبر کنيد من الان ميام
ميره يه ربع بعد برميگرده بهش ميگن کجا بودي؟
ميگه رفته بودم بيست تا بربري بخورم ببينيم ميتونم يا نه.

--------------------------------------------------------------
29. طرف ميره خواستگاري بهش ميگن چي شد؟
ميگه پنجاه پنجاه ميکن پطور؟
ميگه والا ما که راضي هستيم مونده به نظر اونها.

-------------------------------------------------------------
30. از ترک نوار مغزي ميگيرن ?? دقيقه اش خالي در مياد.

--------------------------------------------------------------
31. به ترک ميگن چرا اينقدر واسه شما جوک ميسازن؟ ميگه بابا اينا واسه شما جوکه واسه ما خاطره است.

------------------------------------------------------------
32.يکي سه ماه بعد محرم ميره اردبيل صداي عذا داري ميشنوه يکم که ميره جلوتر ميبينه يه دسته موندن تو کوچه بن بست دارن هي دور خودشون ميچرخن.

--------------------------------------------------------------
33.به ترکه ميگن تو صبحانه چي ميخوري ؟
ميگه پنج تا سنگگ ده تا لواش
بعد ميپرسن ناهار چطور
ميگه 7 تا سنگگ 13 تا لواش با 3 تا نون فانتزي
بعد ميپرسن شام چي ميخوري
ميگه 6 تا سنگگ 10 تا لواش 4 تا هم نون فانتزي
بهش ميگن پس بربري چي؟
ميگه پس خيال کردي اينهمه رو خالي ميخورم؟

-----------------------------------------------------------
34. اولي: تا حالا شکسپير خوندي؟
دومي: نه نويسندش کيه؟

------------------------------------------------------------
35. طرف يه سکه ميندازه هوا شير مياد فرار ميکنه.

36. يارو مهندس کامپيوتره ميفته تو دره گيم اور ميشه.

------------------------------------------------------------
37. ترکه سوار آسانسور ميشه ميبينه نوشته شده ظرفيت 12 نفر . با خودش ميگه اي بابا من حالا
11 نفر از کجا بيارم؟

---------------------------------------------------------------
38.يه روز يه مهندس کامپيوتر ميفته تو آب ميگه F1 F1...

-------------------------------------------------------------
39.ترکه چهار تا قالب صابون ميخوره تا به مرز خود کفايي برسه.

--------------------------------------------------------------
40. ترکه ميره دوش بگيره ميبينه آب خيلي داغ با نعلبکي دوش ميگيره.

----------------------------------------------------------------
41. يه ترکه سوار اتوبوس ميشه يه دختره رو ميبينه ازش خوشش مياد شماره اتوبوس رو بر ميداره.

------------------------------------------------------------
42.يه ترکه يه بسته 1000 تومني ميشماره 275 تومن کم مياره.

------------------------------------------------------------
43. يکي ميخواست گردو بشکنه گردو رو ميذاره زير پاش با آجر محکم ميزنه تو سر خودش.

-----------------------------------------------------------
44.ترکه از يکي ميپرسه قبله کدوم وره . يارو نشونش ميده. بعد ميگه خيلي بايد برم؟

---------------------------------------------------------
45.ترکه سربازيش تموم ميشه وقتي برگه پايان خدمتشو ميگيره ميگه اي بابا من که از اينا 4 تا داشتم که.

----------------------------------------------------------
46.از يکي ميپرسن شما بچه تهرونيد
طرف بر ميگرده ميگه چشماتون قشنگ ميبينه.
---------------------------------------------------------
47.طرف ميره ساندويچي ميگه آقا بندري داريد؟
طرف ميگه بله
ميگه لطفا بذار دو دقيقه حال کنيم.

---------------------------------------------------------
48.اين تهروني ها دلشون برا ترکا ميسوزه ميگن بابا خيلي واسشون جک ساختيم باييد يه کاري کنيم اونا واسه ما جک بسازن. يکيشون ميره رو تير چراغ برق هي ميزنه به تير .
ترکه از اونجا رد که ميشد ميگه: هاي آقا چه کار ميکني؟
طرف ميگه دارم در ميزنم ببينيم دوستم خونست؟
ترکه ميگه آره بزن چراغشون که روشنه ببين در رو باز ميکنن.

----------------------------------------------------------
49.يه پرگاره مست ميشه بيضي ميکشه.

-----------------------------------------------------------
50. به ترکه ميگن ساعت چنده ؟
ميگه تقريبا 20 دقيقه به 10
ميپرسن اونوقت دقيقا چطور؟
ميگه 4

1. يه اصفهانيه يخچال نميخريده بهش ميگن بابا تو چرا يخچال نميخري؟

گقت: آخه نميدونم وقتي درش رو ميبندم چراغش خاموش ميشه يا نه؟؟؟!!! (چکش فرنگي)



--------------------------------------------------------------------

2. يه ترکه برقهاي خونشون قطع ميشه ميره در خونه لره رو ميزنه بهش ميگه سلام يه قابلمه برق ميخواستم.

لره بهش ميگه همين کار ها رو ميکني واست جوک ميسازن ديگه برو يه قابلمه پلاستيکي بيار برق نگيرتت. (ممد دردسر)



--------------------------------------------------------------------

3. يه ترکه ميخواست آتش نشان بشه تو امتحان ازش ميپرسن اگه جنگل آتيش بگيره و آب هم نداشته باشي چي کار ميکني؟

ميگه: خوب تيمم ميکنم. (Good Friend)



--------------------------------------------------------------------

4. ترکه ميخوره زمين براي اينکه ضايع نشه تا خونشون سينه خيز ميره. ( پينوکيو )



--------------------------------------------------------------------

5. ترکه موهاش خشک بوده هي شامپو ميزده کف نميکرده بهش ميگن چرا موهاتو خيس نميکني؟
ميگه: آخه اينجا نوشته براي موهاي خشک. (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

6. يه ترکه تصادف ميکنه ماشينش از سپر عقب تا سپر جلو جمع ميشه

فارسه مياد اذيتش کنه ميگه از اگزوزش فوت کن باز ميشه.

ترکه خوشحال ميشه ميره که فوت کنه دوستش مياد

از ترکه ميپرسه چي کار ميکني؟

ترکه جواب ميده: دارم فوت ميکنم باز شه

دوستش ميگه همين کار ها رو ميکني واسمون جوک ميسازن ديگه .پنجره ها رو ببند هوا ازش خارج نشه. ( ستاره شب)

--------------------------------------------------------------------

7. ترکه ميره مغازه جوراب فروشي، ميگه آقا جوراب ميخواستم

مغازه دار ميگه مردونه؟

ترکه دستش رو مياره جلو ميگه

مردونه . (ستاره شب)

--------------------------------------------------------------------

8. يکي افتاده بوده به جونه يه ترکه هي ميزدتش هي ميگفت نادر ميکشمت ميکشمت نادر

يکي مياد ميگه آقا چه خبره هي داري اين رو ميزني

ترکه با خنده ميگه ول کن بابا بذار بزنه من که نادر نيستم. (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------

9. به ترکه ميگن نظرت راجع به گروه شدن بنزين چيه؟

ميگه واسه ما که فرق نميکنه ما همون 1000 تومن رو ميزنيم. (تام کروز)



--------------------------------------------------------------------

10. ترکه رو با دو سه کيلو ترياک تو پليس راه ميگيرن بهش ميگ اين چيه؟

گريه ميکنه ميگه آقا به خدا مال صبحياست. (تام کروز)



--------------------------------------------------------------------

11. ترکه تو خيابون داشته راه ميرفته يه هزار تومني ميبينه ورميداره بعد ميندازه زمين ميگه بابا ما از اين شانسا نداريم ول کن. (تام کروز)



--------------------------------------------------------------------

12. ترکه با يکي دعوا ميکنه ميزنه ميکشتش

يه ساعت بعد مياد ميبينه زنده است.

ميدونيد چرا؟ چون SAVE نکرده بود. (تام کروز)



--------------------------------------------------------------------

13. دو تا ترک سوار تاکسي ميشن به راننده ميگن آقا ببخشيد تا شمرون سه نفر چنده

راننده هه ميگه شما که دو نفريد

ترکا ميخندن ميگن مگه خودت نمياي؟ ((Good Friend



--------------------------------------------------------------------

14. تركه ميخواسته زيردريايي آمريكاييا تو خليج فارس رو غرق كنه، در ميزنه فرار ميكنه! ((Good Friend



--------------------------------------------------------------------

15. يارو داشته پسرشو در مورد ازدواج نصيحت ميكرده، ميگه: پسرم خواستي زن بگيري، برو از فاميل زن بگير.. ببين تو همين دور وبر خودمون، داييت رفته زن داييت رو گرفته... عموت رفته زن عموت رو گرفته... حتي خود من، اومدم مادرت رو گرفتم!!! ((Good Friend



--------------------------------------------------------------------

16. ترکه ميره سوپر مارکت.به فروشنده ميگه:(آقا شما نوشابهء خانواده داريد) فروشنده ميگه بله.ترکه ميگه: به مجرد هم ميدين ((Good Friend



--------------------------------------------------------------------

17.ترکه پول نداشت بره حموم قرص چرک خشک ميخوره (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

18. ترکه ميره استاديو متو موج مکزيکي غرق ميشه (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

19. به ترکه تو راه اتاق عمل ميگن همراه داري؟
ميگه آره خاموشه (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

20. ترکه با يکي دعواش ميشه

طرف ميگه يا پنج تن ترکه رو ميزنه زمين.

ترکه بلند ميشه اي نامرد شش نفر به يه نفر؟؟؟؟ (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

21. ترکه جلو دختره ميخوره زمين ميخواست ضايع نشه ميگه

حرکت رو داشتي؟ (موتور گازي)



--------------------------------------------------------------------

22. يه ترکه نارنجک ميبنده کمرش ميره زير قطار منفجرش ميکنه

بعد که تحقيق ميکنن ببينن انگيزش چي بوده ميفهمن که درس حسين فهميده رو با دهقان فداکار عوضي گرفته (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

ترکه کفترش رو گم ميکنه تو روز نامه آگهي ميده

بيوه بيوه بيوه... (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

23. ترکه ميخواسته بره بهشت زهرا گل گير نمياره کمپوت ميبره (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

24. ترکه پياده ميره ميره کارواش ازش ميپرسن ماشينت کو؟

ميگه راه نزديک بود پياده اومدم (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

25. يه ترکه شلوار خارجي پاش ميکنه بهش ميگن چه احساسي داري؟

ميگه احساس غربت (سوسک سياه)




26. به ترکه ميگن ميدوني چرا رو رودخونه پل ميسازن؟

ميگه خوب کشتي ها از زيرش رد شن. (سوسک سياه).



--------------------------------------------------------------------

27.آبادانيه ميره بانک چک رو ميذاره رو ميز ميگه اينو نقدش کن کااااا

بانکداره ميگه ببينم آباداني هستي؟

ميگه: آره کاااا از کجا دونستي؟

بانکداره ميگه: اين جا جلو مبلغ نوشتي خدا تومان ( سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

28. به ترکه ميگن صورتي چه رنگيه ؟

ميگه قرمز يواش (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

29. ترکه ميره تو دل طبيعت هضم ميشه (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

30. ترکه ميخوره زمين جا خالي ميده (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

31. يه بار هاجي با سيد ميرن بمبخنثي كنن بعد اچند ساعت كه مي گردن به بمبه ميرسن هاجي ميره جلو تا ميادسيم بمب رو قطع كنه سيد بهش ميگه هاجي سيم لخته بعدهاجي بر مي گرده ومي گه : استغفر الله Xerox))



--------------------------------------------------------------------

32. از يه بسيجيه ميپرسن 2 2 تا

بسيجيه يکم فکر ميکنه ميبينه بلد نيست ميخواست ضايع نشه ميگه

هر چي خدا بخواد Xerox))



--------------------------------------------------------------------

33. به ترکه ميگن 2 2 تا؟

ترکه ميگه 4 تا

4 تا گردو بهش ميدن

فرداش ازش ميپرسن 3 3 تا؟

ترکه برميگرده ميگه يه گوني Xerox))



--------------------------------------------------------------------

34. اصفهايه خودکارش تموم ميشه ترک تحصيل ميکنه

Xerox))



--------------------------------------------------------------------

35. دوتامارداشتندباهمديگه درددل مي كردند ماراوليگفت شش ماه عاشق دخترهمسايمون بودم بعدازشش ماهفهميدم شيلنگ صاحب خونست Xerox))



--------------------------------------------------------------------

36. يه آلمانيه و يه آمريکاييه و يه ترکه مسابقه ميدن که بزرگترين تمساح رو شکار کنن

بعد از يه هفته جسد آلمانيه رو پيدا ميکنن

بعد از يه ماه جسد آمريکاييه رو پيدا ميکنن

بعد از يه سال از ترکه خبري نميشه ميرن تجسس ميکنن . ترکه رو روي يه کوه پيدا ميکنن ميبينن

يه مارمولک رو گرفته ميزنه تو سرش ميگه کثافت بگو بابات کجاست؟؟؟ Xerox))



--------------------------------------------------------------------

37. ترکه ميره استخر آهنگ تايتانيک ميذارن غرق ميشه. Xerox))



--------------------------------------------------------------------

37. به ترکه ميگن جسم شفاف چيه؟
ميگه اون چيزيه که اونورش پيداست

مردم کلي حال ميکنن ميگن آفرين خوب يه مثال بزن

ميگه نردبان (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

38. از يارو ميپرسن سباهت زير شلواري و ژيان چيه؟

ميگه با جفتشون نميشه تا سر کوچه رفت (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

39. به يه معتاد ميگن با 47 و 48 جمله بساز

ميگه چلا هشتي نالالحت؟

چلا هف نميزني؟(سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

40. به ترکه ميگن چرا وقتي ميري دستشويي در رو نميبندي؟
ميگه اهکي که من در رو ببندم تو هم بياي از سوراخ کليد نگاه کني؟ (طلا)



--------------------------------------------------------------------

41. به ترکه ميگن يه جمله فلسفي بگو

ميگه: احمق ترين افراد کساني هستن که به همه چيز اطمينان کنن.

ميپرسن مطمئني

ميگه: 100%(طلا)



--------------------------------------------------------------------

42. آخونده سوار تاکسي ميشه جلو ميشينه به راننده هه ميگه آقا من رو 2 نفر حساب کن

راننده هه برميگرده ميگه من اصلا تو رو آدم حساب نميکنم. (طلا)



--------------------------------------------------------------------

43. آبادانيه ميره بيرون ميبينه داره سيل مياد زود ريبانش رو زود در مياره ميذاره تو دمپايي ابريش

ميگه: تو خودتو نجات بده ما يه کاري ميکنيم. (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

44. به ترکه ميگن برو سي دي خام بخر

ترکه ميگه صوتي يا تصويري؟ (سوسک سياه)





--------------------------------------------------------------------

45. ترکه پاش خواب ميره روش پتو ميکشه (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

46. يه روز از ??? ميان يه مرده رو بگيرن مرده مي زنه مامور ??? رو ميکشه بعد از اون ميگفتند پليس ??? (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

47. دو تا جوجه از همون بچه گي با هم قرار ازدواج ميذارن بعد از اينکه بزرگ ميشن دوتاشون ميبينن مرغن (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

48. آمريکاييه آفتاده بوده تو آب داشته غرق ميشده هي داد ميزده Help Help Help بعد يه ترکه از اونجا رد ميشده ميگه کره بز (يعني برغاله) جاي اينهمه کلاس انگليسي رفتن ميرفتي کلاس شنا

(سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

49. ترکه زن سبزه ميگيره 13 به در ميندازتش بيرون (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

50. يه ياکريم با يه مرغ عشق ازدواج ميکنه

بچشون ميشه کريم عشقي (سوسک سياه)

1. يه ترکه ميفته تو جوب فاميلاش سند ميذازن درش ميارن (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

2. ترکه ميره لايه اوزون رو ميدوزه بعد از اينکه دوخت اونور گير ميکنه (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

3. ترکه ميره ته چاه يکي بهش ميگه اونجا چي کار ميکني؟

ترکه ميگه سيس برو اونور دارم عميق فکر ميکنم. (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

4. معلم ورزش: پسرم چند تا ورزش بگو که با دو انجام ميشه

شاگرد: 100 متر فرار از دست معلم

پرش ارتفاع از ديوار مدرسه

پرتابه خط کش معلم.

پرش ارتفاع از راه رو به حياط مدرسه(XEROX)



--------------------------------------------------------------------

5. ترکه ميره جلو مدرسه دخترونه وايميسته زنگ و ميزنن ميره خونشون (قار قارک)



--------------------------------------------------------------------

6. به يه تركه ميگن با(بهبودي)يه جمله بساز.ميگه:توي ميوه ها،من هميشه عاشق سيب بودم،ولي توعاشق به بودي!. (XEROX)


--------------------------------------------------------------------

7. لره با تركه دعواش ميشه لر سنگ بزرگي ميندازه
تركه بلند ميشه هد ميزنه (XEROX)


--------------------------------------------------------------------

8. يك روز تركه ساعتش رو روي انگشت سبابش مي بنده ميگن اين چه كاري است كه تو كردي ميگه مگه اخبار نگفت ساعت ها رو بكشين جلو (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

9. يه روز يه تركه ماشينش تو برفها گير مي كنه زنجير نداشته سينه ميزنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

10. تركه ميره ديسكو تمام پولاشو شاپاش ميده (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

11. يه جايي جشن بوده، تركه همينجوري ميره تو و شروع ميكنه به رقصيدن و بخور بخور. يكي ازش ميپرسه: ببخشيد! شما رو كي دعوت كرده؟
تركه ميگه: من از خونواده عروسم. يارو ميگه: ببخشيد، ولي اينجا جشن تولده!!! (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------

12. تلويزيون داشته گل خداداد عزيزي رو به استراليا نشون ميداده، تركه تماشا مي‌كرده. دو سه بار كه صحنه آهسته گل رو نشون ميدن، تركه شاكي ميشه، ميگه: ‌حالا اونقدر نشون بده تا يه دفعه اون دروازه بان بگيردش!!! (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------

13. ترکه داشته پسرشو در مورد ازدواج نصيحت ميكرده، ميگه: پسرم خواستي زن بگيري، برو از فاميل زن بگير.. ببين تو همين دور وبر خودمون، داييت رفته زن داييت رو گرفته... عموت رفته زن عموت رو گرفته... حتي خود من، اومدم مادرت رو گرفتم!! (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------

14. دوزاري سياه پيادا ميكنه، ميره تلفن عمومي گوشي رو برميداره، ميگه: الو آفريقا؟ (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------

15. يه روز يه تركه دوستش مرده بوده ميخواست خاكش كنه باراندازش مي زنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

16. يه روز يه فيله با يه مورچه عروسي مي كنه .فرداش فيله مي ميميره .مورچه ميگه يه روز عروسي كردم يه عمري بايد قبر بكنم (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

17. يه بچه هه تو اتوبوس به دنيامياد اسمشو ميذارن عبدالواحد. (XEROX)


--------------------------------------------------------------------

18. ترکه عينک دودي زده بوده ميره بيرون پسرشو ميبينه. محکم ميزنه تو سر پسرش ميگه اين موقع شب اينجا چي کار ميکني؟

بچه هه ميگه بابا آخه الان شب نيستش که عينک زدي تاريک ميبيني.

ترکه عينکش رو برميداره يدونه محکم ترش رو ميزنه سر بچه ميگه بچه از ديشب تا حالا کجا بودي؟
(سوسک سياه)

--------------------------------------------------------------------

19. ترکه عضو انجمن حمايت از حيوانات ميشه قانون ميذاره که دو گاو بايد قطع بشه چون پشه ها رو اذيت ميکنه. (سوسک سياه)



--------------------------------------------------------------------

20. يك شب تلوزيون فيلم سينمايي خانه كوچك رو گذاشته بوده، تو فيلم مرده به زنش ميگه: شب بخير لورا.يهو تو لرستان ملت همه تلوزيون رو خاموش ميكنند، ميرن ميخوابن (XEROX)


--------------------------------------------------------------------

21. تركه را در صدا و سيما استخدام ميكنند بعد از 48 ساعت اخراجش ميكنن پاپي قضيه ميشن مي بينن وسط اذان پيام بازرگاني پخش ميكرده (XEROX)


--------------------------------------------------------------------

22. روز يه ترك دنبال خيابان برق مي گشت فازمتر و گرفته بود دستش به ديوار خيابونا مي زد (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

23. يه روز يه پير زنه دندوناشو مي كشه علا دو تا دندون جلوشو

ازش مي پرسند جرا نكشيديشون مي گه مي خواستم با دندونام چادرم و بگيرم (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

24. يه روز به يه تركه ميگن با بالش جمله بساز ميگه رفتم شكار يه پرنده ديدمش خواستم بزنم به بالش ء ميگن با اين بالش نه با اون بالش ء ميگه خب رفتم شكار يه پرنده

موندم بزنم تو اين بالش يااون بالش ميگن بابا اصلاَ بي خيالء حالا با تشك جمله بساز ميگه رفتم شكار يه پرنده تو شك بوذم بزنم تو اين بالش يا اون بالش (XEROX)

--------------------------------------------------------------------

25. يک بار يک ترکه تو ايام محرم حسينيه ميزنه دم درش مي نويسه به دليل شهادت امام حسين فعلاً تعطيل است. (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

26. يه ترکه ميره مسابقه ي قرآن خواني . سوره بني اسرائيل بهش مي افته انصراف ميده
(XEROX)


--------------------------------------------------------------------

27. ازيه تركه مي پرسن فرق انجير و زنجير چيه ؟

تركه مي گه اگه شانس داشته باشي زن جيرت مياد

اگر شانس نداشته باشي ان جيرت مياد. (XEROX) .

--------------------------------------------------------------------

28. به کرده ميگن برا چي زنتو با چاقو کشتي ميگه اخه وضع ماليم خوب نبود تفنگ بخرم
(حاج زنبور عسل)

--------------------------------------------------------------------

29. يك روز يك تركه داشته تو مجلس ختم خرما تعارف ميكرده ، يه يارو 7-8 تا خرما برمي ‌داره ، تركه عصباني ميشه ميگه آقا يك نفر مرده نه يك اتوبوس! (حاج زنبور عسل)


--------------------------------------------------------------------

30. به رفسنجاني ميگن حالا که رئيس جمهور نشدي
چي کار مي کني ؟

ميگه:دارم بکوب مي خونم واسه رهبري (فندوق)



--------------------------------------------------------------------

31. تركه با زنش رفته بوده سينما، تو فيلم يهو يه گاوه شروع
مي‌كنه دويدن طرف تماشاچيا. تركه يهو ميپره زير صندلي،

زنش ميگه: ‌بابا خجالت بكش! اين فيلمه. تركه ميگه: زن!

من و تو مي‌دونيم فيلمه، گاوه كه نمي‌دونه (فندوق)



--------------------------------------------------------------------

32. يه روز به يکي پول مي دن، بره مشروب بگيره، تو راه 110 رو مي بينه، مي ترسه و پول رو ميندازه تو جوب !!! (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

33. از غضنفر مي پرسن؟ چه طوري ترک شدي ؟

مي گه: اولش تفريحي بود (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

34. يك تركه پشت بام خانه شان رااسفالت مي كند بعد يك فرغون اسفالت زيادمياره سرعت گير مي زنه (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

35. به يك تركه مي گويند با ماتيز جمله بساز ميگه انگليسي اش را بگم ميگه ماتيز يور نيم؟ (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

36. از تركه ميپرسن: ميگذاري پسرت بره دانشگاه؟ تركه ميگه: آره، به شرطي كه به درسش لطمه نزنه (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

37. تركه ميره مسابقه قرائت قرآن، شلوار ورزشي ميپوشه (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

38. يه روز به يه خواهر بسيجي ميگن ساعت چنده؟

ميگه هر چي اقام بگن (XEROX)



--------------------------------------------------------------------

39. ترکه کليد هاي ماشينش رو گم ميکنه بعد تا ميره کليد ساز بياره زن و بچش تو ماشين ميمونن. (Good Friend)



--------------------------------------------------------------------

40. يه يزذي و اصفانيه بحثشون ميشه

اصفهانيه ميگه شما خيلي خسيس هستين اصلا پول خرج نميکنين

يزديه ميگه از شما که بهتريم که اصلا رو شلوارتون جيب نميدوزين (شاخه نبات)



--------------------------------------------------------------------

41. به ترکه ميگن احمق ترين خواننده کيه؟

ميگه حبيب

ميگن چرا؟

ميگه چون گيتار ميزنه ميگه صداي دهل مياد (چکش فرنگي)



--------------------------------------------------------------------

42. به ترکه ميگن چي شد ترک شدي؟

ميگه ما اول ترک نبوديم تو بيمارستان عوضمون کردن (موتورگازي)



--------------------------------------------------------------------

43. به ترکه ميگن چي شد ترک شدي؟

ميگه ما اول ترک نبوديم خورد به انقلاب (موتورگازي)



--------------------------------------------------------------------

44. به ترکه ميگن ميدوني فاميل خدا چيه؟

ميگه خدا وکيلي (موتورگازي)



--------------------------------------------------------------------

45. گرگه ميره در خونه شنگول منگول

مامانشون در رو باز ميکنه بيا تو بچه ها نيستن. (ياسي)



--------------------------------------------------------------------

46. ترکه با عربه دعواش ميشه شروع ميکنن به فحش دادن بعد ترکه بعد از اينکه کلي فحش ميده ساکت ميشه گوش ميده به عربه بعد با خودش ميگه عجب آدم احمقيه ها من اينهمه فحشش ميدم داره واسه من قرآن ميخونه (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------

47. به ترکه ميگن حميد HIV گرفته

ترکه ميگه : نه بابا مگه GLX اس رو فروخته؟



--------------------------------------------------------------------

48. احمدي نژاد فرق وسط باز ميکنه

بهش ميگن بابا تيپ زدي

ميگه شپش هاي نر اينور شپش هاي ماده اونور (edbobmerman)



--------------------------------------------------------------------

49. به بچه آخونده ميگن بابات چيکارست؟

ميگه کمربند سياه قرآن داره (Good Friend)



--------------------------------------------------------------------

50. ترکه مسابقه قرآن شرکت ميکنه واسش سوره بني اسراييل ميفته انصراف ميده (Good Friend)

. يه ترکه ميفته تو جوب فاميلاش سند ميذازن درش ميارن (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
2. ترکه ميره لايه اوزون رو ميدوزه بعد از اينکه دوخت اونور گير ميکنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
3. ترکه ميره ته چاه يکي بهش ميگه اونجا چي کار ميکني؟
ترکه ميگه سيس برو اونور دارم عميق فکر ميکنم. (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
4. معلم ورزش: پسرم چند تا ورزش بگو که با دو انجام ميشه
شاگرد: 100 متر فرار از دست معلم
پرش ارتفاع از ديوار مدرسه
پرتابه خط کش معلم.
پرش ارتفاع از راه رو به حياط مدرسه(XEROX)

--------------------------------------------------------------------
5. ترکه ميره جلو مدرسه دخترونه وايميسته زنگ و ميزنن ميره خونشون (قار قارک)

--------------------------------------------------------------------
6. به يه تركه ميگن با(بهبودي)يه جمله بساز.ميگه:توي ميوه ها،من هميشه عاشق سيب بودم،ولي توعاشق به بودي!. (XEROX)


--------------------------------------------------------------------
7. لره با تركه دعواش ميشه لر سنگ بزرگي ميندازه
تركه بلند ميشه هد ميزنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
8. يك روز تركه ساعتش رو روي انگشت سبابش مي بنده ميگن اين چه كاري است كه تو كردي ميگه مگه اخبار نگفت ساعت ها رو بكشين جلو (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
9. يه روز يه تركه ماشينش تو برفها گير مي كنه زنجير نداشته سينه ميزنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
10. تركه ميره ديسكو تمام پولاشو شاپاش ميده (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
11. يه جايي جشن بوده، تركه همينجوري ميره تو و شروع ميكنه به رقصيدن و بخور بخور. يكي ازش ميپرسه: ببخشيد! شما رو كي دعوت كرده؟
تركه ميگه: من از خونواده عروسم. يارو ميگه: ببخشيد، ولي اينجا جشن تولده!!! (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
12. تلويزيون داشته گل خداداد عزيزي رو به استراليا نشون ميداده، تركه تماشا مي‌كرده. دو سه بار كه صحنه آهسته گل رو نشون ميدن، تركه شاكي ميشه، ميگه: ‌حالا اونقدر نشون بده تا يه دفعه اون دروازه بان بگيردش!!! (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
13. ترکه داشته پسرشو در مورد ازدواج نصيحت ميكرده، ميگه: پسرم خواستي زن بگيري، برو از فاميل زن بگير.. ببين تو همين دور وبر خودمون، داييت رفته زن داييت رو گرفته... عموت رفته زن عموت رو گرفته... حتي خود من، اومدم مادرت رو گرفتم!! (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
14. دوزاري سياه پيدا ميكنه، ميره تلفن عمومي گوشي رو برميداره، ميگه: الو آفريقا؟ (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
15. يه روز يه تركه دوستش مرده بوده ميخواست خاكش كنه باراندازش مي زنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
16. يه روز يه فيله با يه مورچه عروسي مي كنه .فرداش فيله مي ميميره .مورچه ميگه يه روز عروسي كردم يه عمري بايد قبر بكنم (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
17. يه بچه هه تو اتوبوس به دنيامياد اسمشو ميذارن عبدالواحد. (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
18. ترکه عينک دودي زده بوده ميره بيرون پسرشو ميبينه. محکم ميزنه تو سر پسرش ميگه اين موقع شب اينجا چي کار ميکني؟
بچه هه ميگه بابا آخه الان شب نيستش که عينک زدي تاريک ميبيني.
ترکه عينکش رو برميداره يدونه محکم ترش رو ميزنه سر بچه ميگه بچه از ديشب تا حالا کجا بودي؟
(سوسک سياه)
--------------------------------------------------------------------
19. ترکه عضو انجمن حمايت از حيوانات ميشه قانون ميذاره که دو گاو بايد قطع بشه چون پشه ها رو اذيت ميکنه. (سوسک سياه)

--------------------------------------------------------------------
20. يك شب تلوزيون فيلم سينمايي خانه كوچك رو گذاشته بوده، تو فيلم مرده به زنش ميگه: شب بخير لورا.يهو تو لرستان ملت همه تلوزيون رو خاموش ميكنند، ميرن ميخوابن (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
21. تركه را در صدا و سيما استخدام ميكنند بعد از 48 ساعت اخراجش ميكنن پاپي قضيه ميشن مي بينن وسط اذان پيام بازرگاني پخش ميكرده (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
22. روز يه ترك دنبال خيابان برق مي گشت فازمتر و گرفته بود دستش به ديوار خيابونا مي زد (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
23. يه روز يه پير زنه دندوناشو مي كشه علا دو تا دندون جلوشو
ازش مي پرسند جرا نكشيديشون مي گه مي خواستم با دندونام چادرم و بگيرم (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
24. يه روز به يه تركه ميگن با بالش جمله بساز ميگه رفتم شكار يه پرنده ديدمش خواستم بزنم به بالش ء ميگن با اين بالش نه با اون بالش ء ميگه خب رفتم شكار يه پرنده
موندم بزنم تو اين بالش يااون بالش ميگن بابا اصلاَ بي خيالء حالا با تشك جمله بساز ميگه رفتم شكار يه پرنده تو شك بوذم بزنم تو اين بالش يا اون بالش (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
25. يک بار يک ترکه تو ايام محرم حسينيه ميزنه دم درش مي نويسه به دليل شهادت امام حسين فعلاً تعطيل است. (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
26. يه ترکه ميره مسابقه ي قرآن خواني . سوره بني اسرائيل بهش مي افته انصراف ميده
(XEROX)

--------------------------------------------------------------------
27. ازيه تركه مي پرسن فرق انجير و زنجير چيه ؟
تركه مي گه اگه شانس داشته باشي زن جيرت مياد
اگر شانس نداشته باشي ان جيرت مياد. (XEROX) .

--------------------------------------------------------------------
28. به کرده ميگن برا چي زنتو با چاقو کشتي ميگه اخه وضع ماليم خوب نبود تفنگ بخرم
(حاج زنبور عسل)

--------------------------------------------------------------------
29. يك روز يك تركه داشته تو مجلس ختم خرما تعارف ميكرده ، يه يارو 7-8 تا خرما برمي ‌داره ، تركه عصباني ميشه ميگه آقا يك نفر مرده نه يك اتوبوس! (حاج زنبور عسل)

--------------------------------------------------------------------
30. به رفسنجاني ميگن حالا که رئيس جمهور نشدي
چي کار مي کني ؟
ميگه:دارم بکوب مي خونم واسه رهبري (فندوق)

--------------------------------------------------------------------
31. تركه با زنش رفته بوده سينما، تو فيلم يهو يه گاوه شروع
مي‌كنه دويدن طرف تماشاچيا. تركه يهو ميپره زير صندلي،
زنش ميگه: ‌بابا خجالت بكش! اين فيلمه. تركه ميگه: زن!
من و تو مي‌دونيم فيلمه، گاوه كه نمي‌دونه (فندوق)

--------------------------------------------------------------------
32. يه روز به يکي پول مي دن، بره مشروب بگيره، تو راه 110 رو مي بينه، مي ترسه و پول رو ميندازه تو جوب !!! (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
33. از غضنفر مي پرسن؟ چه طوري ترک شدي ؟
مي گه: اولش تفريحي بود (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
34. يك تركه پشت بام خانه شان رااسفالت مي كند بعد يك فرغون اسفالت زيادمياره سرعت گير مي زنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
35. به يك تركه مي گويند با ماتيز جمله بساز ميگه انگليسي اش را بگم ميگه ماتيز يور نيم؟ (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
36. از تركه ميپرسن: ميگذاري پسرت بره دانشگاه؟ تركه ميگه: آره، به شرطي كه به درسش لطمه نزنه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
37. تركه ميره مسابقه قرائت قرآن، شلوار ورزشي ميپوشه (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
38. يه روز به يه خواهر بسيجي ميگن ساعت چنده؟
ميگه هر چي اقام بگن (XEROX)

--------------------------------------------------------------------
39. ترکه کليد هاي ماشينش رو گم ميکنه بعد تا ميره کليد ساز بياره زن و بچش تو ماشين ميمونن. (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
40. يه يزذي و اصفانيه بحثشون ميشه
اصفهانيه ميگه شما خيلي خسيس هستين اصلا پول خرج نميکنين
يزديه ميگه از شما که بهتريم که اصلا رو شلوارتون جيب نميدوزين (شاخه نبات)

--------------------------------------------------------------------
41. به ترکه ميگن احمق ترين خواننده کيه؟
ميگه حبيب
ميگن چرا؟
ميگه چون گيتار ميزنه ميگه صداي دهل مياد (چکش فرنگي)

--------------------------------------------------------------------
42. به ترکه ميگن چي شد ترک شدي؟
ميگه ما اول ترک نبوديم تو بيمارستان عوضمون کردن (موتورگازي)

--------------------------------------------------------------------
43. به ترکه ميگن چي شد ترک شدي؟
ميگه ما اول ترک نبوديم خورد به انقلاب (موتورگازي)

--------------------------------------------------------------------
44. به ترکه ميگن ميدوني فاميل خدا چيه؟
ميگه خدا وکيلي (موتورگازي)

--------------------------------------------------------------------
45. گرگه ميره در خونه شنگول منگول
مامانشون در رو باز ميکنه بيا تو بچه ها نيستن. (ياسي)

--------------------------------------------------------------------
46. ترکه با عربه دعواش ميشه شروع ميکنن به فحش دادن بعد ترکه بعد از اينکه کلي فحش ميده ساکت ميشه گوش ميده به عربه بعد با خودش ميگه عجب آدم احمقيه ها من اينهمه فحشش ميدم داره واسه من قرآن ميخونه (Good Friend)
--------------------------------------------------------------------
47. به ترکه ميگن حميد HIV گرفته
ترکه ميگه : نه بابا مگه GLX اش رو فروخته؟

--------------------------------------------------------------------
48. احمدي نژاد فرق وسط باز ميکنه
بهش ميگن بابا تيپ زدي
ميگه شپش هاي نر اينور شپش هاي ماده اونور (edbobmerman)

--------------------------------------------------------------------
49. به بچه آخونده ميگن بابات چيکارست؟
ميگه کمربند سياه قرآن داره (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
50. ترکه مسابقه قرآن شرکت ميکنه واسش سوره بني اسراييل ميفته انصراف ميده (Good Friend)

1. يه روز يه پير مرده به پير زنه ميگه جيگرتو بخورم.
پير زنه ميگه تو که دندون نداري.(رضا سرحال)

--------------------------------------------------------------------
2. ترکه با عربه دعواشون ميشه بعد يه مدت کارشون به فحش و فحش کشي ميکشه بعد ترکه که همينطوري داشت فحش ميداد ساکت ميشه گوش ميده ببينه عريه چي ميگه
يهو ميزنه زير خنده ميگه من به اين فحش ميدم اون داره قرآن ميخونه
(Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
3. يه روز يه مرد از ترکه ميپرسه ساعت چنده
ترکه ساعت داشته ولي بلد نبوده به مرده ميگه
بدو بدو ديرت شده (خاکي)
--------------------------------------------------------------------
4. ترکه تو چشمش آشغال ميره شب ساعت 9 ميشينه دم در(تويتي)

--------------------------------------------------------------------
5. ترکه 100 تومني تقلبي ميزنه همه ميفهمن(ريش خميني رو زده بوده)
دوباره 50 تومني تقلبي ميزنه همه ميفهمن( همه قنوت کرده بودن يکي رفته بوده رکوع)
بازم از رو نميره 29 تومني تقلبي ميزنه ديگه حسابي تابلو ميشه(رينگ هاي تراکتور رو اسپرت کرده بوده)
(ED)

--------------------------------------------------------------------
6. يه گوسفنده با باباش دعواش ميشه از خونه ميزنه بيرون ميره سر جاده يه در بست ميگيره ميگه آقا يه راست برو کشتارگاه (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
7. به ترکه ميگن دو دوتا
ترکه ميگه 4 تا
ميگن اي بابا جوکمونو خراب کردي (CJ)

--------------------------------------------------------------------
8. ترکه باباش ميميره ميبينه شب 7 شلوغ شد واسه 40ام بليط ميفزوشه (طاطا)

--------------------------------------------------------------------
9. مامانه برا بچش 1 ساعت لالاي ميخونده بعد بچه هه خسته ميشه ميگه مامان خفه شو ميخوام بخوابم (طاطا)

--------------------------------------------------------------------
10. يه روز ترکه ميميره جوکها تموم ميشن (طاطا)

--------------------------------------------------------------------
11. يه روز يه ترکه ماشين ميشوسته از پلاک شروع کرده بوده
بهش ميگن بابا از سقف شروع کن
ميگه برو بابا اون روزي از سقف شستم رسيدم به پلاک ديدم مال من نيست (طاطا)

--------------------------------------------------------------------
12. به لره ميگن شما اصلا آدم مهم داشتين؟
ميگه هاااا:
هيتلر
لره هاردي
صوفيا لره
اليزابت تيلر
(ديونه)

--------------------------------------------------------------------
13.ترکه ميخواسته زير بارون خيس نشه هي جا خالي ميداده (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
14 ترکه ميخواسته بره هيئت راش نميدن سال بعد خودش هيئت راه ميندازه هيچکي رو دعوت نميکنه (CJ)

--------------------------------------------------------------------
15. به يکي ميگن کله پاچه رو چجورذي ميخورن؟
ميگه کله رو ميذارن لاي پاچه بهد با زبون ميخورن (Good Friend)

--------------------------------------------------------------------
16.از ترکه ميپرسن زلزله چجوري به وجود مياد؟
ميگه بالام جان (اين تيکه ترکي بود) يکي جواب خدا رو نميده خدا هم Ctrl+G رو ميگيره BUZZ
ميده (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
17. شيطون X ميخوره مردم رو به راه راست هدايت ميکنه (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
18. خامنه اي روز تولد رفسنجاني ريش تراش براش ميخره
رفسنجاني هم در عوض واسه خامنه اي دسته پلي استيشن ميخره (گداي خوشتيپ)

--------------------------------------------------------------------
19. يه ترکه ميخواسته بره سر قبر باباش گل گير مياره کمپوت ميبره. (موتور گازي)

-------------------------------------------------------------------
20.يه روز تو بم زلزله مياد ترکه داوطلب ميشه. وقتي برميگرده بهش ميگن تلخ ترين خاطره سفرت چي بود؟
ميگه: وقتي داشتم يه بچه رو خاک ميکردم ميگفت عمو منو خاک نکن من زندم. (قناري)
-------------------------------------------------------------------
21. به ترکه ميگن @ رو چه جوري ميخونين؟
ميگه الهي دورت بگردم. (موتور گازي)

-------------------------------------------------------------------
22. به ترکه ميگن با اتوبوس جمله بساز ميگه اتو بوس کردم لبم سوخت. (حسن پور)
-------------------------------------------------------------------
23. به ترکه ميگن چي شد معتاد شدي؟ گفت والله با دوستامون قرار گذاشتيم که فقط روزهاي تعطيل سيگار بکشيم زد امام مرد 2 هفته خورديم به تعطيلي. (يوسف پشه)

-------------------------------------------------------------------
24. به ترکه ميگن چند سالته؟
ميگه 229 سال
ميگن چطور ممکنه؟
ميگه رقم اول تکرار ميشه (يوسف پشه)
-------------------------------------------------------------------
25. ترکه داشته راديو گوش ميداده راديو ميگه از طالقاني به امام حسين تعطيله.
ترکه اي بابا باشه چرا قسم ميخوري؟ (يوسف پشه)

-------------------------------------------------------------------
26. يه وز ترکه بچش نميخوابيده بهش ژل ميماله. (يوسف پشه)
-------------------------------------------------------------------
30. به ترکه ميگن حالت چطوره؟
ميگه تازه موکتش کردم. (موتور گازي)

-------------------------------------------------------------------
31. ترکه از خوشحلي بال در مياره پرواز ميکنه با ضد هوايي ميزننش. (andia)

-------------------------------------------------------------------
32. ترکه ميره شهرداري استخدام ميشه بهش اره برقي ميدن ميگن برو از جنگل درخت جمع کن بيا
روز اول 5 تا مياره
روز دوم 3 تا
روز سوم 2 تا مياره
شهر دار شاکي ميشه ميگ اين چه وضعشه؟
ترکه ميگه خوب سخته نميشه که
شهر دار ميگه کجاش سخته بده اون اره رو به من... ميزنه روشمن ميکنه
ترکه ميگه اااااااااااااااااااااااا روشنم ميشه؟
(andia)
-------------------------------------------------------------------
32. ترکه و اصفهانيه و رشتيه با هم کار ميکردن . اينها از غذاهاي تکراري که از خونه مياوردن ناراضي بودم تصميم ميگيرن که اگه فردا هم غذا تکراري باشه خودکشي کنن. و فرداش هم همونطور ميشه و خودکشي هم ميکنن. پليس تحقيق ميکنه ببينه چي شده
زن اصفهانيه ميگه به من نگفته بود قرمه سبزي دوست نداره
زن رشتيه ميگه غلط کرده دوست نداشته
زن ترکه مبگه والله من 1 هقته خونه مامانم بودم خودش غذا درست ميکرد. (harry)

-------------------------------------------------------------------
33. ترکه ميره خواستگاري باباي دختره ميگه دختر من ميخواد درسشو بخونه.
ترکه بلند ميشه ميگه باشه من نيم ساعت ديگه ميام (فندوق)

-------------------------------------------------------------------
34. يارو مي ره تو يك قهوه‌خونه، به قهوه‌چي مي گه: داش حال مي كني يك جك عربي بگم؟! قهوه‌چيه مي گه: ببين ولك، من خودم عربم، اين يارو هم كه كنار دستت نشسته هم عربه، درضمن قهرمان كشتيه. اوني كه رو ميز سمت چپ نشسته هم عربه، درضمن معمولاٌ با خودش دو تا قمه داره. حالا هنوز مي خواي جك عربي تعريف كني؟! يارو مي گه: نه والله، حوصله ندارم سه بار توضيح بدم چي شد. (جوجه زرد)

-------------------------------------------------------------------
35. مردي بود که زماني که هوا رعدو برق ميزد سرش و ميکرد بالا مي خنديد
بهش گفتن چرا اين جوري ميکني
گفت:مگه نمي بيني دارن عکس ميندازن . (جوجه زرد)

-------------------------------------------------------------------
36. حضرت نوح X ميخوره زير دريايي ميسازه. (بي نمک)

-------------------------------------------------------------------
37. يه روز يه دستگاه دروغ سنج بوده که مي خواستن
باهاش ببينن کي بزرگترين دروغ دنيا رو مي گه.لره
مي گه:من يک آدمي ام که انقدر قشنگ حرف
مي زنم...يهو دستگاه مي ترکه.رشتي
مي گه:من يک آدمي ام اگه يه روز سير
ترشي نخورم برام اصلا مهم نيست...يهو دستگه
ميترکه.ترکه هم مي گه:من يک آدمي ام
که...يهو دستگاه مي ترکد.(فندوق)
-------------------------------------------------------------------
38. به يک معتاد ميگن با م شعر بساز
ميگه ميازار موري که دانه کش است

ميگن بابا بي خيال حالا با ن جمله بساز
ميگه نيازار موري که دانه کش است

ميگن اصلا با د جمله بساز
ميگه خب د نيازار موري که دانه کش است .(فندوق)

-------------------------------------------------------------------
39. دو تا ديوونه مي رسن به هم، اولي به دومي
مي گه: اگه چراغ قوه رو روشن کنم، از نورش
مي ري بالا؟ دومي مي گه: فکر کردي من ديوونم؟ که برم بالا، تو چراغ قوه رو خامو ش کني و من بيفتم پايين(سوسک سياه) !!!

-------------------------------------------------------------------
40. يه تركه جيرجيرك مي گيره تا صبح روغن كاريش مي كنه (سوسک سياه)

-------------------------------------------------------------------
41. ترک قايم موشکبازي مي کردند 10 سال که از 3 تا شون خبري نيست. (سوسک سياه)

-------------------------------------------------------------------
42. جاسم لــــــب کارون نشـسته و ميگفت:
عجب نفسي , عجب نفسي
بهش گفتن : چي ميگي ؟
جاســـم گفت:
غلوم 2 ساعته زيره آب , عجب نفسي(فندوق)

-------------------------------------------------------------------
43. تركه تو مسابقه بيست سوالي شركت ميكنه، قبل از مسابقه
بهش ميگن: ببين جواب ژاندارمريه ولي همون اول نگي كه
ضايع بشه، يه چند تا سوال اولش بكن بعد جوابو بگو.
مسابقه شروع ميشه، تركه ميپرسه: جانداره؟ مجريه ميگه:
نه. تركه ميگه: مِريه؟ ميگه: نه. تركه ميگه:
جاندارمريه؟ (فندوق)

-------------------------------------------------------------------
44. تركه مي افته تو جزيره آدم خورا، آدم خورا مي‌گيرنش،
رئيسشون ميگه: اينا رو پوستشون رو ميكنيم باهاش قايق
درست ميكنيم.
تركه هم يه چاقو ور ميداره مي‌گذاره رو شكمش، ميگه: جلو
نيايد وگرنه ‌قايقتونو سوراخ ميكنم. (فندوق)
-------------------------------------------------------------------
45. يه جايي جشن بوده، تركه همينجوري ميره تو و شروع ميكنه
به رقصيدن و بخور بخور. يكي ازش ميپرسه: ببخشيد! شما رو
كي دعوت كرده؟
تركه ميگه: من از خونواده عروسم. يارو ميگه: ببخشيد، ولي
اينجا جشن تولده. (فندوق)

-------------------------------------------------------------------
46. بخش جراحي و در اتاقي دو مجروح هم اتاق بودن. بعد از اينکه هردو از بيهوشي در ميان, درباره چگونگي رخداد جراحتشان با هم درد دل ميکنن. گوش کنيد! مراد: آقا, خدا بد نده. چي شد کارت به بيمارستان و جراحي کشيد؟ غضنفر: بد از پيش خدا نياد! داشتم رانندگي مي کردم, ترمزم بريد, برآ اينکه به ماشينا نزنم زدم به يه درخت, حالام که افتادم تو بيمارستان. خب, شما چرا
کارتون به اينجا کشيده. مراد: من هم به علت خوابيدن زير درختي که تو باهاش تصادف کردي درخدمتتون هستم!!! (سوسک سياه)

-------------------------------------------------------------------
47. يه روز تو جهنم بمب منفجر ميشه همه شهيد ميشن ميرن بهشت. (سوسک سياه)

-------------------------------------------------------------------
48. يه بار يه ترکه حوصلش سر ميره . ميره در خونشون رو ميزنه در ميره. (سوسک سياه)

-------------------------------------------------------------------
49. يکي در خونه دوستشون رو ميزده بهو يه ترکه مياد بيرون به طرف ميگه زنگشون رو بزن شايد درشون خراب باشه. (سوسک سياه)

-------------------------------------------------------------------
50. جيناب سروان ترمزم بريد, ديدم دو نفر طرف چپ واستادن و 30 نفر طرف راست, با خودم گفتم ايلده بهتره بزنم به اين دو تا, تا جرمم کم بيشي, آما اين دو اخمخ دويدن پيش اون 30 تا, وخلاصه منو به عنوان گاتل 32 نفر به شوما موعريفي کردن!

1. دو تا ترياکي در مورد جنگ حرف ميزدن. اولي ميگه: من بلدم تير بندازم. دومي ميگه: لامشب , ديگه واسه ما نميخاد چشمه بياي, تا تو بياي تفنگتو پر کني, جنگ تموم شده.
(سوسک سياه)

--------------------------------------------------------------------
2. ترکه ميخواسته بره تبريز . ميره ترمينال ميپرسه آقا بليط چنده
راننده ميگه 1000 تومان . ترکه ميگه ندارم. راننده ميگه 750 بده سر پا وايستا.
ميگه 500 بده دنبال اتوبوس بدو.
خلاصه اينا راه ميفتن . بعد از اينکه ميرسن ترکه ميره راننده هه رو به قصد کشت ميزنه.
شاگرد شوفر ميپره پايين ميگه چرا اينجوري کردي؟
ترکه ميگه بابا من از ميانه دارم ميگم وايستا ميخوام پياده شم واي نميسته.( حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
3. لره ميرسه به سن بلوغ دم در مياره. (يوسف پشه)

--------------------------------------------------------------------
4. لره ميره سوار قطار ميشه ميره دستشويي سيفونو ميکشه قطار باز ميشه. (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
5. از يه ترکه ميپرسن سردت شه چي کار ميکني؟
ميگه ميرم نزديک بخاري
خيلي سردت شه؟
ميچسبم به بخاري
خيلي خيلي سردت شه؟
بخاري رو روشن ميکنم. (موتور گازي)
--------------------------------------------------------------------
6. چهار پنج تا ترک سوار آسانسور بودن بعد نميدونستن چجوري راهش بندازن
يهو يکي از اونور ميرسه ميزنه آسانسور ميره بالا .
يکي از ترکا ميگه به سلامتي آقاي راننده صلوات. (ED)

--------------------------------------------------------------------
7. يه روزاز يه پايين شهريه ميپرسن زن ذليل يعني چي؟
ميگه همون که بالا شهري ها بهش ميگن تفاهم. (موتور گازي)
--------------------------------------------------------------------
8. ترکه ميفته تو جوب واسه اينکه ضايع نشه صداي قوطي در مياره. ( حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
9. بچه يه ترکه بعد از عيد فطر به دنيا مياد اسمشو ميذارن پس فطرت. (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
10. يه بار يه ترکه و اصفهانيه و رشتيه ميرن کافي شاپ
رشتيه ميزنه رو ميز ميگه يه کوکا کولا
اصفهانيه ميزنه رو ميز ميگه يه پپسي کولا
ترکه هيچي به ذهنش نميرسه محکم ميزنه رو ميز ميگه يه دراکولا. (Harry)

--------------------------------------------------------------------
11. ترکه ميره پارتي يکي هلکوپتري ميزنه ترکه رو جو ميگيره با آر پي جي ميزنتش.
(موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
12. ترکه شب ميخوابه تو خواب ميبينه از چند نفر حسابي کتک خورده فرداش با بچه محلاش ميخوابه. (يوسف پشه)
--------------------------------------------------------------------
13. از يه آمريکاي و آفريقايي و ايرانيه ميپرسن نظرتون راجع به کوپن گوشت چيه؟
آمريکاييه ميگه کوپن چيه؟
آفريقايي ميگه گوشت چيه؟
ايرانيه ميگه نظر چيه؟ (يوسف پشه)

--------------------------------------------------------------------
14. لره ميرسه، ميخورنش. (يوسف پشه)

--------------------------------------------------------------------
15. ترکه خبر داغ ميشنوه گوشش ميسوزه. (يوسف پشه)

--------------------------------------------------------------------
16. ترکه سرشو قير گوني کرده بود بهش گفتن اين چه وضعيه؟
گفت دماغم چکه ميکرد. (يوسف پشه)
--------------------------------------------------------------------
17. به ترکه ميگن راحت باش ميميره (James)

--------------------------------------------------------------------
18. به لره ميگن اگه دنيا رو بهت بدن چي کار ميکني؟
ميگه هيچي فعلا ميخوام به تحصيلاتم ادامه بدم. (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
19. يه روز به اندي ميگن از بستني خوشت مياد؟
ميگه آره آره
ميگن چي؟
ميگه : عروسکي عروسکي. (andia)

--------------------------------------------------------------------
20. ترکه ميره هندونه بخره فاز متر ميگيره دستش ميزنه به هندونه ببينه قرمزه يا نه.
(andia)

--------------------------------------------------------------------
21. يه روز تهرانيه و اصفهانيه و شيرازيه ميرن رستوران
سه تا مگس ميان ميفتن تو غذاي اونها
تهرانيه بشقاب رو ميندازه اونور
شيرازيه اون طرفي که مگس توش افتاده رو دست نميزنه
اصفهانيه خفت مگسه رو ميگيره ميگه تف کن تف کن. (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
22. فرشته ها وايستاده بودن يهو عزراييل با الگانس مياد
فرشته ها با دهن باز نگاه ميکنن
عزراييل ميگه: ديگه ديگه خورديم به اضافه کاري تو آمريکا. (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
23. دو تا ترياکي ميرن حموم دوش بگيرن آب خيلي داغ بود
يکيشون ميگه واي سوختم
دوميه نميتونستي بگي سوختيم؟ (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
24. يه خروسه به مرغه ميگه يه نوک ميدي؟
مرغه ميگه چند دهم بدم؟ (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
25. گوسفنده ميره دم قصابي ميگه تيکه تيکه کردي دل منو.(Harry)

--------------------------------------------------------------------
26. ترکه ميره قصابي
مغازه دار ميگه چشم بذارم؟
ترکه ميگه نه اول من ميذارم. (Harry)

--------------------------------------------------------------------
27. لره داشته کيسه سيمان رو رو پشتش حمل ميکرده بهش ميگن بابا از فرقون استفاده نميکني چرا؟
ميگه استفاده کردم پشتم درد گرفت. (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
28. ترکه تلويزيونشونو ميفروشه play station 2 ميخره. (حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
29. آقاي احمدي نژاد 10 درصد قيمت شير را افزايش داد.
وقتي دليل رو جويا شدند گفت: به احترام گاو هايي که به من راي دادند. ( موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
30. به ترکه گفتن عجب مملکت خر تو خري داريد ها.
گفت هن بابا 3 بار رفتم سربازي هيچکي نفهميد. (موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
31. ترکه خودش رو ميزنه به اون راه گم ميشه.(Harry)

--------------------------------------------------------------------
32. ترکه شب ميره رو پشت بوم ميخوابه شب سردش ميشه درپشت بوم رو ميبنده (Harry)

--------------------------------------------------------------------
33. اصفهانيه 100000 تا صلوات نظر ميکنه براي اينکه نظرش رو ادا کنه ميره وسطه استاديوم آزادي ميگه محمدي هاش صلوات. (hoda_m2)

--------------------------------------------------------------------
34. ترکه قهرمان شنا ميشه بهش ميگن چي شد به اينجا رسيدي؟
ميگه: والله منم از اين زمين هاي خاکي شروع کردم(james)

--------------------------------------------------------------------
35. ترکه زنگ ميزنه موبايل رفيقش ميبينه خانومه ميگه مشترک مورد نظر در دست رس نميباشد.
ترکه ميگه اونو ولش کن بابا خودت چطوري؟ (sepehr_ostad)
--------------------------------------------------------------------
36. به يه خانومه ميگن چي شد اين دفعه فقط 2 ساعت با تلفن حرف زدي تو که کمتر از 4 ساعت حرف نميزدي؟
خانومه ميگه آخه ايندفعه اشتباه گرفته بودم. (satia)

--------------------------------------------------------------------
37. کرده فلکه رو زياد دور ميزنه هرز ميشه. (فندوق)

--------------------------------------------------------------------
38. به ترکه ميگن با ستيز جمله بساز
ميگه موبايل ست ايز آف (علي)

--------------------------------------------------------------------
39. به ترکه ميگن اينهمه سيگار کشيدي به کجا رسيدي؟
ميگه: به فيلترش. (فندوق)

--------------------------------------------------------------------
40. ترکه از کنار يه گاو رد ميشده
گاوه ميگه ماااااااااااااااااا
ترکه ميگه ما بيشتر (فندوق)

--------------------------------------------------------------------
41. يه ميخه ميره عروسي انقدر قر ميده ميشه پيچ. (james)

--------------------------------------------------------------------
42. پسره به باباش ميگه بابا خر ها هم زن ميگيرن؟
باباهه ميگه آره فقط خر ها زن ميگيرن. ( محمد ناجي)

--------------------------------------------------------------------
43. يه معتاد Invisible بوده يکي بهش PM ميده ميگه هشتي؟
ميگه هشتم ولي خستم.( chocolateboy)

--------------------------------------------------------------------
44. يکي در مسجد خرما خيرات ميکرد هر کي رد ميشد يکي برميداشت
يهو يکي مياد يه مشت برميداره
طرف شاکي ميشه ميگه هههوووووووي آقا يه نفر مرده اتوبوس چپ نکرده که. (andia)

--------------------------------------------------------------------
45. آفتاب پرسته X ميزنه رنگين کمان ميشه (موتورگازي)

--------------------------------------------------------------------
46. عروس ميره گل بچينه شهرداري مياد ميگيرتش. ( موتورگازي)

--------------------------------------------------------------------
47. ترکه سورن ميره تو پاش سوزن رو در مياره ميبينه داره خون مياد
دوباره سوزن رو ميذاره سر جاش. (موتورگازي)

--------------------------------------------------------------------
48. دختره به مادرش ميگه مامان من با اين مرد عروسي نميکنم اين به جهنم اعتقاد نداره
مامانش ميگه تو ازدواج کن من کاري ميکنم که اون جهنم رو با چشم هاي خودش ببينه. (nazanin)

--------------------------------------------------------------------
49. اصفهانيه در حال مرگ بوده از زنش ميپرسه ممد کجاست؟
ممد ميگ من اينجام بابا
دوباره ميپرسه علي کجاست؟
علي ميگه اينجام بابا
يهو داد ميزنه ميگه دههه همتون اينجايين پس چرا اون کولر تو اون اتاق روشنه؟ (sepehr_ostad)


--------------------------------------------------------------------
50. ترکه دفتر خاطراتش تموم ميشه ميندازتش دور(satia)

--------------------------------------------------------------------


1. يه روز 2 تا تريلي داشتن از جلو هم رد ميشدن تو يکي از اين تريلي ها کمک راننده هه خواب بوده
راننده همون تريلي ميبينه که 100% ميخوره با کاميون جلوييه
برميگرده به شاگردش ميگه ممد پاشو پاشو تصادف رو ببين. (رضا حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
2. ترکه داشته تو خيابون راه ميفته يکي محکم ميزنه از پشت تو سرش
برميگرده به يارو ميگه راستي راستي زدي يا شوخي بود؟
طرف ميگه راستي راستي زدم
ترکه ميگه آها خوب پس اگه شوخي کرده بودي بد ميديدي من از شوخي بدم مياد.
(چکش فرنگي)

--------------------------------------------------------------------
3. ترکه ميره المپيک ازش ميپرسن به چه مقامي فکر ميکني؟
ميگه به مقام معظم رهبري. (Harry)

--------------------------------------------------------------------
4. ترکه با GF اش تو خيابون ميرفتن ترکه برميگرده ميگه عزيزم به نظرت اگه الان به اين درخت چنار حرف ميزد به ما چي ميگفت؟
دختر ميگه: ميگفت احمق جان من درخت سروم نه چنار(ninaz)

--------------------------------------------------------------------
5. به آبادانيه خبر دادن بابات مرد
خوشحال شد گفت آخ جون از اين به بعد تيريپ مشکي. (Harry)

--------------------------------------------------------------------
6. يه روز يه ترکه ميره دارو خونه ميبينه يه جنين بچه تو شيشه اس
به دارم خونه اي ميگه آقا مربا بچه چند؟ (satia)

--------------------------------------------------------------------
7. به ترکه ميگن چرا قرص هات رو سر وقت نميخوري؟
ميگه ميخوام ميکروب ها رو غافل گير کنم. (فندوق)

--------------------------------------------------------------------
8. آبادانيه مياد تهران سوار اتوبوس ميشه، بليط اتوبوسراني آبادان رو ميده دست راننده. يارو ميگه: داداش اين بليط مال اينجا نيست. آبادانيه ميگه: ولک روشو خوب توجه نکردي، نوشته آبادان و حومه (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
9. تهرونيه ميره تو يك شهرستان كوچيك يك بنگاه معاملات ميزنه. روز دوم واسه خودش نشسته بوده تو دفتر خالي، كه ميبينه يكي داره از درمياد تو. اينم واسه اينكه تريپ مشغول و موفق بگيره و يارو رو مشتري كنه گوشي تلفن رو برميداره، شروع ميكنه بلند بلند چك و چونه زدن:
- ... جون حاجي راه نداره، زير سيصد ميليون نميتونم بهت بدم. نه جون تو. بحث پولش نيست جون مرتضي. من همين الان دو سه بيليون معامله زير دستمه... آره... حالا چون عند مرامي، باهات را ميام؛ پنجاه ميليون تخفيف خوبه؟ ...قربون تو... قابل حاجي رو نداره. چاكريم... فدات.
اين مدت اون بابايي كه اومده بود تو هم همينجور داشته بر و بر تهرونيه رو نگاه ميكرده. خلاصه تهرونيه گوشي رو ميگذاره و ميگه: شرمنده... سرم خيلي شلوغه جون حاجي... حالا فرمايش؟ يارو يكم تهرونيه رو نگاه ميكنه، ميگه: والله من از مخابرات اومدم خط تلفنتون رو وصل كنم
(سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
10. لره مي ره بانک سپه ميگه: چهار تا تراول ملي بده! يارو ميگه: داداش اينجا كه بانک ملي نيست تراول بانک ملي ميخواي. لره شاكي ميشه، ميگه: پس چي ميگن بانک ملت بانک شما؟
(سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
11. ترکه زنه سبزه ميگيره، ...گره‌ش ميزنه (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
12. ترکه ماکسيما مي خره، مياره دم خونه پارك ميكنه. يك دور دور ماشين ميچرخه، خوب براندازش ميكنه، حال نميكنه. ميره يك قوطي رنگ آبي ميخره، ميشينه در راننده رو با دقت آبي رنگ ميكنه، باز يك نگاه ميندازه، ميگه: نه... ايلده نشد! در شاگرد رو هم رنگ ميکنه، نگاه ميكنه، ميگه: نـه، نشد. کاپوت رو هم رنگ مي‌پاشه، باز مقبول نميافته. صندوق رو هم ايضاً رنگ ميکنه، نگاه مي کنه: خير بازهم نشد. بالاخره كل ماشين رو خوشگل آبي رنگ ميكنه، بعد يک دور ميزنه دورِ ماشين و با لبخند رضايت ميگه: آاهـااا..... حالا شد نيسان (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
13. تركه يه نفر رو تو خيابون ميبينه ، ميپرسه: ببخشيد، شما علي پسر ممدآقا پاسبان نيستي كه تو ابهر سر كوچه چراغي مأمور بود؟ يارو ميگه: چرا! تركه ميگه: شرمنده، عوضي گرفتم. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
14. تركه تو يك شب برف و بوراني داشته از سر زمين برميگشته خونه، يهو ميبينه يكجا كوه ريزش كرده، يك قطار هم داره ازون دور مياد! خلاصه جنگي لباساشو درمياره و آتيش ميزنه، ميره اون جلو واميسته. رانندة قطاره هم كه آتيشو ميبينه ميزنه رو ترمز و قطار وا ميسته. همچين كه قطار واستاد، تركه يك نارنجك درمياره، ميندازه زير قطار، چهل پنجاه نفر آدم لت و پار ميشن! خلاصه تركه رو ميگيرن ميبيرن بازجويي، اونجا بازجوه بهش ميتوپه كه: مرتيكة خر! نه به اون لباس آتيش زدنت، نه به اون نارنجك انداختنت! آخه تو چه مرگت بود؟! تركه ميزنه زير گريه، ميگه: جناب سروان به خدا من از بچگي اين دهقان فداكار و حسين فهميده رو قاطي ميكردم!!!
(سارا با معرفت)


--------------------------------------------------------------------
15. از سه تا ترك مي‌پرسند كه كي به دنيا اومديد؟ اولي مي‌گه: سال پنجاه و سه، نيمه اول. دومي مي‌گه: سال پنجاه و سه، نيمه دوم. سومي ميگه: منم لابد سال پنجاه و سه، تو وقت اضافه. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
16. تركه از طبقه هيجدهم ميافته پايين؛ ملت دورش جمع ميشن، ميگن: يكي سريع بره تا نمرده براش آب بياره. يك بابايي راه ميافته بره آب بياره، يهو تركه با حال زار سرش رو بلند ميكنه، با ناله ميگه: آب نه... آب نه... نوشــابــا (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
17. لره داشته تو لس‌آنجلس قدم ميزده، يهو داريوش رو ميبينه، بدو بدو ميره جلو، ميگه: سلام آقا داريوش! داريوش ميگه: سلام هموطن! لره كف ميكنه، ميگه: اوووف! عجب كيفيتي.
(سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
18. ميخواستن لره رو شكنجه روحي بدن، ميفرستنش تو يك اتاق گرد، ميگن برو يك گوشه بشين. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
19تركه و تهرونيه دعواشون ميشه، ميبرنشون كلانتري. افسرنگهبان از تهرونيه ميپرسه: اسمت چيه؟ يارو با بيخيالي ميگه: فِري... افسره حسابي چپ و راستش ميكنه، ميگه: بي پدر فكر كردي اينجا خونه خالست خودموني شدي؟ گفتم اسمت چيه؟ تهرونيه كه حساب دستش اومده بوده ميگه: فريدون قربان! افسره برمي‌گرده به تركه ميگه اسم توچيه؟! تركه اسمش قلي بوده، يكم فكر ميكنه بعد با ترس جواب ميده: قوليدون!
(سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
20. يه بار تو آبادان مسابقه تقليد صداي داريوش برگزار ميشه، داريوش مياد چهارم ميشه!
(سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
21. تركه ميخواسته بره هر چي راهزنه اطراف تبريزه دهنشون رو سرويس كنه. ملت هم ميان هر كي يه چيزي براش ميارن، يكي شمشير مياره يكي خنجر مياره و حسابي مسلحش ميكنن. خلاصه تركه راه ميفته و بعد از يك هفته خونين و مالين برمي‌گرده. مردم دورش جمع ميشن، مي‌پرسند: چي شد؟ چي كار كردي؟ تركه پاميشه يا حال زار ميگه: بابا يه دستم شمشير بود يه دستم خنجر، با دندونام مي‌جنگيدم؟! (سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
22. آويني تو جنگ كشته‌ميشه، به تركه ميگن برو يه جوري به خانوادش خبربده. تركه ميره دم خونشون زنگ ميزنه، زن يارو ميگه: كيه؟ تركه ميگه: ببخشيد،‌ منزل شهيد آويني؟!
(سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
23. تركه زنگ ميزنه خونه رفيقش ميگه: غضنفر! من لهجي دارم؟ رفيقش ميگه: آره!‌ ميگه: پس گحط كن دوباره ميگيرم! (سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
24. عربه ميره مغازه با لهجه ميگه:‌آقا رُبععع دارين؟ يارو ميگه:‌ داريم، ولي نه به اين غليظي!
(سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
25. تركه زنگ ميزنه خونه دوست دخترش، باباش ور ميداره، هول ميشه ميگه: ببخشيد توپمون افتاده! (سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
26. دو تا تركه ميرن يك رستوران كلاس بالا، ‌دو تا كوكا سفارش ميدند‌، بعد هم يكي يك ساندويچ از كيفشون درميارند، ‌شروع مي‌كنند به خوردن. گارسونه مياد ميگه: ‌ببخشيد،‌شما نمي‌تونيد اينجا ساندويچ خودتونو بخوريد. تركا يك نگاهي به هم مي‌كنند، ‌ساندويچاشونو باهم عوض مي‌كنند!
(سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
27. تركه زنگ ميزنه خونه دوست دخترش،‌ باباي طرف گوشي رو برميداره، هول ميشه ميگه: ‌ساعت شانزده و پنجاه و چهار دقيقه! (سارا با معرفت)
--------------------------------------------------------------------
28. تركه از جوب ميپره، صحنه آهسته رو نشون ميدن ميافته تو جوب. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
29.ترکه با دو تا خيار تو دستش ميره مغازه ميگه آقا خيار شور داريد؟
مغزه دار ميگه بله.
ميگه پس اين دو تا رو هم بشوريد. ( ميلاد)
--------------------------------------------------------------------
30. ترکه قاضي ميشه بهش ميگن حکم کن ، ميگه پيک. ( ميلاد)

--------------------------------------------------------------------
31. ترکه تو قرعه کشي بانک شرکت ميکنه واسش شيش ماه زندان در مياد. ( ميلاد)

--------------------------------------------------------------------
32. ترکه داشته خاطره تعريف ميکرده ميگه ما سال 49 دو نفر رو زديم البته اون موقع 2 نفر زياد بوداااا ( ميلاد)
--------------------------------------------------------------------
33. ترکه ميره بقالي ميبينه نوشته علي با ماست حسن با ماست حسين با ماست
ميره به مغازه دار ميگه آقا ماست خالي نداريد؟
( ميلاد)
--------------------------------------------------------------------
34. ترکه ميره مغازه ميگه آقا بيسکوييت بديد
مغازه دار ميگه گرجي خوبه؟
نه
ساقه طلايي؟
نه
ويفر؟
نه
مادر خوبه؟
قربون شما سلام ميرسونن. ( ميلاد)
--------------------------------------------------------------------
35. به ترکه ميگن سخن زرتشت رو بگو ميگه گفتار نيک پندار پيک بيبي، خشت ( ميلاد)
--------------------------------------------------------------------
36. ترکه ميشينه تو تاکسي راننده بهش ميگه داداش دستت لاي در گير نکنه
ترکه هم مياد مرام بذاره ميگه آقا سرت لاي در گير نکنه. ( ميلاد)

--------------------------------------------------------------------
37. ترکه داشته واسه دوستاش خالي ميبسته : داشتم تو دريا با قايقم ميرفتم يهو غرق شد پريدم بالاي درخت.
بهش ميگن بابا وسط دريا درخت چي کار ميکنه؟
ترکه ميگه بابا مجبور بودم ميفهمي مجبور. ( ميلاد)

--------------------------------------------------------------------
38. ترکه يه سکه زير خاکي پيدا ميکنه روش نوشته بوده تاريخ ضرب 200 سال قبل از ميلاد.
( ميلاد)
--------------------------------------------------------------------
39. به تركه سوهان ميدن بخوره ، وقتي خورد ازش ميپرسن نظرت چي بود؟ خوشمزه بود ؟ ميگه آره ، عجب چيپس شيريني بود . (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
40. تركه در اتاق زايمان وايساده بوده ، پرستاره خوشحال ميياد بيرون و بهش ميگه مژده بدين ... پسره... تركه تو پوستش نميگنجيده و ميگه اسمش.... اسمش چيه؟ (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
41. تركه باباش آتيش ميگيره.جوميگيرتش ازروش ميپره. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
42. يه روز يه ترکه خودشو ميزنه به موش مردگي گربه ها ميخورنش. (RABIEE)

--------------------------------------------------------------------
43. ترکه در و پنجره ساز بوده ميره خواستگاري باباي دختره ميپرسه آقا چي کارست؟
باباش يکم منو من ميکنه ميگه Windows نصب ميکنه. (موتورگازي)

--------------------------------------------------------------------
44. بسيجيه آسمان رو نگاه ميکرده ميبينه ستاره ها دارن چشمک ميزدن
ميگه اسغفرالله. (satia)

--------------------------------------------------------------------
45. به ترکه ميگن بابا اومده
ميگه چيچي آورده.

--------------------------------------------------------------------
46. به ترکه ميگن بچه کجايي؟
ميگه بچه تهران
ميگن کجاي تهران؟
ميگه کيلومتر 700 جاده تهران اردبيل. (sateb2002)

--------------------------------------------------------------------
47. ترکه ميره خواستگاري ميبينه دختره سبيل داره. به دختره ميگه شما چرا سبيل دارين؟
دختره بهش بر ميخوره ميره اونيکي اتاق.
بقيه بهش ميگن بابا اين چه حرفي بود زدي برو از دلش در بيار.
ترکه هم ميره اون اتاق ميبينه دختره داره گريه ميکنه. ميگه: بابا مرد که گريه نميکنه. (harry)

--------------------------------------------------------------------
48. يه روز يه ترکه ميره ساندويچي يه ساندويچ سفارش ميده.
مغازه داره ميگه کاغذ دورش بپيچم؟
ترکه ميگه نه اون دفعه کاغذ پيچيدي سير نشدم مقوا بپيچ ( حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
49.ترکه از اسارت آزاد ميشه ازش ميپرسن چطور بود؟
ميگه بابا خيلي نامرد بودن بهمون بربري نشون ميدادن نون لواش ميدادن. ( حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
50. به ترکه ميگن پسرت رکورد شکسته
ترکه ميگه: ببين آقا من از الان بگم پول نميدم ها. ( ايراندوست)

جوکها 50 تاي نهم


1. يه موتوريه ميزنه به يه گنجشکه، گنجشکه بيهوش ميشه
بعد موتوريه گنجشکه رو ميبره خونه ميذاره تو قفس
گنجشکه که به هوش مياد خودشو تو قفس ميبينه فکر ميکنه تو زندانه داد ميزنه
راننده مررررررررررررررررررررررررررررررردددددد؟؟؟ (Harry)

--------------------------------------------------------------------
2. ترکه زنگ ميزنه پليس ميگه آقا پدال گاز کلاچ ترمز فرمون و دنده ماشينمو بردن.
پليسه ميگه ترکي؟
ترکه ميگه از کجا فهميدي؟
پليسه ميگه آقا جون برو جلو بشين. (Harry)

--------------------------------------------------------------------
3.ميدوني شباهت ترک و تاب چيه؟
اينکه هر دوشون تاب دارن. (ايراندوست)

--------------------------------------------------------------------
4. به ترکه ميگن از چه تيمي خوشت مياد؟
ميگه قربون جدش برم آسد ميلان. (chocolateboy)

--------------------------------------------------------------------
5. ترکه وصيت ميکنه: وقتي مردم يه ميليون خرجم کنيد.
وقتي مرد بچه هاش ميره يه ميليون خر جمع ميکنن. (نيناز)

--------------------------------------------------------------------
6. ترکه زنگ ميزنه آژانس ميگه آقا ماشين داريد؟
آژانسيه ميگه بله
ترکه ميگه خوشبحالتون من ندارم. (نيناز)

--------------------------------------------------------------------
7. ترکه نوار روز گوش ميداده ميزنه آخر ببينه شام ميدن يا نه (ari)

--------------------------------------------------------------------
8. ترکه صورتش سرخ شده بود بهش ميگن چرا صورتت اينجوريه؟
طرف ميگه چش خورده
ميگن يعني چشت زدن؟
ميگه نه چش شلوار. (ايراندوست)

--------------------------------------------------------------------
9. به ترکه ميگن دگر گوني يعني چي؟
ميگه يعني: اين گوني نه اونيکي گوني . ( ايراندوست)

--------------------------------------------------------------------
10. يه ترکه يه سي دي ميخره ميبينه وسطش سوراخه ميره پسش ميده.
(hanibal)

--------------------------------------------------------------------
11. لره با ذوق و شوق ميره پيشه دوستش ميگه بالاخره بعد از 2 سال پازلم رو تمام کردم
دوستش ميگه به نظرت زياد وقت نذاشتي؟
لره ميگه نه بابا رو جعبش نوشته بود 2 تا 3 سال. (chocolateboy)

--------------------------------------------------------------------
12. ترکه يه شماره از رو زمين پيدا ميکنه زنگ ميزنه ميگه ببخشيد آقا من شمارتون رو رو زمين پيدا کردم آدرس بدين بيارمش (نيناز)

--------------------------------------------------------------------
13. ترکه بلال ميخوره تا 1 هفته اذان ميگه (نيناز)

--------------------------------------------------------------------
14. از طرف ميپرسن عاشورا چه روزيه؟
ميگه روز جهانيه قيمه. (نيناز)

--------------------------------------------------------------------
15. از جرج بوش ميپرسن چرا اومدي عراق؟
ميگه امام حسين طلبيد
ميگن خوب کي مياي ايران؟
ميگه هر وقت اما رضا بطلبه. (نيناز)

--------------------------------------------------------------------
16. به ترکه ميگه با عبادت جمله بساز ميگه
Don't worry about that.
(نيناز)
--------------------------------------------------------------------
17. ترکه عينک آفتابي ميزنه ميره لب دريا ميگه واااااااآآااااااي چقدر نوشابه!!!
(نيناز)

--------------------------------------------------------------------
18. يه ترکه رفت تونس
لره رفت نتونس
--------------------------------------------------------------------
19.تركه ميگند: 4 تا اسم بگو كه با (خ) شروع بشه تركه ميگه: خودم , خرم , خواهرم و.... خدا بيامورز پدرم

--------------------------------------------------------------------
20. يه روز يه ترکه نوشابه گاز دار ميخره. گازشو ميگيره ميره شمال (ميلا)

--------------------------------------------------------------------
21. به ترکه ميگن سه تا اسم بگو آخرش لاه داشته باشه.
ميگه ماشالله ، يدالله ، سيندرلاه (Harry)

--------------------------------------------------------------------
22. كوره دست ميكشه به رنده،ميگه اين چرت و پرتا چيه اينجا نوشته؟! (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
23. يه روز يه تركه مي افتد توي چاه ميگه: شانس اوردم تهش سوراخ نبود. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
24. يه روز يه لره شكر مي خره براي اينكه مورچه نخوره روش مي نويسه نمك. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
25. تركه قلكش پر ميشه، 500 تومن سر ميده، با يه قلك نو عوض ميكنه. (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
26. به يه فضول ميگن نصف دنيا رو بهت ميديم ديگه فضولي نکن ميگه نصف ديگشو به کي ميدين؟ (سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
27. يك روز خاتمي به نماز جمعه تبريز ميرود و آشفته ميگويد: كي گفته تركها خر هستند!؟ يكي از باهوشترين اقوام ايراني تركها هستند. من از همين تريبون اعلام ميكنم كه تركها باهوشند و همين جا هم همين موضوع را ثابت ميكنم. سپس پسري 12 ساله را به تريبون فراميخواند و ميگويد: پسر جان بگو 2*2 چند ميشه؟ پسره ميگويد: 8 تا. مردم با شعار:خاتمي مهلت بده ، خاتمي مهلت بده . خواستار ميشوند كه پسر يك بار ديگر شانس خود را بيازمايد.خاتمي مجددا سؤال را مطرح ميكند و پسر اين بار با مكث بيشتر و تفكر عميقتر ميگويد:6 تا. باز هم مردم ميگويند: خاتمي مهلت بده، خاتمي مهلت بده . خاتمي به پسره چشم غره ميرود و روي كاغذ مينويسد كه جواب 4 است و سپس ميگويد: اين پسر كوچولوي ما جلوي جمعيت هول شده، ايشالا اين بار حواسش رو جمع ميكنه و جواب صحيح رو ميده. خاتمي رو به پسره ميكند و ميگويد: پسر جان دو دو تا چند تا ميشه. پسره بلافاصله ميگويد: چهار تا ميشه. جمعيت با شنيدن جمله فوق دوباره ميگويند: خاتمي مهلت بده، خاتمي مهلت بده، خاتمي مهلت بده،...
(سارا با معرفت)

--------------------------------------------------------------------
28. به يکي ميگن ممد ماتيز گرفته
ميگه واي از ماتيز بد تره؟؟؟ ( حسن پور)

--------------------------------------------------------------------
29. ترکه ميره قواصي کوسه هه ميبينتش بهش ميگه شما ترکي؟
ترکه ميگه: از کجا فهميدي؟
ميگه آخه اون که پشتته کپسول آتش نشانيه. ( موتور گازي)

--------------------------------------------------------------------
30. ترکه تو قرعه کشي بانک برنده ميشه واسش 6 ماه زندان در مياد.

--------------------------------------------------------------------
31. وقتي خر حامله ميشه ميگن خر تو خر ( DJ Arash )

--------------------------------------------------------------------
32. ترکه ميخواسته ماشينش رو پارک کنه جا پارک گير نمياورده
دعا ميگنه خدايا يه کاري کن من جا پارک گير بيارم
يکم بعد جا گير مياره ميگه خدا نميخواد پيدا کردم. ((harry


امتحان: سازي است که امروز واخته ميشود اما آخر ماه صدايش بلند ميشود.
20: از نگاه شاگرد تنبل اصلا نمره نيست
دفتر: جاده سفيدي که مجبور است خط بي ربط بعضي ها را تحمل کند.
ضد ضربه ، ضد فشار ، تو سرس خور ، يکبار مصرف ، با 9 ماه ضمانت
مداد تراش : ساتور قلم هاي بي نوا
تخته سياه: روزي 100 بار به سرنوشت سياه خود ميگريد.
تخته پاک کن: با مهرباني اشک هاي تخته سياه را پاک ميکند.

براي اينکه صداي شکستن دلش شنيده نشود ، با صداي بلند مي خندد .
آن قدر تنهايي را دوست داشت که از سايه خودش هم بيزار بود .
براي اينکه عشقش را از قلبش پاک کند ، قلبش را فرمت کرد .
براي اينکه کاسه صبرش لبريز نشود ، کمي از روي آن برداشت .
چون مي خواست رک حرف بزند ، پوستش را کند .
آن قدر آرزو به گور بردم که محلي براي جسدم باقي نماند .
دندانسازها تنها کساني اند که با دندانهاي ديگران نان مي خورند .
عجب دنيايي است، درشکه را اسب مي کشد ولي انعام را درشکه چي مي گيرد .
وقتي غصه هايم را به حساب دل ريختم قلبم آتش نشاني را خبر کرد .
سرانجام مجبور مي شوم براي کنار آمدن با روزگار با خودم قهر کنم .
آنقدر نگاهش سنگين بود که مجبور شدم به چشمانم استراحت دهم .
از ترس سايه اش چراغ را خاموش کرد و به چاله افتاد .

اهل دانشگاهم
روزگارم بد نيست
تك ژتوني دارم ، خرده هوشي ، سر سوزن پولي
من تريپي دارم بهتر از هر مانكن
جزوه اي پر ز زيراكس دوستان
و علومي كه در اين نزديكيست
لاي اين واحدها ، پاي آن برگ سفيد
توي پروندهء مشروطي و كسر واحد
اهل دانشگاهم
پيشه ام الافيست
گاهگاهي ميروم دانشگاه
تا كه سيمايم را استاد ببيند به كلاس
بلكه غيبت را حاضر بكند
كه ز آموزش من ، جان سالم ببرم
چه خيالي چه خيالي... ميدانم
خوب ميدانم ...
غيبتم بسيار است
حذف درس و كسريم اجباريست
من به مهماني كسري رفتم
من به پشت اندوه
من به ايوان هراساني و خواهش رفتم
رفتم از پلهء پاچه خواري بالا
تا به كوي استاد
تا به هواي نمره و استدعا
تا شب حسرت پاس كردن رفتم
نمره هاي اندك
استاد در آرزوي لحظه اي آرامش
شاگرد در آرزوي نمره اي افزايش
ياد هر درد و غم و بي پولي
تا كه شايد دل استاد به رحم بيايد
اي دريغ از يك و نيم نمرهء پر پوچ و بها
من دانشجو ام
شغل من خوش تيپيست
گوشي ام يك نوكيا
عينكم آفتابيست
در خيالم جريان دارد پول ، جريان دارد كٍيف
مد ، از طرز لباسم پيداست
چشم ها را بايد شست
پشت لنز بايد برد
كار ما نيست شناسايي لنز رنگي
كار ما شايد اينست كه در افسون عينك ، چهار چشم باشيم
پشت كافي نت اردو بزنيم
چشم بر آي دي يك دوست بدوزيم و سر كار برويم
عينكي بايد داشت
عينكي آفتابي
كه در ظهر و غروب آفتاب
روي چشم و همه دم بر سر و موي و يقه و جيب كنار شلوار
بنهيم و به همه پز بدهيم
موها را بلند بايد كرد
تا دم شانه و كتف و كمرو تا پاها
و ژلي بايد زد
كه همه برق زند تا ببرد چشم طرف
گيس ها بايد كرد
تيپ ها بايد ساخت
جور ديگر بايد گشت
كفش نوك تيز و كتاني ، گهگاه
شلوار لي گشاد ، ليزري و هم دمپا
دو سه تا سيم كارت و هندز فري و يك همراه
بيني عمل شده سر بالا
ريش لنگر صفت و هي اصلاح
اسم من دانشجو است آيا ؟ ! ...

نيمه شب پريشب گشتم دچار کابوس
ديدم به خواب حافط توي صف اتوبوس

گفتم سلام حافظ گفتا عليک جانم
گفتم کجا روي؟ گفت ولله خود ندانم

گفتم بگير فالي. گفتا نمانده حالي
گفتم چگونه اي؟ گفت دربند بي خيالي

گفتم که تازه تازه شعر و غزل چه داري؟
گفتا که مي سرايم شعر سپيد باري

گفتم ز دولت عشق؟ گفتا کودتا شد
گفتم رقيب؟ گفتا کله پا شد

گفتم کجاست ليلي؟ مشغول دلربايي؟
گفتا شده ستاره در فيلم سينمايي

گفتم بگو زخالش. آن خال آتش افروز
گفتا عمل نموده. ديروز يا پريروز

گفتم بگو ز مويش. گفتا که مش نموده
گفتم بگو ز يارش. گفتا ولش نموده

گفتم چرا؟ چگونه؟ عاقل شده است مجنون؟
گفتا شديد گشته معتاد گرد و افيون

گفتم کجاست جمشيد؟ جام جهان نمايش؟
گفتا خريده قسطي تلويزيون به جايش

گفتم بگو ز ساقي. حالا شده چه کاره؟
گفتا شدست منشي در دفتر اداره

گفتم بگو ز زاهد آن رهنماي منزل
گفتا که دست خود را بردار از سر دل

گفتم ز ساربان گو با کاروان غمها
گفتا آژانس دارد با تور دور دنيا

گفتم بگو ز محمل يا از کجاوه يادي
گفتا پژو، دوو، بنز، يا گلف نوک مدادي

گفتم که قاصدک کو آن باد صبح شرقي؟
گفتا که جاي خود را داده به فاکس برقي

گفتم بيا ز هدهد جوييم راه چاره
گفتا به جاي هدهد ديش است و ماهواره

گفتم سلام ما را باد صبا کجا برد؟
گفتا به پست داده. آورد يا نياورد؟

گفتم بگو ز مشک آهوي دشت زنگي
گفتا که ادکلن شد در شيشه هاي رنگي

گفتم سراغ داري ميخانه اي حسابي؟
گفتا آنچه بود از دم گشته چلوکبابي

گفتم بيا دوتايي لب تر کنيم پنهان
گفتا نمي هراسي از چوب پاسبانان؟

گفتم شراب نابي تو دست و پا نداري؟
گفتا که جاش دارم وافور با نگاري

گفتم بلند بوده موي تو آن زمانها
گفتا به حبس بودم از ته زدند آنها

گفتم شما و زندان؟ حافظ ما رو گرفتي؟
گفتا نديده بودم هالو به اين خرفتي

جوادترين اسم:در اين زمينه هيات داوران به علت انبوه اسامي كار دشواري را پيش رو داشت اما پس از رايزني هاي فراوان از ميان شير علي،قلي ،انريكو و ثابت جايزه به اسم قباد اهدا شد

جوادترين سرگرمي:داوران در اين بخش از ميان دوردرجا،چت،تك چرخ،قليون و منچ جايزه را مشتركا به چت و قليون اهدا كرد

جوادترين ساز:نامزد هاي اين بخش گيتار،بوق بيابوني،كمونچه ،گيتاربيس و سه تار بود كه داوران محترم جايزه را لايق گيتار دانست

جوادترين خواننده غير مجاز سال: در اين قسمت هيات داوران با تقديم ديپلم افتخار به حسن شماعي زاده،جايزه جو اد بلورين را با اكثريت ارا به داوود بهبودي تقديم كرد

جوادترين البوم سال: تنها قسمتي كه داوران بدون هيچگونه اختلاف نظر به نتيجه رسيدند....البوم ديوونه منصور

جوادترين اهنگ سال: در حالي كه همه نفس ها در سينه حبس شده بود تيم داوري با تقديم ديپلم افتخار به اهنگ نون ودلقك جايزه اصلي را به علي رضا عصار و اهنگ خيال نكن نباشي بدون ت

جايزه ويژه:در اين قسمت به خاطر يك عمر فعاليت جوادي و گسترش مسلك جواد جايزه ويژه به عباس قادري اهدا شد.قادري در حالي كه اشك در چشمانش حلقه زده بود به روي صحنه امد و در ميان شور و حال عرفاني مردم جايزه را دريافت كرد

جواد هاي مطبوعات: جوايز با دقت تمام اهدا گرديد...روزنامه خبر ورزشي،ستون پنجره نقره اي و امير مهدي ژوله در بخش هاي جواد ترين نشريه و ستون و نويسنده به حق خود رسيدند

جواد ترين گزارشگر سيما: در حالي كه به علت شايسته بودن همه ميرفت كه كار به دعوا بكشد جايزه به جواد خياباني اهدا گرديد.جواد پس از دريافت جايزه گفت: اين جايزه را كه حاصل يك عمر تلاش ميدانم به استادم اسكندر كوتي تقديم مينمايم.در ضمن من شريك تجاري مهندس نيستم

1. وقتي داري ميري مهد کودک يکم گريه زاري کن بد نيست مامان يکم وجدان درد بگيره.
2. وقتي مامان داره بهت غذا ميده تف کن.وقتي بابا بهت غدا ميده بخور و لبخند بزن.
3. وقتي تو سينما هستي يهو جيغ بکش.
4. ميدوني همه جازيست هاي موفق وقتي بچه بودن موقع غذا خوردن هي با قاشق ميزدن به بشقابشون؟
5. مامان گناه داره وقتي باهاش ميري حموم يکم شالاپ شولوپ کن تا مامان خوشش بياد.
6. خغ خغه ات رو هي بنداز زمين ببين مامان چند بار برميدار اگه کمتر از 20 بار شد جيغ بکش.
7. اگر گفتي دستمال توالت چند متره؟
8. ياد بگير تلفن رو از پريز بکشي اون وقت ديگه کلاغه خبر نمياره.
9. مامان عاشق نقاشي هاي توست. ديواره اتاق مامان رو....
10. زمستان وقتي مامانت لباس زمستانيت رو تنت کرده ميبرتت بيرون بگو مامان دستشويي دارم.
11. بابا عاشق بازي قايم کن پيدا کنه. کنترل تلويزيون رو بردار و فايمش کن.تا بابا اونقدر بگرده تا پيداش کنه.
12. ته بستني قيفي تهش جايزه داره اول تهش رو بخور.
13. به مامان ياد بده که خانواده بچه دار نبايد فرشي داشته باشه که رنگش روشن باشه.
14. با مامان قايم موشک بازي کن بعد اونقدر بيرون نيا تا کلي ماشين پليس بريزن جلو در خونه.
15. توي فرش چيزهاي خوشگل خوشگلي هست سعي کن اونها رو پيدا کني.
16. ميخواي گربه رو راهتتر پيدا کني؟ به پاهاش شکلات بمال.
17. به مامان نشون بده که توي بالش پر از پره.
18. نفست رو اونقدر نگه دار تا صورتت بنفش بشه.
19. يه عالمه چيز ميشه توي لوله جارو برقي پيدا کرد.
20. وقتي مامان داره حساب کتاب ميکنه بشين پيشش از 10 تا 1 تند تند بشمار.
سوسک سياه


گضنفر جان سلام! ما اينجا حالمام خوب است. اميدوارم تو هم آنجا حالت خوب باشد. اين نامه را من ميگويم و جعفر خان کفاش برايد مينويسد. بهش گفتم که اين گضنفر ما تا کلاس سوم بيشتر نرفته و نميتواند تند تند بخواند،‌ آروم آروم بنويس که پسرم نامه را راحت بخواند و عقب نماند.

وقتي تو رفتي ما هم از آن خانه اسباب کشي کرديم. پدرت توي صفحه حوادت خوانده بود که بيشتر اتفاقا توي 10 کيلومتري خانه ما اتفاق ميافته. ما هم 10 کيلومتر اينورتر اسباب کشي کرديم. اينجوري ديگر لازم نيست که پدرت هر روز بيخودي پول روزنامه بدهد. آدرس جديد هم نداريم. خواستي نامه بفرستي به همان آدرس قبلي بفرست. پدرت شماره پلاک خانه قبلي را آورده و اينجا نصب کرده که دوستان و فاميل اگه خواستن بيان اينجا به همون آدرس قبلي بيان.

آب و هواي اينجا خيلي خوب نيست. همين هفته پيش دو بار بارون اومد. اوليش 4 روز طول کشيد ،‌دوميش 3 روز . ولي اين هفته دوميش بيشتر از اوليش طول کشيد

گضنفر جان،‌آن کت شلوار نارنجيه که خواسته بودي را مجبور شدم جدا جدا برايت پست کنم. آن دکمه فلزي ها پاکت را سنگين ميکرد. ولي نگران نباش دکمه ها را جدا کردم وجداگانه توي کارتن مقوايي برايت فرستادم.

پدرت هم که کارش را عوض کرده. ميگه هر روز 800،‌ 900 نفر آدم زير دستش هستن. از کارش راضيه الحمدالله. هر روز صبح ميره سر کار تو بهشت زهرا،‌ چمنهاي اونجا رو کوتاه ميکنه و شب مياد خونه.






ببخشيد معطل شدي. جعفر جان کفاش رفته بود دستشويي حالا برگشت.

خواهرت هم امروز صبح فارغ شد. هنوز نميدونم بچه اش دختره يا پسره . فهميدم بهت خبر ميدم که بدوني بالاخره به سلامتي عمو شدي يا دايي.

راستي حسن آقا هم مرد! مرحوم پدرش وصيت کرده بود که بدنش را به آب دريا بندازن. حسن آقا هم طفلکي وقتي داشت زير دريا براي مرحوم پدرش قبرميکند نفس کم آورد و مرد!‌شرمنده.

همين ديگه .. خبر جديدي نيست.
قربانت .. مادرت.

راستي:‌گضنفر جان خواستم برات يه خرده پول پست کنم، ‌ولي وقتي يادم افتاد که ديگه خيلي دير شده بود و اين نامه را برايت پست کرده بودم.


سوسياليسم :دو گاو داريد.يكي را نگه مي داريد.ديگري را به همسايهء خود مي دهيد.
كمونيسم : دو گاو داريد.دولت هر دوي آنها را مي گيرد تا شما و همسايه تان را در شيرش شريك كند..
فاشيسم : دو گاو داريد.شير را به دولت مي دهيد.دولت آن را به شما مي فروشد..
كاپيتاليسم : دو گاو داريد.هر دوي آنها را مي دوشيد.شيرها را بر زمين مي ريزيد تا قيمتها همچنان بالا بماند..
نازيسم : دو گاو داريد.دولت به سوي شما تيراندازي مي كند و هر دو گاو را مي گيرد..
آنارشيسم : دو گاو داريد.گاوها شما را مي كشند و همديگر را مي دوشند..
ساديسم : دوگاو داريد.به هر دوي آنها تيراندازي مي كنيد و خودتان را در ميان ظرف شيرها مي اندازيد..
آپارتايد : دو گاو داريد. شير گاو سياه را به گاو سفيد مي دهيد ولي گاو سفيد را نمي دوشيد..
دولت مرفه : دو گاو داريد.آنها را مي دوشيد و بعد شيرشان را به خودشان مي دهيد تا بنوشند..
بوروكراسي : دو گاو داريد.براي تهيهء شناسنامهء آنها هفده فرم را در سه نسخه پر مي كنيد ولي وقت نداريد شير آنها را بدوشيد..
سازمان ملل : دو گاو داريد.فرانسه شما را از دوشيدن آنها وتو مي كند.آمريكا و انگليس گاوها را از شير دادن به شما وتو مي كنند.نيوزلند راي ممتنع مي دهد..
ايده آليسم : دو گاو داريد.ازدواج مي كنيد.همسر شما آنها را مي دوشد..
رئاليسم : دو گاو داريد.ازدواج مي كنيد.اما هنوز هم خودتان آنها را مي دوشيد..
متحجريسم : دو گاو داريد.زشت است شير گاو ماده را بدوشيد..
فمينيسم : دو گاو داريد.حق نداريد شير گاو ماده را بدوشيد..
پلوراليسم : دو گاو نر و ماده داريد.از هر كدام شير بدوشيد فرقي نمي كند..
ليبراليسم : دو گاو داريد.آنها را نمي دوشيد چون آزاديشان محدود مي شود..
دموكراسي مطلق : دو گاو داريد.از همسايه ها راي مي گيريد كه آنها را بدوشيد يا نه..
سكولاريسم : دو گاو داريد.پس به خدا نيازي نيست

آهو خيلي خوشگل بود . يک روز يک پري سراغش اومد و بهش گفت: آهو جون!دوست داري شوهرت چه جور موجودي باشه؟
آهو گفت: يه مرد خونسرد و خشن و زحمتکش.
پري آرزوي آهو رو برآورده کرد و آهو با يک الاغ ازدواج کرد.

شش ماه بعد آهو و الاغ براي طلاق سراغ حاکم جنگل رفتند.
حاکم پرسيد : علت طلاق؟
آهو گفت: توافق اخلاقي نداريم, اين خيلي خره.

حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: شوخي سرش نميشه, تا براش عشوه ميام جفتک مي اندازه.

حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: آبروم پيش همه رفته , همه ميگن شوهرم حماله.


حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: مشکل مسکن دارم , خونه ام عين طويله است.

حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: اعصابم را خورد کرده , هر چي ازش مي پرسم مثل خر بهم نگاه مي کنه.

حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: تا بهش يه چيز مي گم صداش رو بلند مي کنه و عرعر مي کنه.

حاکم پرسيد:ديگه چي؟
آهو گفت: از من خوشش نمي آد و همه اش ميگه لاغر مردني , تو مثل مانکن ها مي موني.

حاکم رو به الاغ کرد و گفت: آيا همسرت راست ميگه؟
الاغ گفت: آره.

حاکم گفت: چرا اين کارها رو مي کني ؟
الاغ گفت: واسه اينکه من خرم.
حاکم فکري کرد و گفت: خب خره ديگه چي کارش ميشه کرد.

نتيجه گيري اخلاقي: در انتخاب همسر دقت کنيد.
نتيجه گيري عاشقانه : مواظب باشيد وقتي عاشق موجودي مي شويد عشق چشم هايتان را کور نکند.

(نگار سوتي)
يه روز امتحان رياضي داشتم و به دوستم سپردم که ورقه چک نويسش رو به منم بده که تقلب کنم . معلم من کنار من وايستاده بود و منم حول شده بودم اومدم به دوستم بگم که پاک کن رو بده، گفتم تقلب رو بده.

(اصغر کپک)
من اونموقع چهارو ابتدايي بودم و خيلي دير ميکردم و ناظم مدرسمون همش منو تنبيه ميکرد يه روز تصميم گرفتم که سر موقع بلند شم.
صبح زود بلند شدم بدون اينکه ساعت رو نگاه کنم زود حاضر شدم و صبحانه نخورده از ترس اينکه يه وقت دير بشه زود از خونه رفتم بيرون. تو راه به اين فکر بودم که ناظم من رو تو مدرسه سر وفت ميبينه و تشويقم ميکنه.
وقتي که به مدرسه رسيدم ديدم که مدرسه خيلي خلوته . خيلي ترسيدم و گفتم شايد دوباره دير کردم بچه ها رفتن کلاس. دوباره قيافه ناظم بداخلاق اومد به ذهنم که داشت من رو دعوا ميکرد.زدم زير گريه هي گريه کردم ، از اون طرف يه پير زني مي اومد از من پرسيد چي شده چرا گريه ميکني؟ منم گفتم که دير کردم بچه ها رفتن تو. پير زن خنديد و گفت بابا تو که 1 ساعت زود اومدي معلومه کسي اينجا نميشه. تا که اين رو گفت ندونستم از خوشحالي چکار کنم حسابي خوشحال شدم و به خودم گفتم که اشکالي نداره اين يک ساعت رو هم وايميستم تا بچه ها بيان.
خلاصه سرتون رو درد نيارم که اين يک ساعت وايستادن من شد يک و نيم ساعت ولي بازم از بچه ها خبري نشد. ديگه کم کم داشتم نگران ميشدم از يه آقاهه پرسيدم که آقا ببخشيد چرا بچه ها نميان من يک ساعته وايستادم اينجا. بعد ديدم آقاهه وايستاد کلي به من خنديد هي تو روي من نگاه ميکرد هي ميخنديد هي نگاه ميکرد هي ميخنديد. منم عصباني شدم گفتم آقا برا چي ميخندي؟؟؟!!!

ميدونيد به من چي گفت؟
گفت :
امروز جمعه است پسرم.




يک راهم ميگم که سرعت مودم کامپيوترتون بهتر بشه چون من از خيلي ها شنيدم که وبلاگ دير بالا مياد.
در ويندوز XP وارد کنترل پانل بشيد و روي Phone and modem options کليک کنيد. در پنجره باز شده 3 tab ميبينيد ، روي tab دوم يعني Modems کليک کنيد. در پايين سه دکمه مشاهده خواهيد کرد که بايد دکمه Properties رو بزنيد. در اون پنجره tab هاي زيادي وجود داره که شما بايد روي advanced کليک کنيد.
حالا شما يه جاي خالي براي نوشتن ميبينيد.
در اونجا اين عبارت رو تايپ کنيد: AT&FX
حالا وقتي Connect ميشيد ميبينيد که سرعت مودمتون رسيده به 115.

حالا Dialup Connection (هموني کهuser name وpass word رو توش وارد ميکنيد) رو باز کنيد.
روي دکمهProperties کليک کنيد. در تب General يک دکمه ميبينيد به اسم Configure… روي اون کليک کنيد.
در صفحه باز شده (modem configuration) قسمت Maximum speed (bps): رو پيدا کنيد. وقتي فلش کنارشو باز کنيد انواع سرعت رو در اون مشاهده ميکنيد که ميتونيد سرعت مودمتون رو تنظيم کنيد.
اون رو در حالت 921600 تنظيم کنيد.
ميبينيد که سرعت مودم به 921.6 ميرسه.
البته اين رو در نظر داشته باشيد که سرعت اينترنت شما به ISP که ازش Account ميگيريد بستگي داره.
من خودم اون سرعت رو روي 1200 تنظيم کردم يعني 1.2 که نتيجه بهتري گرفتم به شما هم پيشنهاد ميکنم روي اين حالت تنظيم کنيد.




وقتي شما براي اولين بار وارد اين وبلاگ ميشيد ISP شما اين صفحه رو ذخيره ميکنه که دفعه بعد که وارد سايت شديد بتونه سريع تر اين صفحه رو بياره در نتيجه شما ممکن هستش تغييرات جديد رو نبينيد. و اين راه حلش اينه که شما هر بار که وارد سايت ميشيد Ctrl+F5 رو چند بار بزنيد.

اصولا همه وبلاگ ها اين شرايط رو دارن به دليل حجم بالاي وبلاگهاISP شما اون صفحه ها رو Save ميکنن که دفعه بعد بتونن سريع تر صفحه رو بيارن.

بهتره قبل از زدن Ctrl+F5 ، History کامپيوتر تون رو پاک کنيد و Cookie ها و Content رو Delete کنيد .
که همونطور که خودتون ميدونيد در قسمت Properties اينترنت اکسپلورر دکمه هاي :Clear history وDelete Cookies و Delete Files براي انجام اين کارها هستند.
البته اين کار رو موقعي انجام بديد که هيچ تغييري تو وبلاگ مشاهده نکرديد.

تست هاي فرهنگي هنري

هنرپيشه معروف سينما ؟
الف) محمدرضا گلزار
ب) محمدرضا علفزار
ک) محمدرضا گندمزار
ش) محمدرضا دشت

هنرپيشه مرحوم سينما ؟
الف) رضا ژيان
ب) رضا ماکسيما
ک) رضا فولکس
ش) رضا خاور

هنرپيشه مرحوم فيلم “ممل آمريکايي” ؟
الف) نعمت الله گرجي
ب) نعمت الله ساقه طلايي
ک) نعمت الله شيرين عسل
ش) نعمت الله مينو

هنرپيشه زن معروف سينما ؟
الف) هديه تهراني
ب) کادوي تهراني
ک) چشم روشني تهراني
ش) قابل نداره تهراني

بازيگر چشم روشن سينما و تلوزيون ؟
الف) پارسا پيروزفر
ب) فارسا فيروزپر
ک) پارسا پيروزپر
ش) فارسا فيروزفر

يکي از آهنگ هاي منصور ؟
الف) ديوونه
ب) خل
ک) منگل
ش) عجوج مجوج!

خشايار اعتمادي چه سبکي مي خواند ؟
الف) پاپ
ب) اسقف
ک) راهبه
ش) موبد

تست هاي ورزشي

مربي و بازيکن اسبق پرسپوليس ؟
الف) علي پروين
ب) علي شهين
ک) علي مهين
ش) علي

کشتي گير گردن کلفت ايران ؟
الف) عباس جديدي
ب) عباس قديمي
ک) عباس نيو
ش) عباس آپ تو ديت

تيم فوتبال آباداني ؟
الف) نفت آبادان
ب) بنزين آبادان
ک) گازوئيل آبادان
ش) استقلال اهواز

باشگاه انگليسي ؟
الف) ميدلزبرو
ب) ميدلزبيا
ک) ميدلزبودي حالا
ش) ميدلزپاشو برو گمشو

بازيکن بوسنيايي سابق بايرن مونيخ ؟
الف) حسن صالح حميدزيچ
ب) حميد صالح حسنزيچ
ک) حسن حميد صالحزيچ
ش) بابا چند نفر به يه نفر ؟؟؟

دروازه بان انگليس در جام جهاني 1998 فرانسه ؟
الف) ديويد سيمن
ب) ديويد سيمثقال
ک) ديويد سيگرم
ش) ديويد سيتن

مهاجم سال هاي دور منچستر يونايتد ؟
الف) اندي کول
ب) اندي سرشانه
ک) اندي پشت بازو
ش) اندي مرسي هيکل

مهاجم تيم ملي هلند و آرسنال ؟
الف) دنيس برگکمپ
ب) دنيس اروين
ک) دنيس وايز
ش) دنيس تريکو

تست هاي علمي تفريحي

مساحت دايره چقدر است ؟
الف) 2 متر
ب) 5/2 متر
ک) بيشتره
ش) صبر کن بپرسم

سرعت نور چقدر است ؟
الف) خوب است
ب) بد نيست
ک) شما چطوري ؟
ش) چه خبر ؟


کدام دانشمند جاذبه زمين را کشف کرد ؟
الف) نيوتن
ب) کيلوگرم
ک) متر بر مجذور ثانيه
ش) نيترات مس

ماري کوري کاشف چه بود ؟
الف) اورانيوم
ب) آلومينيوم
ک) آلمانيوم
ش) لوئي پاستور

در بيت زير چه صنعتي به کار رفته است ؟
“بي وفايي ، بي وفايي ، دل من از غصه داغون شده”
الف) ايهام
ب) صنعت نفت
ک) صنعت پتروشيمي
ش) صنعت آبکش سازي

شاعر قرن ده دوازده؟
الف) هاتف اصفهاني
ب) ابي اصفهاني
ک) اندي اصفهاني
ش) سياوش قميشي اصفهاني

فعل “خوردن” را صرف کنيد ؟
الف) چشم
ب) صرف شده
ک) ميل ندارم
ش) نوش جان

يکي از وسايل مربوط به فيزيک که در عينک ، تلسکوپ و ميکروسکوپ به کار ميرود ؟
الف) عدسي
ب) کاچي
ک) فرني
ش) لوبيا با دوغ

دانشمندي که بين بار الکتريکي و جرم الکترون ها و سرعت حرکت آنها رابطه اي نوشت ؟
الف) تامسون
ب) واشنگتني
ک) بمي
ش) شهسواري

شاخه اي از علم فيزيک ؟
الف) مکانيک
ب) باطري ساز
ک) بوسترساز
ش) کمک فنرساز

نويسنده “منطق الطير” کدام شاعر است ؟
الف) عطار نيشابوري
ب) نجار نيشابوري
ک) سمسار نيشابوري
ش) کوپن فروش نيشابوري

يکي از اشکال ماده ؟
الف) گاز
ب) يخچال
ک) بخاري
ش) ماشين ظرف شويي

نام ديگر اسيد فرميک ؟
الف) جوهر مورچه
ب) جوهر مورچه خوار
ک) جوهر پلنگ صورتي
ش) جوهر سرندي پيتي

نام گاز سرد کننده يخچال هاي قديمي ؟
الف) فرعون (فرئون)
ب) نمرود
ک) ابرهه
ش) خسرو پرويز

نام ديگر گازهاي بي اثر مثل هليم ، نئون و … ؟
الف) گازهاي نجيب
ب) گازهاي سر به زير
ک) گازهاي باوقار
ش) کلا بچه هاي خوبي هستن

وقت شما به پايان رسيد . لطفا ماوس هاي خود را بالا بگيريد!


topalbalo : اگه يه خر تو رو بوس كنه بهتر از اينه كه يه بوس تو رو خر كنه

reza_hasanpoor2000.: eshgh yani footbal : age ye nafar vared eshghe doo nafar beshe, afsayd mishe, age ye nafar be digari toohin konee khata mishe karte zard migire! age ye nafar be digarii khiayanat kone karte ghermez migire va bayad az bazi bere biroon!!! doo nime ham dare ye nime pesare va ye nime 2khtare

funnyweblog5: mahmood.joon : هـم بـه آدمـهاي خـوش بين نيـاز دارد هـم به آدمهاي بـد بين چون افـراد خــوش بـيـن هواپيما ميسازند،افراد بدبين چتر نجات!
www.khandeh-bazar.persianblog.com

funnyweblog5: memolak68 : azizammmmm, donya dige mese u nadare,,nadare nemitoone biare....choon nasle dainasora mongharez shode
www.khandeh-bazar.persianblog.com

funnyweblog5: mahmood.joon : ترکه با قطار ميرفته مشهد، به مسافرايي که رو صندلي روبه روئيش نشسته بودن ميگه : به سلامتي دارين از مشهد بر ميگردين؟....زيارت قبول
www.khandeh-bazar.persianblog.com


funnyweblog5: panizebilliondollari : يكي تو فكر عشقه.. يكي تو فكر ياره.. يكي هميشه مست و يكي منم كه بي تو بي قراره.. يكي رسيد به يارو..يكي در انتظاره! يكي داره مي خنده به روزگاري كه وفا نداره
www.khandeh-bazar.persianblog.com


سير تکامل آقا پسرها
سن 14 سالگي : تازه توي اين سن، هر رو از بر تشخيص ميدن . اول بدبختي
سن 15 سالگي : ياد مي گيرن که توي خيابون به مردم نگاه کنن ... از قيافه خودشون بدشون مي ياد
سن 16 سالگي : توي اين سن اصولا راه نميرن، تکنو مي زنن ... حرف هم نمي زنن ، داد مي زنن ... با راکت تنيس هم گيتار مي زنن
سن 17 سالگي : يه کمي مثلا آدم ميشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند مي خونن ... يادش به خير اون روزها که تکنو نبود راک ن رول مي خوندن
سن 18 سالگي : هر کي رو مي بينن تا پس فردا عاشقش ميشن ... آخ آخ ...آهنگ هاي داريوش مثل چسب دو قلو بهشون مي چسبه
سن 19 سالگي : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تيز ميشن ... ابي گوش ميدن
سن 20 سالگي : از همه شون رو دست مي خورن ...ستار گوش ميدن که نفهمن چي شده
سن 21 سالگي : زندگي رو چيزي غير از اين بچه بازيها مي بينن ... مثلا عاقل مي شن
سن 22 سالگي : نه مي فهمن که زندگي همش عشقه ... دنبال يه آدم حسابي مي گردن
سن 23 سالگي : يکي رو پيدا ميکنن اما مرموز ميشن ... ديدشون عوض مي شه
سن 24 سالگي : نه... اون با يه نفر ديگه هم دوسته ...اصلا لياقت عشق منو نداشت
سن 25 سالگي : عشق سيخي چند؟ ... طرف بايد باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نيست
سن 26 سالگي : اين يکي ديگه همونيه که همهء عمر مي خواستم ... افتخار ميدين غلامتون باشم ؟
سن 27 سالگي : آخيش
سن 28 سالگي : کاش قلم پام مي شکست و خواستگاري تو نميومدم
سير تکامل دختر خانمها

سن 14 سالگي : تا پارسال هر کي بهشون مي گفت چطوري؟ ميگفتن ... خوبم مرسي ... حالا ميگن مرسي خوبم
سن 15 سالگي : هر کي بهشون بگه سلام ... ميگن عليک سلام ... نقاشيشون بهتر ميشه » بتونه کاري و رنگ آميزي
سن 16 سالگي : يعني يه عاشق واقعيند ... فردا صبح هم ميخوان خودکشي کنن ... شوخي هم ندارن
سن 17 سالگي : نشستن و اشک مي ريزن ... بهشون بي وفايي شده ... کوران حوادث
سن 18 سالگي : ديگه اصلا عشق بي عشق ... توي خيابون جلوي پاشون رو هم نگاه نمي کنن
سن 19 سالگي : از بي توجهي يه نفر رنج مي برن ... فکر مي کنن اون يه آدم به تمام معناست
سن 20 سالگي : نه , نه ... اون منو نمي خواست آخرش منو يه کور و کچلي مي گيره ... مي دونم
سن 21 سالگي : فقط سن 27-28 سالگي قصد ازدواج دارن ، فقط
سن 22 سالگي : خوش تيپ باشه ، پولدار باشه ، تحصيلکرده باشه ، قد بلند باشه ، خوش لباس باشه ... آخ که چي نباشه
سن 23 سالگي : همهء خواستگارا رو رد مي کنن
سن 24 سالگي : زياد مهم نيست که چه ريختييه يا چقدر پول داره ، فقط شجاع باشه ، ما رو به اون چيزي که نرسيديم برسونه
سن 25 سالگي : اااااااه ، پس چرا ديگه هيچکي نمي ياد... هر کي ميخواد باشه ، باشه
سن 26 سالگي : يه نفر مي ياد ، همين خوبه ، بله
سن 27 سالگي : آخيش
سن 28 سالگي : کاش قلم پات مي شکست و خواستگاري من نميومدي

چطور مي شه فهميد که يه
پسر ايروني هست

چطوري مي شه گفت که تو
يک پسر ايروني هستي!!!
اگر که شما فروشنده ماشين
باشي و در آن واحد خواننده
اگر که پشت سر خانومت با
مادرت غيبت کني
اگر که به کنسرت بري ولي
هيچوقت خواننده را نبيني
و همرا ه با نوشيدني توي
کريدور بايستي و دختر ها رو
ديد بزني
اگر که هيچوقت حلقه عروسيت
رو به دست نداشته باشي
اگر روزي 5 بسته سيگار بکشي
اما به همه بگي که سيگار
نمي کشي
اگر که نوشيدني مورد علاقه
تو ودکا باشه
اگر که حدود 35 سال سن داشته
باشي اما روي سرت مو نباشه
اگر که هميشه برنامه
تلويزيون هاي ايراني رو
تماشا بکني اما هميشه از
برنامه بد اونها گله داشته
باشي
اگر که از کسي تقاضاي ازدواج
کني و اونها بخوان بدونن
که تو از خودت خونه داري
اگر همسرت رو طلاق دادي اما
همچنان اجازه نمي دي که
اون با کسي ديگه قرار بذاره
اکر که در ايران مخ پزشکي
هستي اما در اينجا در چلو
کبابي کار مي کني
اگر که 3 تا پيجر و 2 تا
مبايل حمل مي کني ولي
هيچ وقت کسي بهت زنگ نمي
زنه
اگر که ادعا مي کني که
پدرت بهترين دوست شاه بوده
اگر که خونه نداري و هنوز
بي کاري اما بي .ام. و مي
روني
اگر که مجبوري بيشتر از
يکبار در روز اصلاح کني
اگر که در ايران يک قهرمان
4 ستاره بودي اما حالا در
واشينگتون دي سي راننده
تاکسي هستي
: اگر که ازت سوال کنن
where are you from?
و تو جواب بدي که
ايتاليايي اما همچنان توي
دستت تسبيح داشته باشي
اگر که اسپاگتي با ماست
داشته باشي اما با قاشق به
جون ته ديگ بيفتي
اگر که دوستاتو براي شام
دعوت کني و پيتزا سفارش بدي
ولي هنوز يه مقدار برنج
اضافي دم کني
اگر که باور کني که هيچکس
بهتر از ما نمي تونه کباب
درست کنه
اگر که سگ داشته باشي اما
اجازه ندي که داخل خونه
بياد



انواع برخوردهاي اجتماعي بين
دختر و پسر

برخوردهاي مبتني بر شتاخت و
احترام
يا به عبارتي رفتار بچه
مثبت وارانه!! در اينگونه
برخوردها طرفين كمي تا
قسمتي عاقلند، فهم دارند،
شعور دارند و الكي قوه
خيال خود را به كار نمي
برند. از پدر و مادرشان اصول
محرم و نامحرم را ياد
گرفته اند. راحت! مثل آدم
زندگي شان را مي كنند.
سلام عليكشان را دارند، سر
وقت هم پدر و مادرشان
برايشان آستين بالا مي زنند
كه تا دم در نياوده اند
سر و سامان بگيرند! و در
كل آدمهاي خوشحالي هستند

برخوردهاي مبتني بر شرم
افراطي
آدم هاي دختر و پسر نديده
فول فابريك، بعضا دچار اين
نوع برخورد مي شوند. سرخ و
سفيد مي شوند و عرق
ميريزند. ضربان قلبشان بالا
ميرود و احتمالا شاهد بعضي
علائم فيزيولوژيكي... (گلاب
به رو، دبگر بقيه اش را
نمي گويم) مي شوند
همين جا لازم است اشاره اي
به مساله ماخوذ به حيا
بودن بشود. از قديم نديم
ها گفته اند كه حيا خوب
است ولي خجالتي بودن نه!
يهني چه؟ يعني اينكه فرد
باحيا با اراده خودش كاري را
انجام نمي دهد و در حالت
خونسردي، آرامش و هوشياري
است؛ ولي آدم خجالتي، بدبخت
ننه مرده، اگر بخواهد هم
توانايي انجام آن كار را
ندارد
فكر نكنيد خيلي خوب... پس
خوب است كه بچه مان خجالتي
باشدها! نه اصلا! چون گاهي
شاهد رفتارهاي متناقض از
افراد فوق العاده خجالتي
بوده ايم. يعني طرف موقع
حرف زدن يك دقيقه نمي
تواند به چشمانت نگاه كند
ولي با صد نفر تلفني،
دوستي خارج از محدوده دارد

برخورد دستپاچه و هيجان زده
به علت عدم شناخت از نحوه
قضاوت ديگران، باعث بوجود
آمدن برخورد هيجان زده مي
شود. يعني چه مي شود؟!
الان مي گويم... يعني دخترك
يا پسرك طرف مقابلش را كه
مي بيند يوهويي گمان مي
كند كه ايشان يك دل نه
صد دل عاسخ! او شده است كه
فلان لبخند را زده يا
فلان كلمه را استفاده كرده
است. هم اينها زير سر
نداشتن شناخت صحيح از جنس
مخالف ست
نتيجه اخلاقي: آقاجان؛
نوجوانان و جوانان بايد
مورد محبت قرار بگيرند تا
اينطوري تشنه محبت نباشند
كه وقتي كسي گفت دوستت
دارم سر از پا نشناخته
همچين اختيار دل از كف
بدهد

برخورد خشك و محدود
بعضي ها از آن طرف پشت
بام افتاده اند. يعني در
مقابل جنس مخالف، آنقدر كج
خلقي و اخم و خشانت! به
خرج مي دهند كه نگو و
نپرس. همچين رفتار مي كنند
كه انگار دشمن خوني خود را
ديده اند. اين خودش باعث
ايجاد عكس العمل سرد از
اطرافيان مي شود و فرد خشن
و خيلي قشنگ، با خودش فكر
مي كند كه اين عمل! آنان
است نه عكس العمل و باعث
جيرينگ شكستن قلب يخ بسته
و لطمه ديدن روح گل سرخي
اش مي شود

برخورد مبتني بر پرخاشگري
اين افراد محبت صادقانه و
عارفانه و بي شائبه و غيره
و ذالكانه خود را به شكل
پرتاب سنگ و پاشيدن اسيد و
داد و فرياد و نيش و
كنايه به طرف مقابلشان
نشان مي دهند. اينها كساني
هستند كه به پختگي اجتماعي
در رفتار خود نرسيده اند.
كلا يك چيزيشان مي شود
كه اين رفتار ازشان ساطع
مي شود؛ وگرنه آدم سالم
كه اين جوري نيست

برخورد راحت ار نوع
روشنفكري
اين افراد غالبا وقتي در
مقابل جنس مخالف قرار مي
گيرند، با نگاه ممتد به
طرف مقابل، حرفهاي بي سر
و ته، گاه شوخيهاي بي
مورد و البته با اين شعار
كه او هم يك انسان است،
مي خواهد بگويند كه هيچ
احساس خاصي نسبت به طرف
مقابل ندارند. ولي خدا مي
داند كه داخلشان چه خبر
است. اين جماعت سعي مي
كنند به هر نحو ممكنه با
عادي جلوه دادن رفتار خود،
به جنس مخالف (كه صد البته
يك انسان است!) هر روز بيشتر
از ديروز نزديك شده و
روابط حسنه اي را با او
برقرار سازند و بعد از آن
ديگر چه شود




روزهاي تعطيل مثل بقيه روزها ساعتتون رو كوك
كنين تا همه از
خواب بپرن! ï´؟اين روش براي افرادي كه غير
از ساديسم ، رگه هايي از مازوخيسم هم دارن
پيشنهاد ميشه
سر چهارراه وقتي چراغ سبز شد دستتون رو روي
بوق بذارين تا جلويي ها زود تر راه بيفتند
وقتي ميخواين برين دست به آب با صداي بلند
به اطلاع همه برسونين
وقتي از کسي آدرسي رو مي پرسين بلافاصله بعد
از جواب دادنش جلوي چشمش از يه نفر ديگه
بپرسين
کرايه تاکسي رو بعد از پياده شدن و گشتن
تمام جيبهاتون به صورت اسکناس هزاري پرداخت
کنيد
همسرتون رو با اسم همسر قبليتون صدا بزنين
جدول نيمه تموم دوستتون رو حل کنين
روي اتوبان و جاده روي لاين منتهي اليه سمت
چپ با سرعت پنجاه کيلومتر در ساعت حرکت
کنين
وقتي عده زيادي مشغول تماشاي تلويزيون هستند مرتب
کانال رو عوض کنين
از بستني فروشي بخواين که اسم پنجاه و چهار
نوع بستني رو براتون بگه
در يک جمع سوپ يا چايي رو با هورت کشيدن
نوش جان کنين
به کسي که دندون مصنوعي داره بلال تعارف
کنين
وقتي از آسانسور پياده ميشين دکمه هاي تمام
طبقات رو بزنين و محل رو ترک کنين
وقتي با بچه ها بازي فکري مي کنين سعي
کنين از اونها ببرين
موقع ناهارتوي يک جمع جزئيات تهوع وگلاب به
روتون استفراغي که چند روز پيش داشتين رو با
آب و تاب تعريف کنين
ايده هاي ديگران رو به اسم خودتون به کار
ببرين
بوتيک چي رو وادار کنيد شونصد رنگ و نوع
مختلف پيراهنهاشو باز کنه و نشونتون بده و
بعد بگين هيچ کدوم جالب نيست و سريع خارج
بشين
شمع هاي کيک تولد ديگران رو فوت کنين
اگر سر دوستتون طاسه مرتب از آرايشگرتون تعريف
کنين
وقتي کسي لباس تازه مي خره بهش بگين خيلي
گرون خريده و سرش کلاه رفته
صابون رو هميشه کف وان حموم جا بذارين
روي ماشينتون بوقهاي شيپوري نصب کنين
وقتي دوستتون رو بعد ازيه مدت طولاني مي بينين
بگين چقدر پير شده
وقتي کسي در جمعي جوک تعريف مي کنه بلافاصله
بگين خيلي قديمي بود
چاقي و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش
يادآوري کنين
بادکنک بچه ها رو بترکونين
مرتب اشتباه لغوي و گرامري ديگران هنگام صحبت
رو گوشزد کنين و بهش بخندين
وقتي دوستتون موهاي سرش رو کوتاه ميکنه بهش
بگين موي بلند بيشتر بهش مي ياد
بچه جيغ جيغوي خودتون رو به سينما ببرين
کليد آپارتمان طبقه سيزدهم تون رو توي ماشين
جا بذارين و وقتي به در آپارتمان رسيدين
يادتون بياد! ï´؟اين راه هم جنبه هايي از
مازوخيسم در بر داره
ايميل هاي فورواردي دوستتون رو هميشه براي خودش
فوروارد كنين
توي كنسرتهاي موسيقي بزرگ و هنري ، بي موقع
دست بزنين
هر جايي كه مي تونين ، آدامس جويده شده تون
رو جا بذارين! ï´؟توي دستكش دوستتون بهتره
حبه قند نيمه جويده و خيستون رو دوباره توي
قنددون بذارين
نصف شبها با صداي بلند توي خواب حرف بزنين
دوستتون كه پاش توي گچه رو به فوتبال بازي
كردن دعوت كنين
عكسهاي عروسي دوستتون رو با دستهاي چرب تماشا
كنين
پيچهاي كوك گيتار دوستتون رو كه غµ دقيقه
ديگه اجراي برنامه داره حداقل غ²غ•غ° درجه در
جهات مختلف بچرخونين
با يه پيتزا فروشي تماس بگيرين و شماره تلفن
پيتزا فروشي روبروييش كه اونطرف خيابونه رو
بپرسين
شيشه هاي سس گوجه فرنگي و هات سس فلفل رو
عوض كنين
موقع عكس رسمي انداختن براي هر كس جلوتونه شاخ
بذارين
توي ظرفهاي آجيل براي مهموناتون فقط پسته ها و
فندقهاي دهان بسته بذارين
شونصد بار به دستگاه پيغام گير تلفن دوستتون
زنگ بزنين و داستان خاله سوسكه رو تعريف كنين
توي روزهاي باروني با ماشينتون با سرعت از وسط
آبهاي جمع شده رد بشين
توي جاي كارت دستگاههاي عابر بانك چوب كبريت
فرو كنين
جاي برچسبهاي قرمز و آبي شيرهاي آب توالت هتل
ها رو عوض كنين
يكي از پايه هاي صندلي معلم يا استادتون رو
لق كنين
توي مهموني ها مرتب از بچه چهار ساله تون
بخواين كه هر چي شعر بلده بخونه
چراغ توالتي كه مشتري داره و كليد چراغش
بيرونه رو خاموش كنين
ورقهاي جزوه ء غ³غ°غ° صفحه اي دوستتون كه ازش
گرفتين زيراكس كنين رو قاطي پاتي بذارين ، يه
بر هم بزنين ، بعد بهش پس بدين




با عرض پوزش از همه بايد بگم كه من قصد توهين به هيچ قشري از جامعه رو
ندارم و اين جك ها رو دقيقا از يه جا كپي كردم ولي چون يادم نيست اسم
منبع رو نياوردم.



151- به يك تركه ميگن: 2*2 چند مي‌شه؟ ميگه: 5 تا! مي‌گن: برو بابا، 4 تا
ميشه! ميگه: آخه من از يه راه ديگه رفتم!

152- تركه فيلم جيمز باند ميبينه خيلي خوشش مياد. يكي ازش ميپرسه اسمت
چيه ميگه: فَر...گضن فر!

153- تركه و تهرونيه دعواشون ميشه، ميبرنشون كلانتري. افسرنگهبان از
تهرونيه ميپرسه: اسمت چيه؟ يارو با بيخيالي ميگه: فِري... افسره حسابي
چپ و راستش ميكنه، ميگه: بي پدر فكر كردي اينجا خونه خالست خودموني
شدي؟ گفتم اسمت چيه؟ تهرونيه كه حساب دستش اومده بوده ميگه: فريدون
قربان! افسره برمي‌گرده به تركه ميگه اسم توچيه؟! تركه اسمش قلي بوده،
يكم فكر ميكنه بعد با ترس جواب ميده: قوليدون!

154- تو جزيره آدم‌خورا يك بابايي ميره ساندويچ فروشي، يك ساندويچ مغز
سفارش ميده. ساندويچيه ميگه: ميشه 2 تومن. مرده عصباني ميشه ميگه: يعني
چي؟ مگه سَرِ گردنست؟! هفته پيش يك تومن بود! ساندويچيه ميگه: آخه اين
مغز تهرونيه، بابا ‌بالاخره يك كلاس خاص خودشو داره. مردك هم ساندويچش رو
ميخوره و چيزي نمي‌گه. هفته ديگه مياد دوباره يك ساندويچ مغز سفارش
ميده، اين دفعه ساندويچيه ميگه:‌شد 10 تومن! يارو خيلي شاكي ميشه، ميگه‌:
بابا چه خبرته؟! ساندويچيه ميگه: آخه عزيز من،‌اين دفعه مغز رشتيه، كلي
فسفر داره به جان تو! باز طرف چيزي نمي‌گه و پول و ميده و ساندويچش رو
مي‌خوره. هفته بعد دوباره مياد و يك ساندويچ مغز سفارش ميده، اين دفعه
ساندويچيه ميگه: ميشه 100 تومن! يارو ديگه پاك شاكي ميشه و ساندويچ رو
مي‌كوبه رو ميز داد ميزنه: اين چه مسخره بازيه دراوردي؟! ساندوچيه
ميگه:‌آخه عزيز من،‌اين يكي مغز تركه،‌ بايد 100 تا كله بشكنيم تا ازش يك
ساندويچ دربياد!!

155- تركه زمين ميخوره، براي اينكه سه نشه تا خونه سينه خيز ميره!

156- يه بار تو آبادان مسابقه تقليد صداي داريوش برگزار ميشه، داريوش
مياد چهارم ميشه!

157- تركه پسرش رفته بوده زير ماشين، با سنگ ميزنه درش بياره!

158- تركه ميخواسته زيردريايي آمريكاييا تو خليج فارس رو غرق كنه، در
ميزنه فرار ميكنه!

159- تركه ميخواسته بره هر چي راهزنه اطراف تبريزه دهنشون رو سرويس
كنه. ملت هم ميان هر كي يه چيزي براش ميارن، يكي شمشير مياره يكي خنجر
مياره و حسابي مسلحش ميكنن. خلاصه تركه راه ميفته و بعد از يك هفته
خونين و مالين برمي‌گرده. مردم دورش جمع ميشن، مي‌پرسند: چي شد؟ چي كار
كردي؟ تركه پاميشه يا حال زار ميگه: بابا يه دستم شمشير بود يه دستم
خنجر، با دندونام مي‌جنگيدم؟!

160- تركه به دوستش ميگه: اصغر، قربون دستت، برو عقب ماشين ببين چراغ
راهنما ماشين كار ميكنه يا نه. اصغر ميره عقب ماشين، ميگه: كار مي‌كنه،
كار نَمي‌كنه، كار مي‌كنه، كار نَمي‌كنه...!

161- به تركه ميگن سه تا ميوه نام ببركه با سين شروع بشه ميگه: سيب،
سير، سحر! ميگن: سحر كه ميوه نيست؟! ميگه: نميدوني چه هلوييه!

162- تركه ميره شكار خرگوش، صداي هويج در مياره!

163- تركه تو كليسا نشسته بوده، يهو مي‌بينه يه دختر خيلي ميزون مياد
تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب
و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي، پول دادي، قيافه دادي، خانواده
خوب دادي...فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام..اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت
مسيح‌! خودت كمكم كن! تركه از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده!
خودم ميرم!

164- آويني تو جنگ كشته‌ميشه، به تركه ميگن برو يه جوري به خانوادش
خبربده. تركه ميره دم خونشون زنگ ميزنه، زن يارو ميگه: كيه؟ تركه ميگه:
ببخشيد،‌ منزل شهيد آويني؟!

165- تركه زنگ ميزنه خونه رفيقش ميگه: غضنفر! من لهجي دارم؟ رفيقش
ميگه: آره!‌ ميگه: پس گحط كن دوباره ميگيرم!

166- يارو تركه عرق ميخوره مي‌برنش كلانتري شلاقش بزنن. افسرِ چند تا شلاق
ميزنه، بعد شلاقو مي‌ده به يكي ديگه ميگه: برادر حسين! بيا شماهم يه فيضي
ببر!‌ يارو هم چند تا ميزنه و ميده به اونيكي ميگه: برادر اكبر شما هم
بيا يه فيضي ببر! خلاصه چند نفري دهن يارو رو .... بعد كه كارشون تموم
ميشه ميان از اتاق برن بيرون، تركه ميگه: برادر‌ا! لااقل درِ فيضيه رو
ببندين!

167- اواهه ميخوره زمين، ميگه: اِوا! تو هم جاذبه!

168- تركه با ماشين ميره تو دره، بهش ميگن: چي شد بابا؟ چرا افتادي تو
دره؟ ميگه: والله ما داشتيم تو جاده با ماشين ميرفتيم، هي جاده پيچيد، من
پيچيدم، ‌دوباره جاده پيچيد، باز من پيچيدم،‌ يهو جاده پيچيد، من
نپيچيدم!

169- تركه و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمي‌زدند. زن تركه وقتي شب
ميره بخوابه، يك يادداشت براي تركه مي‌گذاره كه: منو فردا ساعت 6 بيدار
كن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا ميشه، ‌مي‌بينه تركه براش يك يادداشت
گذاشته كه: پاشو زنيكه خر! ساعت شيشه!

170- تركه از ساختمون ده طبقه ميفته پايين، همه جمع ميشن دورش، ازش
ميپرسن: آقا چي شده؟ ميگه: والله منم تازه رسيدم!

171- تركه ميفته تو جزيره آدم خورا، آدم خورا مي‌گيرنش، رئيسشون ميگه:
اينا رو پوستشون رو ميكنيم باهاش قايق درست ميكنيم. تركه هم يه چاقو ور
ميداره مي‌گذاره رو شكمش، ميگه: جلو نيايد وگرنه ‌قايقتونو سوراخ ميكنم!

172- تلويزيون داشته گل خداداد عزيزي رو به استراليا نشون ميداده، تركه
تماشا مي‌كرده. دو سه بار كه صحنه آهسته گل رو نشون ميدن، تركه شاكي
ميشه، ميگه: ‌حالا اونقدر نشون بده تا اون دروازه بان بگيردش!

174- تركه خودشو دار مي‌زنه، بعلت ضربه مغزي مي‌ميره! ميان مي‌بينند با كِش
خودشو دار زده!

175- يه جايي جشن بوده، تركه همينجوري ميره تو و شروع ميكنه به رقصيدن
و بخور بخور. يكي ازش ميپرسه: ببخشيد! شما رو كي دعوت كرده؟ تركه ميگه:
من از خونواده عروسم. يارو ميگه: ببخشيد، ولي اينجا جشن تولده!

176- تركه تو مسابقه بيست سوالي شركت ميكنه، قبلش بهش ميگن جواب
بيسكويته، ولي تو همون اول نگو، اولش يه چند تا سوال كن كه ضايع نشه.
تركه ميگه باشه و ميره تو مسابقه، ميپرسه: آقا، يك كويته؟! يارو ميگه:
نه. ميگه: دوكويته؟ همينجوري ميگه تا ميرسه به نوزده كويت! يارو ميگه:
من يه راهنمايي بهتون ميكنم، با چايي هم ميخورنش. تركه ميگه: آاااهان
پس بگو، ‌قنده؟!

177- تركه ميره امام رضا احساساتي ميشه ميگه:‌ امام علي قربون لب تشنت
برم پس كي ظهور ميكني؟!

178- يارو زبونش ميگرفته ميره داروخونه ميگه: آقا اشپيل داري؟ ميگه:
اشپيل ديگه چيه؟ ميگه: بابا اشپيل ديگه. يارو ميگه: يعني چي؟ درست تلفظ
كنين من بفهمم. يارو ميگه: بابا جان اشپيل، ديگه! يارو ميگه: آقا من كه
نميفهمم شما چي ميگين، بگذارين به همكارم بگم شايد اون بفهمه. رفيق
يارو هم زبونش ميگرفته، مياد. بهش ميگه: آقا اشپيل دارين، يارو هم ميره
براش يه چيزي مياره بهش ميده و ميره، بعد همكاراي يارو ازش ميپرسن: اين
چي ميخواست؟ ميگه: اشپيل! ميگن: بابااين اشپيل ديگه چه كوفتيه!؟ اصلاً
برو يكم از اين اشپيل ور دار بيار ببينيم چيه. يارو ميره و بر ميگرده
ميگه: اشپيل تموم شد!

179- عربه ميره مغازه با لهجه ميگه:‌آقا رُبععع دارين؟ يارو ميگه:‌ داريم،
ولي نه به اين غليظي!

180- تركه زنگ ميزنه خونه دوست دخترش، ميگه: عزيزم من لهجه دارم؟ دختره
ميگه: آره. تركه ميگه: پس من قطع ميكنم دوباره ميگيرم!

181- تركه زنگ ميزنه خونه دوست دخترش، باباش ور ميداره، هول ميشه ميگه:
ببخشيد توپمون افتاده!

182- تركه ميره تو خواربار فروشي ميگه: نيم كيلو پنير بدين، يارو بهش
ميگه: ببخشيد، شما تركين‌؟ ميگه: از كجا فهميدين؟ ميگه: از لهجتون. تركه
با خودش ميگه: من بايد اين لهجمو درست كنم. پا ميشه ميره خارج بعد از
ده سال برميگرده، ميره همون جا ميگه: آقا نيم كيلو پنير بدين. يارو باز
ميگه: آقا شما تركين؟ ميگه: اِاِا... از كجا فهميدي؟ مگه من هنوز لهجه
دارم. يارو ميگه: نه، ولي آخه اينجا پنج ساله كه بانك شده!

183- شيره‌ايه ميخواسته تاكسي بگيره، ‌به يك تاكسي ميگه: مُشتقيم! تاكسيه،‌
پنج متر جلو تر نگه ميداره. يارو ميگه:‌ اي بـابـا! من كه مي‌خواستم
اونجا پياده شم!

184- تركه تو مسابقه بيست سوالي شركت ميكنه، قبل از مسابقه بهش ميگن:
ببين جواب ژاندارمريه ولي همون اول نگي كه ضايع بشه، يه چند تا سوال
اولش بكن بعد جوابو بگو. مسابقه شروع ميشه، تركه ميپرسه: جانداره؟
مجريه ميگه: نه. تركه ميگه: مِريه؟ ميگه: نه. تركه ميگه: جاندارمريه؟

185- به تركه ميگن: ‌نظرتون راجع به سريال امام علي چيه؟ ميگه: خيلي
عاليه، فقط اگه ميشه يخورده قطام شو بيشتر كنيد!

186- تركه رفته بوده استخر، مسؤول اونجا مي‌خواسته واسه شاشيدن تو آب
جريمش كنه. تركه داد و بيداد مي‌كنه كه:‌ خوب بابا همه تو آب مي‌شاشند!
يارو ميگه: ‌آره، ولي نه از رو دايو!

187- تركه تو اتوبوس واستاده بوده، يهو ميبينه بند كفشش بازه. به كنار
دستيش ميگه: آقا قربون دستت، ‌يك دقيقه اين ميله رو نگردار من بند كفشم
رو ببندم!

188- تركه زنگ ميزنه به صدا سيما، ميگه: بابا اين چه وضعيه؟! اين چه
تصاويره مستهجني بود كه تو ان سريال امام علي نشون داديد؟! يارو بهش
ميگه: قربان ما كه فقط پاها رو نشون داديم. تركه ميگه: بابا تلوزيون من
پرش داشت، همه جاشو ديديم!

189- تركه زنگ ميزنه به صدا سيما، ميگه: بابا اين چه وضعيه؟! اين سريال
امام علي كه همش بدآموزي داره! يارو ميگه:‌چرا آقا؟‌ براي چي؟ تركه ميگه:
بابا الان دو هفته‌ست هروقت ميام پسرمو تنبيه كنم،‌ ميدوه ميره تو كوچه
لخت ميشه!

190- يارو تركه تو جبهه پشت ضد هوايي بوده ميزنه يه هواپيما رو
ميندازه. خلبانه با چتر نجات ميپره بيرون، تركه ميگه: بچه‌ها در رين
صاحابش اومد!

191- عربه هي ميگوزيده، بعدش يك ليوان آب ميخورده. ازش ميپرسن: چرا هي
بعد از گوزيدن آب ميخوري؟ ميگه: ولك، اگه آب نخورم كه گرد و خاك ميشه!

192- تركه ميره راهپيمايي، مي‌بينه شلوغه برميگرده!

193- تركه 19 تا بچه داشته،‌ بهش ميگن: چرا يك بچه ديگه نمياري، رُند
شه؟! ميگه: فرزند كمتر، زندگي بهتر!

194- تركه ميره كله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ تركه
ميگه: نه آقا! حداقل صبر كن من برم قايم شم!

195- دو تا تركه ميرن يك رستوران كلاس بالا، ‌دو تا كوكا سفارش ميدند‌، بعد
هم يكي يك ساندويچ از كيفشون درميارند، ‌شروع مي‌كنند به خوردن. گارسونه
مياد ميگه: ‌ببخشيد،‌شما نمي‌تونيد اينجا ساندويچ خودتونو بخوريد. تركا يك
نگاهي به هم مي‌كنند، ‌ساندويچاشونو باهم عوض مي‌كنند!

196- تركه 10 تومن ميندازه تو صندوق صداقات، هنوز دوقدم رد نشده بوده،‌
يك ماشين ميزنه بهش، درب و داغونش ميكنه. همون وقت يك باباي ديگه‌اي
داشته يك پولي مينداخته تو همون صندوق، ‌تركه با حال زار پاميشه، ‌ميگه:
آقا پولتو اونتو ننداز، اون صندوقش خرابه!

197- تركه زنگ ميزنه خونه دوست دخترش،‌ باباي طرف گوشي رو برميداره، هول
ميشه ميگه: ‌ساعت شانزده و پنجاه و چهار دقيقه!

198- تركه كفترشو گم ميكنه، تو روزنامه آگهي ميده: بيه بيه!

199- كرده تو كردستان پونزده نفرو مي‌كشه، تو دادگاه به حداكثر مجازات
محكوم ميشه. مي‌گيرن شلوارشو درميارن،‌ پاش استرچ مي‌كنند!

200- سياه پوسته ميگوزه، زنش تا يه هفته داشته از رو زمين دوده جمع
ميكرده!

101

- تركه با زنش رفته بوده سينما، تو فيلم يهو يه گاوه شروع مي‌كنه دويدن
طرف تماشاچيا. تركه يهو ميپره زير صندلي، زنش ميگه: ‌بابا خجالت بكش!
اين فيلمه. تركه ميگه: زن! من و تو مي‌دونيم فيلمه، گاوه كه نمي‌دونه!

102- تركه مي‌خواسته گردو بشكنه، گردو رو ميگذاره زير پاش، با آجر ميزنه
تو سرش!

103- تركه ميره آمريكا پيش رفيقش. از قضا همون موقع كنسرت ابي بوده،
رفيقش ميگه پاشو بريم يك حالي بكنيم. جلو در سالن، يك بابايي واستاده‌
بوده سي‌دي‌ مي‌فروخته، ‌هي داد مي‌‌زده: ‌سي‌دي ابي، سي‌دي‌ ابي. تركه يك نگاهي
به يارو مي‌كنه، به رفيقش ميگه: ببين توروخدا مردم چه خنگن! اين يارو
اين همه سال تو آمريكا بوده،‌ هنوز اِي بي سي دي رو ياد نگرفته!

104- تركه ميره بقالي،‌ مي‌بينه رو ديوار بزرگ نوشتن: علي با ماست! حسن
با ماست! حسين با ماست! ميگه: ببخشيد اقا، شما ماست خالي نداريد؟!

105- دو تا برادره آخره شر بودن و پدر محل رو درآورده بودن، ديگه هروقت
هرجا يك خراب كاريي ميشده، ملت ميدونستن زير سر اين دوتاست. خلاصه آخر
بابا ننشون شاكي ميشن، ميرن پيش كشيشِ محل، ميگن:‌ تورو خدا يكم اين
بچه‌هاي مارو نصيحت كنيد،‌ پدر مارو درآوردن. كشيشه ميگه: ‌باشه، ولي من
زورم به جفتِ اينا نميده، بايد يكي يكي بياريدشون. خلاصه اول داداش
كوچيكه رو ميارن، كشيشه ازش ميپرسه: پسرم، ‌مي‌دوني خدا كجاست؟ پسره
جوابشو نمي‌ده، همين جور در و ديوار ر و نگاه مي‌كنه. باز يارو مي‌پرسه:
پسرجان، مي‌دوني خدا كجاست؟ دوباره پسره به روش نمياره. خلاصه دو سه بار
كشيشه همينو مي‌پرسه و پسره هم بروش نمياره، آخر كشيشه شاكي ميشه، داد
ميزنه: بهت گفتم خدا كجاست؟! پسره مي‌زنه زير گريه و در ميره تو اتاقش،
در رو هم پشتش مي‌بنده. داداش بزرگه ازش مي‌پرسه: چي شده؟ پسره ميگه:
بدبخت شديم! خدا گم شده، همه فكر مي‌كنن ما برش داشتيم!

106- تركه هر روز زنگ يك كليسا رو مي‌زده و در مي‌رفته. آخر پدر روحاني
شاكي ميشه،‌ يك روز پشت در كمين مي‌كنه، تا تركه زنگ مي‌زنه، ‌خرشو مي‌گيره
و مي‌پرسه چيكار داري؟ تركه حول ميشه،‌ با تتپته ميگه: ببخشيد، ‌عيسي
هست؟!

107- تركه ميره ساندويچي، ميگه: ببخشيد بندري داريد؟ يارو ميگه: بعله.
تركه ميگه: پس قربون دستت، ‌بگذار يك حالي بكنيم!

108- وسط اردبيل يه چاهي بوده، ‌هي ملت مي‌افتادن توش،‌زخم و زيلي مي‌شدن.
ميان تو شهرداري يك جلسه برگذار مي‌كنن كه واسه اين مشكل يك راه حلي
پيدا كنن. يكي از مهندسا پا ميشه ميگه: يافتم! ما يك آمبولانس مي‌گذاريم
بغل اين چاه، ‌هركي افتاد توش رو سريع ببره بيمارستان. ملت همه هورا
مي‌كشن..آفرين! ايول! دمت گرم!‌ يك مهندس ديگه پا ميشه ميگه: الحق كه
همتون نفهميد!‌ آخه اينم شد راه حل؟! ملت ميگن، خوب تو ميگي چي‌كار كنيم؟
يارو ميگه: بابا تا اون آمبولانس طرف رو برسونه بيمارستان، كه بدبخت جون
داده. ما بايد يك بيمارستان كنار اين چاه بسازيم، كه همه بهش سريع
دسترسي داشته باشن! ملت ديگه خيلي حال مي‌كنن، كف مي‌زنن سوت مي‌كشن، كه
ايول بابا تو چه مخي داري!‌ يهو يه مهندس ديگه پا ميشه ميگه: الحق هرچي
بهمون ميگن خر، حقمونه! آخه اين شد راه حل؟! اين همه خرج كنيم يك
بيمارستان بسازيم كنار چاه كه چي بشه؟ مردم تعجب مي‌كنن،‌ميگن: خوب تو
ميگي چيكار كنيم؟ يارو ميگه: بابا اين كه واضحه، ما اين چاهو پر
مي‌كنيم، ميريم نزديك يك بيمارستان يك چاه مي‌زنيم!

109- تركه ميره حموم، آب جوش بوده با نعلبكي دوش ميگيره!

110- تركه مهم ميشه زيرش خط ميكشن، تو امتحان مياد!

111- عربه ميره داروخونه ميگه:‌ ولك هزار تا ميخ داري؟! يارو ميگه: ‌نه.
دوباره فردا مياد ميگه: ولك هزار تا ميخ داري؟! باز يارو ميگه: نه
برادر، ‌اينجا داروخونس، ميخ فروشي كه نيست! هي چند روز اين اتفاق
ميفته، يارو با خودش ميگه:‌ بگذار برم هزار تا ميخ بخرم‌،‌ يه سود حسابي
بكنم. فرداش دوباره عربه مياد ميگه:‌ ولك هزار تا ميخ داري؟! يارو ميگه:
آره، 3 تا كارتون ميخ مي‌گذاره جلو عربه... عربه يك نگاه مي‌كنه
ميگه::‌اََاَ....ه! ولك توچقدر ميخ داري!

112- تركه وزير مخابرات ميشه بعد از يه هفته مخابرات ورشكسته ميشه! از
طرف دولت هيئتِ تحقيق تشكيل‌ميدن، مي‌بينن براي رفاه حال جامعه ورداشته
همه گوشي‌هاي ‌تلفناي همگاني رو بيسيم كرده!

113- تركه ساندويچ‌فروشي داشته، ‌يك روز يك بابايي مياد ميگه: ‌قربون يك
ككتل بده، ‌فقط بي‌زحمت توش گوجه نگذار. تركه ميگه: آقا امروز اصلا گوجه
نداريم، ميخواي خيارشور نگذارم؟!

114- به تركه ميگن چند تا بچه داري؟ ميگه 2 تا . مي‌پرسن: كدومش
بزرگتره؟ ميگه: خوب اوليش!

115- تركه ميره ماه عسل، يادش ميره زنش رو ببره!

116- تركه دوتا دزد مي‌گيره، زنگ مي‌زنه به 220!

117- از تركه ميپرسن آرزوت چيه؟ ميگه:‌ كاشكي تبريز پايتخت بود! ميگن:
چرا؟! ميگه: آخه اون وقت به ماميگفتن بچه تهرون!

118- اردبيل زلزله مياد،‌ تركه زنگ ميزنه مسئوليتش رو بر عهده ميگيره!

119- تركه كنار يه چاهي وايساده بوده، هي ميگفته:
سيزده،..سيزده،..سيزده.. يكي از اونجا رد ميشده، مي‌پرسه: ببخشيد قربان،
مي‌تونم بپرسم داريد چيكار مي‌كنيد؟ تركه يقه يارو رو ميگيره، پرتش مي‌كنه
تو چاه، ميگه: چهارده،...چهارده،...چهارده!

120- به تركه ميگن: چند تا حيوون نام ببر كه پرواز كنه. ميگه:‌ كبوتر،
كلاغ، خر! بهش ميگن: بابا خر كه پرواز نميكنه! ميگه: بابا خره ديگه، يهو
ديدي پرواز كرد!

121- تركه از يكي ميپرسه قبله كدوم طرفه؟! يارو نشونش ميده، تركه ميگه:
بايد خيلي برم؟!

122- آمريكاييه داشته تو رودخونه غرق ميشده،‌ هي داد ميزده: help me,
hellllp! تركه از اونجا رد ميشده ميگه:‌ احمق جون اگه جاي كلاس زبان كلاس
شنا رفته بودي الان غرق نميشدي!

123- تمساحه ميره گدايي،‌ ميگه:‌به من بدبختِ مارمولك كمك كنيد!

124- تركه سربازيش تموم ميشه، وقتي كارت پايان خدمتشو بهش ميدن، نگاه
ميكنه ميگه: ‌اي بابا، من كه ازينا چهارتا دارم!

125- تركه چراغ جادو پيدا ميكنه، دست ميكشه روش غولش در مياد ميگه: ‌دو
تا آرزو بكن. تركه ميگه: يه نوشابه خنك ميخوام كه هيچ وقت تموم نشه.
غوله بهش ميده، تركه يكم ميخوره ميگه: ‌به به! چقدر خنكه! يكي ديگه هم
بده!

126- تركه يه بسته هزار تومني ميشمره، 250 تومن كم مياره!

127- به تركه ميگن خيلي آقايي. ميگه: ما بيشتر!

128- به لره ميگن: ببخشيد شما لريد؟‌ ميگه: نه پس انم با اين سبيل
پهنم؟!

129- از تركه مي‌پرسن: بلدي پيانو بزني؟! ميگه: نه. ولي يه داداش
دارم... اونم نه!

130- يك بابايي يه ماهي تو پاكت دستش بوده، رفيقش ميبيندش، ازش مي‌پرسه:
جريان ‌اين ماهيه چيه؟ ميگه: ‌دارم براي شام مي‌برمش خونه. ماهيه ميگه:
مرسي من شام خوردم، منو ببر سينما!

131- به تركه ميگن چي شد ترك شدي؟! ميگه:‌ والله من اولش كه ترك نبودم، ‌تو
بيمارستان با يه بچه ترك عوض شدم!

132- تركه تو اتوبوس يه دختره خوشگل رو ميبينه،‌ پياده كه ميشه شماره
اتوبوس رو بر ميداره!

133- تركه مياد تهران،‌ يه دختر خوشگل ميبينه،‌ بهش ميگه:‌ خانم اين دوست
دختر كه ميگن شمايين؟!

134- تركه يه سكه اززير خاك پيدا ميكنه، روش نوشته بوده تاريخِ ضرب: 200
سال قبل از ميلاد!

135- قزوينيه ميره خونه يك ميليونره، ‌دويست ميليون نقد مي‌دزده. بعد زنگ
ميزنه خونه يارو ميگه: بچه رو بيارين پولارو ببرين!

136- يك گروه از محققين انسان شناسي داشتن روي تفاوت مغز نژادهاي مختلف
انسان تحقيق مي‌كردند، اول مغز يك آمريكاييه رو باز مي‌كنند، مي‌بينند اي
بابا اينا اينقدر با الكترونيك و كامپيوتر ور رفتن كه تو مغزشون پر شده
از IC و مدارهاي الكترونيكي. خلاصه مي‌ترسن دست به يك چيزي بزنند خراب
شه، زود مغز يارو رو مي‌بندند. بعد مغز يك ژاپنيه رو باز مي‌كنند،
مي‌بينند اي بابا اين وضعش از آمريكاييه هم خراب تره و مغزش شده پر از
مداراي نوري و چيزاي عجيب غريب، خلاصه مغز اين رو هم جرات نمي‌كنند دست
بزنند. بعد جمجمه يك تركه رو باز مي‌كنند، مي‌بينند تو ش فقط يدونه سيم
ازين ور جمجه رفته اونور. باخودشون مي‌گن: خوب ما اينو قطع مي‌كنيم، اگه
دييدم خيلي ضايع شد، فوقش دوباره وصلش مي‌كنيم! خلاصه سيمه رو قطع
مي‌كنند، يهو گوشاي تركه ميافته!

137- تركه زنگ ميزنه 118، ميگه: ببخشيد شماره تلفن غضنفر رو دارين؟!
يارو ميگه: نه. تركه ميگه: پس من ميخونم يادداشت كنين!

138- تركه مجري مسابقه بيست سوالي ميشه، يارو ازش ميپرسه، جانداره؟
ميگه: نه. ميپرسه: تو جيب جا ميشه؟ تركه كلي فكر ميكنه، بعد ميگه:‌ تو
جيب جا ميشه اما اگه تو جيبت بريزي، جيبت ماستي ميشه!

139- تركه ميره حرم امام رضا، ميگه:‌ امام رضا قربونت برم، تو كه ضامن
آهو شدي، ضامن من يابو هم بشو!

140- تركه پسرش رو ميفرسته ژيمناستيك، بعد از يه مدتي ميبينه پسرش روز
به روز جاي اينكه پيشرفت كنه هي داره پسرفت مي‌كنه. يك روز ميره سر جلسه
تمرينشون ببينه چه خبره، ميبينه از بچش به عنوان خرك استفاده مي‌كنند!

141- تركه ميخواسته به فلسطينيا كمك كنه، براشون سنگ پست ميكنه!

142- تركه مرده شور بوده، بعد از يه مدتي ميگيرنش دهنش رو سرويس ميكنن.
رفيقاش ميپرسن بابا مگه اين بيچاره چي كار كرده بود؟ ميگن: اين
پدرسوخته سوالاي شب اول قبر رو تكثير كرده بود بين مرده‌ها تقسيم مي‌كرد!

143- چندنفر داشتن ميرفتن كوه، سرپرستشون (كه از قضا لكنت زبون هم
داشته) از وسط راه شروع مي‌كنه ميگه: چ چ چ.... ملت اول يكم نگاش مي‌كنن
ببينن چي‌ميخواد بگه،‌ بعد مي‌بينن نمي‌تونه حرفش رو بزنه، بي‌خيال ميشن و
راه ميافتن، اين بابا هم همه مسير همينجور هي ‌ميگفته چ..چ..چ.. وقتي
ميرسن بالا ميخواستن چادر بزنن سرپرسته بالاخره ميگه:
‌چ..چ..چا..چا..چا..چادر يادم رفت! ملت ميگن اي بابا رودتر مي‌گفتي، حالا
بايد برگرديم پايين! تو راه برگشت سر پرسته هي ميگفته: ش ش ش.. ولي ملت
ديگه شاكي بودن و كسي توجه نمي‌كرده، وقتي مي‌رسن پايين يارو بالاخره
ميگه: ش..ش..ش..شو..شو..شوخي كردم!

144- از تركه ميپرسن شما همتون اينقدر ساده اين؟ ميگه: نه بابا،
راه‌راهمون تو آفريقاست!

145- تركه سوار اتوبوس ميشه، ميره يك گوشه واميسته. راننده بهش ميگه:
آقا اين همه صندلي خالي، چرا نميشيني؟ تركه ميگه: حالا صبر كن، دو دقيقه
ديگه همين يك ذره جا هم پيدا نميشه!

146- از تركه ميپرسن شما تهراني هستين؟ ميگه: نه چشماتون قشنگ ميبينه!

147- تركه تو مانور شركت ميكنه، اسير ميشه!

148- تركه ميره مغازه ميگه: آقا يه بيسكويت خوب بدين. بقاله ميگه: ساقه
طلايي خوبه؟ تركه ميگه نه. ميگه: ويفر خوبه؟ ميگه نه . ميگه گرجي خوبه؟
ميگه نه. ميگه: مادر خوبه؟ تركه ميگه: قربان شما، دست بوسن!

149- تركه بچش نميخوابيده، بهش ژل ميزنه!

150- ترياكيه پيغام‌گير ميخره، پيغامشو ميذاره: هَشتم... ولي خَشتَم!




351- زن و شوهري به سينما رفتند. در اواخر فيلم، زن، شوهرش را صدا زد و
گفت: اين كسي كه بغل دست من نشسته از اول فيلم تا حالا خواب است. مرد با
ناراحتي جواب داد: به درك كه خواب است. حالا چرا منو از خواب بيدار كردي؟


352- زن: اگه امشب نيايي بريم خونه مامانم ديگه منو نمي‌بيني! مرد: براي
چي؟ زن: واسه اينكه چشمهاتو درمي‌آورم!

353- مرد: قسم مي‌خوري كه منو به خاطر پولهايم دوست نداري؟ زن: هزارتومن
بده تا قسم بخورم!

354- ديوانه اولي: ببينم، مگه تو كري كه جواب سلام منو نمي‌دي؟! ديوانه
دومي: نه اون احمد داداشمه كه كره، من لالم!

355- صاحبخانه: هر وقت مي‌گويم اجاره را بده، مي‌گويي: بگذار حقوق بگيرم،
پس كي حقوق مي‌گيري؟ مستاجر: هر وقت كه استخدام شدم!

356- پسر كوچولو رو به مادرش كرد و گفت: من نمي‌دانم چرا شب‌ها كه دلم
نمي‌خواهد بخوابم به زور مرا مي‌فرستي بخوابم ولي صبح‌ها كه دلم نمي‌خواهد
از خواب بيدار شوم به زور مرا بيدار مي‌كني؟

357- احمق كسي است كه به همه چيز اطمينان كامل داشته باشد. مطمئني؟
صددرصد!

358- زن: من بر خلاف تو هميشه موقع شنا سرم از آب بيرونه. شوهر: آخه
عزيزم، چيز سبك هميشه روي آب مي‌مونه!

359- مشتري: آقا چرا ديگه مي‌خواهي توي حلقم را كيسه بكشي؟ دلاك: آخه
خودتون گفتين گلوتون چرك كرده!

360- دو ديوانه با هم گفتگو مي‌كردند. اولي: اگر گفتي فرق كلاغ چيه؟
دومي: خوب معلومه! اين بالش از اون بالش مساوي‌تره!

361- مرد خسيسي كه سي سال قبل از يك فروشگاه كفشي خريده بود، دوباره
وارد همان مغازه شد و گفت: ما باز آمديم!

362- اولي به دومي: آن دو نفر را مي‌بيني؟ ده سال است كه ازدواج كرده‌اند
و به قدري يكديگر را دوست دارند كه آدم فكر مي‌كند اصلا ازدواجي بين‌شان
صورت نگرفته است!

363- چرا با جوراب خوابيدي؟ آخه اينطوري راحت‌تر مي‌خوابم! واسه چي؟ واسه
اينكه ديشب با كفش خوابيدم، خوابم نبرد!

364- شنيدم مادرت به رحمت خدا رفته؟ آره! مگه بيماريش چي بود؟
سرماخوردگي. يعني بر اثر سرماخوردگي فوت كرد؟ آره، آخه وسط خيابون يهو
عطسه‌اش ميگيره، تا مي‌ايسته عطسه كنه يه ماشين بهش مي‌زنه!

365- تركه تي‌شرت تايتانيك مي‌پوشه، مي‌ره دريا غرق مي‌شه!

366- رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار
كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!

367- مردي در خانه‌اي مي‌رود و از پسر صاحبخانه طلب آب مي‌كند. پسر كاسه‌اي
پر از آب آورده، به دست مرد مي‌دهد. ناگهان كاسه از دست مرد مي‌افتد و
مي‌شكند. مرد خجل و شرمنده شروع به عذرخواهي مي‌كند. پسرك هم براي اينكه
دل او را به دست آورد مي‌گويد: عيب نداره، به بابام مي‌گم يه كاسه ديگه
واسه سگمون بخره!

368- بچه‌اي از پدرس پرسيد: فرق تفنگ و مسلسل چيست؟ پدرش جواب داد: پسرم
وقتي من و مادرت حرف مي‌زنيم بيا گوش كن. آن وقت مي‌فهمي فرقش چيه!

369- معتادي كه در حال كشيدن سيگار بود، مي‌گويد: يه ژمين لرژه هم نمياد
كه خاكشتر شيگارم بيفته!

370- سه نفر به جزيره آدم‌خوارها رفتند. آدمخوارها آنها را گرفتند و در
ديگ آب جوش انداختند. كمي بعد در اولين ديگ را برداشتند ديدند اولي از
ترس مرده. در ديگ دومي را برداشتند ديدند از ترس بيهوش شده. در ديگ سوم
را برداشتند، تركه كه توي ديگ بود، در حالي كه بدنش را مالش مي‌داد گفت:
ببخشيد روشور داريد؟

371- راستي فهميدي ديشب خانه ما دزد آمد و الان دزده تو بيمارستانه؟ نه
مگه چطور شد؟ هيچي، زنم فكر كرد، كه دير اومدم خونه!

372- وقتي زنت خونه نيست چه كار مي‌كني؟ استراحت. وقتي هست چي؟ استقامت!

373- تركه مي‌ره سيگار فروشي: آقا سيگار برگ دارين؟ خير. پس يك بسته
كوبيده بدين!

374- روزي راننده كاميون به يك پيچ رسيد، دولا شد آن را برداشت!

375- تركه مي‌خوره زمين، كمونه مي‌كنه بعدش تو كلانتري مي‌گه: من رضايت
نمي‌دهم!

376- يه تركه سرشو قيرگوني كرده بود، ميگن چرا اينجوري كردي؟ ميگه:
بيني‌ام چكه مي‌كرد!

377- ببينم، داداش شما چيكاره است؟ راننده است، «روي» ماشين بابام كار
مي‌كنه، داداش شما چطور؟ داداش من مكانيكه، «زير» ماشين مردم كار مي‌كنه!

378- تركه عينكش را دور دستش چرخاند و بعد به چشمش زد، سرش گيج رفت،
نزديك بود بيفته!

379- در نيويورك خانم مستر اسميت رفت پيش وكيل دادگستري و گفت: من
مي‌خوام از شوهرم طلاق بگيرم. وكيل گفت: بسيار خوب، مانعي ندارد... فعلا
دوهزار دلار بدهيد تا ترتيب كارتان را بدهيم. خانم گفت: زكي! 500 دلار
مي‌گيرند كه او را بكشند، چرا دو هزار دلار بدهم؟

380- تركه نبض بيمار را گرفت و گفت: نمي‌دانم مريض مرده يا ساعت من
خوابيده!

381- تركه چهار تا قالب صابون مي‌خوره تا به مرز خودكفايي برسه!

382- موشه وارد داروخانه شد و گفت: آقا مرگ من داريد؟

383- تركه خبر داغ مي‌شنود، گوشش مي‌سوزد!

384- دوتا پسر حوصله‌شان سر رفته بود. يكي از آنها گفت: بيا شير يا خط
بيندازيم. اگر شير شد ميريم دوچرخه سواري، اگر خط شد ميريم ماهواره
نگاه مي‌كنيم و اگر سكه روي لبه‌اش ايستاد ميريم درس مي‌خونيم!

385- معلم: الفباي فارسي رو بگو ببينم. شاگرد: الف – ب – پ – ت – ث –
چهار – پنج – شش – هفت... معلم: الفباي انگليسي رو بگو ببينم. شاگرد:
ا – بي – سي – چهل – پنجاه – شصت – هفتاد... معلم: الفباي يوناني رو
بگو ببينم. شاگرد: آلفا – بتا – ستا – چهارتا – پنج‌تا ... معلم:
نخواستم بابا يه شعر بگو. شاگرد: نابرده رنج گنج – پنج – شش – هفت...

386- تركه مي‌رسه، مي‌خورنش.

387- لره داشته پشت بوم خونش رو آسفالت ميكرده،‌ آسفالت زياد مياره،‌
سرعت گير ميذاره!

388- جواد عطسه كرد. بهش گفتند: عافيت باشه. گفت: يه بار ديگه زرت و
پرت كني مي‏زنم پك و پوز تو خورد مي‏كنم.

389- مرد: بازهم كه پارچه خريدي؟ زن: مي‏خوام برات دستمال بدوزم. مرد:
اين كه چهار متر پارچه است؟ زن با بقيه‏اش هم براي خودم يه پيرهن مي‏دوزم
.

390- غضنفر يه نفر رو تو خيابون ديد و پرسيد: شما علي پسر ممدآقا
پاسبان نيستي كه توي ابهر سر كوچه چراغي مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟
غضنفر گفت: ببخشيد! عوضي گرفتم.

391- از يه امريكايي و يه آفريقايي و يه ايراني می پرسن: نظرتون راجع
به کوپن گوشت چيه؟آمريکايي میگه: کوپن چيه؟ آفريقايي مي‌گه: گوشت چيه؟
ايرانيه مي‌گه: نظر چيه؟!

392- آرنولد ميره آبادان، همون شب اول آبادانيه تو خيابون بهش گير ميده
كه: ولك تورو جون بوات.. تو رو جون ننت، فردا ما رو تو خيابون ديدي بهم
سلام كن! خلاصه اونقدر التماس ميكنه، تا آخر آرنولد قبول ميكنه. فرداش
آبادانيه داشته با دو سه تا از رفيقاش تو خيابون ‌چرخ ميزده، يهو ارنولد
مياد ميگه: سلام عبود! آبادانيه ميگه: اَاه‌ه‌ ... باز اين سيريش اومد!

393- باباهه (حواسش نبوده که کلاهش سرشه) به بچه‌اش میگه برو کلاه منو
بيار. بچه میگه: بابا کلاهت که رو سرته! باباهه میگه:
اه...پس...نمیخواد
بری بياريش!

394- به غضنفر ميگن چرا زن نميگيري؟ ميگه: اي بابا، كي مياد زنش رو بده
به ما؟!

395- غضنفر عقب عقب راه ميرفته، ازش ميپرسند: چرا اينجوري راه ميري؟
ميگه:آخه بچه‌ها ميگن از پشت شبيه آلن دلوني!

396- بهمن و علی(اصفهانی) سرباز بودن. بهمن ميميره، علی ميره
برای
خانواده بهمن تلگراف بزنه که بهمن مرده. مسئول تلگراف‌خونه میگه: هر
کلمه هزار تومان، برای تاريخ و امضا هم پول نمیگيريم. علی
میگه بنويس:
بهمن تير خرداد مرداد !

397- اصفهانيه موز میخوره معده‌اش تعجب می کنه !

398- غضنفر دو تا بلوك سيماني رو گذاشته بوده رو دوشش،‌ داشته مي‌برده
بالاي ساختمون. صاحب‌كارش بهش ميگه: تو كه فرقون داري،‌ چرا اينا رو
ميگذاري رو كولت؟! غضنفر ميگه: ‌اون دفعه با فرقون بردم، اون چرخش پشتم
رو اذيت مي‌كرد!

399- به غضنفر گفتند: ۱۷ شهريور چه روزيه؟ کمی فکر کرد و گفت:
فکر می
کنم ۱۵ خرداد باشه!

400- دو نفر در طول مهماني كنار هم نشسته بودند و در طول دو ساعت يك
كلمه هم با هم حرف زدند. پس از دو ساعت يكي از آنها به ديگري گفت:
پيشنهاد مي‏كنم حالا در مورد موضوع ديگري سكوت كنيم!

سير و پياز دعوا مي کنن، سير به پياز مي گه : برو گم شو ، بوي بدي داري
.

پياز و سير با هم دعوا مي کنن، سير به پياز
مي گه: حيف که سيرم و الا مي خوردمت.

مورچه هه به تنهايي ۲ تا گندم ور مي داره، ديسک کمر مي گيره.

مي خواستن کچلي را ترور کنن، تو سشوارش بمب کار مي ذارن و به شامپوش
مواد شيميايي
مي ريزن.
روزي خبر نگاري از عمران صلاحي، يکي از بزرگان
طنز پرداز و طنز نويس اين مرز و بوم، پرسيد؟ شما که خودتان ترک هستيد،
چرا از اين همه جوک راجع به ترک ها ناراحت نمي شويد؟ عمران صلاحي در
جواب پرسش گر گفت: در باره مليت هاي بزرگ،
جوک درست مي کنند.

سوسکه مست مي کنه و مي ره جلوي دم پايي و مي گه: بزن، ده بزن ديگه لعنتي
!!!

مردي مي ره لامپ مهتابي بخره، داخل دکوني مي شه ولي چون نمي دونست چي
بگه، مي گه: ببخشين حاج آقا، لطفا ۱ متر لامپ بدين !!!

اگه حيوونا قرار بود شغلي انتخاب کنن، حتما وال ملوان، گورخر زنداني،
لک لک شالي کار، دارکوب نجار، زنبورعسل قناد، بلبل خواننده، کرم ابريشم
بافنده، ميمون بندباز و کبوتر پستچي مي شدند.

طرف مي ره و در يخچال رو باز مي کنه و مي بينه: ژله هه داره مثل بيد مي
لرزه، بهش مي گه: نترس ميخوام پنير بخورم.

شفچنكو از مسابقه شهر به شهر شبكه سه بدش ميومده، يه بار زنگ مي زنه به
حسيني و مي گه : گوشي رو بدين به حسيني، حسيني گوشي رو ورميداره و مي
گه: اسمتون؟ شفچنكو مي گه : ببين داداش، زود بگو هواپيماتو بيارن
پايين، حسيني يه خورده ادا در مي آره و مي گه : چرا؟ شفچنكو مي گه: آخه
تو هواپيماتون بمب گذاشتيم.

سوسکه با ملخ ازدواج مي کنه، بچه شون پروانه مي شه .

يه بره با مامان و باباش دعوا مي كنه، بعد مي ره سر خيابون و داد مي
زنه: دربست كشتاركاه.

يه چيني رو دار مي زنن، مي شه: دارچين.

از فوتباليستي مي پرسن؟ چرا هميشه قبل از زدن گل مي ري حموم؟ يارو مي
گه: آخه مي خوام گل هاي تميز بزنم .
گرگه مي ره خونه شنگول، منگول و حبه انگور.
در مي زنه و مي گه: شنگول، منگول، حبه انگور، در رو باز کنين، منم،
مادرتون. پينوکيو در رو باز
مي کنه و مي گه: ببخشين از اينجا رفتن.
يه نفر مي افته تو جوب، مردم درش مي آرن،
ازش مي پرسن؟ سالمي؟ طرف مي گه: نه، من جاسمم.

يه فيله از دست مادرش فرار مي کرده، يه مورچه هه مي بيندش و بهش مي گه:
بيا پشتم قايم شو.
يه خره لنز مي ذاره و مي ره تو جنگل، همه
حيوون ها نگاش مي کنن، مي گه: چي يه، مگه آهو نديدين؟

اخي، غضنفر و قوچعلي در بيابون هاي آفريقا گير مي افتن و گرمشون مي شه.
براي خنک شدن، قوچعلي مي ره و يه بادبزن درست مي کنه،
غضنفر يه پنکه و اخي يه مي ره و با در ماشين بر مي گرده، بهش مي گن: در
ماشين واسه چي؟
مي گه: ميخوام شيشه شو بدم پايين، هوا بي آد.
يه روز بامشاد با شورت مي ره تو خيابون، يه بابايي بهش مي گه: چرا با
شورت اومدي تو خيابون؟ بامشاد مي گه: وفا داري، وفا داري، به شورت من
چيکار داري؟
يه نفر مي خواسته يه ماهي رو خفه کنه، هي سر ماهي رو مي کنه زير آب و
در مي آره.
يه مار عاشق مار ديگه مي شه، مي فهمه
شيلنگه.
از گوسفنده مي پرسن؟ بزرگترين آرزوت چي يه؟ مي گه: برا يه بار هم که
شده، جلو وانت بشينم.

فرزاد عباسي.
طرف، كنار دو تا خر ژست مي گيره و مي گه: افسانه سه برادر.
ميخ هه مي ره عروسي، اون قدر قر مي ده که مي شه پيچ!!!
از روباهه مي پرسن؟ شاهدت کيه؟ مي گه: من بدون حضور وکيلم حرف نمي
زنم!!!
كلاغه مي گه: من طاووسم. مي پرسن؟ پس چرا اين قدر سياهي؟ مي گه: ازسر
كار اومدم.
مي پرسن؟ شغلت چي يه؟ مي گه: كارگر معدن زغال سنگم.
يه مرده با زنش سوار ماشين بودن و داشتن
مي رفتن ماه عسل، يه خارجيه مي آد و با ماشينش از کنارشون رد مي شه و
مي گه: گود مورنينگ. مرده هم در جواب مي گه: مورنينگ گود. زنش ازش مي
پرسه؟ تو به اون يارو خارجيه چي گفتي؟ مي گه: هيچ چي، اون گفت: سلام
عليکم، منم گفتم: عليکم السلام!!!

در يکي از نمايشگاه هاي کامپيوتري که اخيرا برگزار شده بود، بيل گيتس،
موسس مايکرو سافت و ثروتمندترين مرد جهان، صنعت کامپيوتر را با صنعت
اتومبيل مقايسه و ادعا کرد: اگر فن آوري جنرال موتورز با سرعتي مانند
سرعت پيشرفت فن آوري
کامپيوتر پيشرفت کرده بود، امروزه همه ما
ماشين هايي سوار مي شديم که قيمتشان ۲۵
دلار و مصرف بنزين آن ۴ ليتر در هر ۱۰۰۰ مايل بود.
جنرال موتورز هم در جواب بيل گيتس اعلام کرد:
اگر جنرال موتورز هم مانند مايکرو سافت پيشرفت کرده بود، اين روزها ما
ماشين هايي با اين مشخصات سوار مي شديم: ۱- کيسه هوا قبل از باز شدن در
هنگام تصادف، از شما مي پرسيد؟
re You Sure ، آيا مطمئن هستيد؟!
۲- بدون هيچ دليلي ماشين شما در روز دو بار تصادف مي کرد! ۳- هر دفعه
که خط هاي وسط خيابان را از نو نقاشي مي کردند، شما بايد يک ماشين جديد
مي خريديد! ۴- گاه و بي گاه ماشين
شما در خيابان ها از حرکت باز مي ايستاد و شما چاره اي جز استارت مجدد
(Restart) ، نداشتيد!
۵- گاهي اوقات در اثر کارهايي مانند گردش به چپ،
ماشين شما خاموش( Shut Down) مي شد و
استارت آن نيز از کار مي افتاد. در اين گونه موارد،
چاره اي جز نصب مجدد (Reinstall) موتور نداشتيد!
۶- فقط يک نفر از يک ماشين مي نوانست استفاده
کند مگر اين که با خريد مدل ۹۵ يا NT براي آن ، صندلي هاي بيشتري
خريداري مي کرديد! ۷- ماشين هاي مکينتاش با موتور Sun بهتر - پنج بار
سريع تر و راحت تر از ماشين هاي مايکرو سافت
بودند اما تنها در ۵ در صدجاده ها مي شد اين ماشين ها را يافت! ۸- چراغ
هاي اخطار، وضعيت
بنزين، روغن و آب با يک چراغ General Fault
تعويض مي شدند! ۹- صندلي هاي جديد همه را مجبور مي کردند تا بدن خود را
متناسب و اندازه آن ها بکنند! ۱۰- جنرال موتورز خريداران ماشين هايش
را مجبور به خريد نقشه هاي راه ها مي کرد که
اصلا ممکن بود به درد رانندگان نخورد، هر گونه
تلاش براي پاک کردن اين گزينه، منجر به کاهش
کيفيت عمل کرد تا پنجاه در صد و بيشتر مي شد!
۱۱- هر بار که جنرال موتورز مدل جديدي را به بازار عرضه مي کرد،
خريداران ماشين بايد رانندگي را از اول ياد مي گرفتند، چون هيچ يک از
عمل کرد ها و کنترل هاي ماشين، مانند مدل قبلي نبود! ۱۲- براي خاموش
کردن ماشين، بايد دکمه استارت را مي زدند!


جرج بوش مي ره بازديد يه مدرسه، سر کلاس
مي شينه و مي گه: هر سوالي دارين بکنين. يکي
بلند مي شه و مي گه: سلام آقاي رييس جمهور،
اسم من رابرته، من سه تا سوال داشتم؟
۱- چه طور شد شما انتخابات رو باختيد و بعد برديد؟
۲ - چرا شما مي خواهيد بدون دليل به عراق حمله
کنيد؟ ۳ - به نظر شما، بمب اتمي هيروشيما،
بزرگترين عمل تروريستي تاريخ نبود؟ جرج بوش
تکوني رو صندليش مي خوره و تا مي آد جواب بده،
زنگ تفريح مي خوره. زنگ بعد يه پسر ديگه بلند
مي شه و مي گه: آقاي رييس جمهور، اسم من جکه و من پنج تا سوال داشتم؟ ۱-
چه طور شد شما انتخابات رو باختيد و بعد برديد؟ ۲- چرا شما مي خواهيد
بدون دليل به عراق حمله کنيد؟ ۳- به نظر شما، بمب اتمي هيروشيما،
بزرگترين عمل تروريستي تاريخ نبود؟ ۴- چرا زنگ تفريح ۲۰ دقيقه
زودتر به
صدا در اومد؟ ۵- و سوال آخر؟ رابرت کو؟
خروسه پول نداشته زن بگيره، مي ره گالينا بلانکا مي خره.

شايان
مي گن: هاچ، زنبور عسل، با لاخره مادرش رو در سايت اورکات پيدا کرد.
يه روز يه فيل مي ره بالاي درخت و مي گه: من گيلاسم، من گيلاسم.
تو عروسي، دامادو جو مي گيره، به عروس شماره تلفن مي ده.
از يه مرده مي پرسن؟ کجا ميري؟
مي گه: کارواش.
مي گن: پس ماشينت کو؟
مي گه: نزديکه، پياده مي رم.
- آقاي قصاب بهتون تبريك ميگم صاحب پسر سالمي شديد كه سه كيلو و نيم
وزن داره.

- بااستخوون يا بي استخوون؟؟؟!!!
- محمود كه خيلي قوي بود, يك تنه ده نفر رو حريف بود چرا زخم و زيلي
افتاده تو بيمارستان؟

- آخه يازده نفر ريختن و زدنش!!!!!
وكيل: من هرچه در توان داشتم براي نجاتت انجام دادم, ديگه كاري از دستم
برنمياد.

قاتل: چرا برنمياد, نوكرتم, بيا و آقايي كن و بگو خودت مرتكب قتل شدي
تا نوكرت تبرئه بشه!!!
پرويز وقتي ديد رفيقش كه تازه زن گرفته , مي خواهد به تنهايي سوار
هواپيما شده و به ماه عسل برود, پرسيد:
پس زنت كو؟
رفيقش جواب داد:
اي بابا آدم در تمام عمر فقط يك بار ماه عسل داره, آن را هم نبايد به
خاطر زنش ضايع و خراب كنه!!!!
عابري از يك نفر كه كنار خيابان ايستاده بود, پرسيد:
اينجا چرا ايستادي؟
مخاطب گفت: هفده, هفده, هفده...
عابر دوباره پرسيد: هفده, هفده يعني چه؟
گفت: فضولها رو ميشمرم و تو هفدهمي هستي...!!!

- اين بابا چيكار كرده كه جلبش كردن؟

- ميگن جيب كانگوروي باغ وحش رو زده!!!!
در سربازخونه.....

سرهنگ: اسمت چيه؟

سرباز: ممد.

سرهنگ: اين چيه دستت؟

سرباز: تفنگ.

سرهنگ: تفنگ؟ اين مملكتته, آبروته, زندگيته, شرافتته, خواهرته, مادرته,
و ....

سرهنگ رو به سرباز ديگر: اسمت چيه؟

سرباز: شعبان .

سرهنگ: اين چيه دستت؟

سرباز: خواهر, مادر ممده!!!!
مردي توي خيابان راه مي رفت و مي خنديد, دوستش بهش رسيد و پرسيد:

- چرا با خودت مي خندي؟ مگه ديوونه شدي؟

- نه, دارم براي خودم جوك تعريف ميكنم.

كمي كه جلوتر رفتند مرد آنقدر خنديد كه سياه و كبود شد, دوستش سئوال
كرد ديگه چي شده؟

- هيچي تابحال اين جوك را نشنيده بودم!!!!
عمله اي طبقه سوم يك ساختمان در حال كاركردن بوده كه ناگهان يك تيرآهن
از بالا ميفته و گوشش از بيخ كنده ميشه, سرعمله بهش ميگه:

- ناراحت نباش, ميريم پايين و پيدايش ميكنيم و ميديم دكتر پيوند بزنه.

همه ميرن پايين و شروع ميكنن به گشتن, سرعمله گوش رو پيدا ميكنه و ميگه:

- ايناها پيدايش كردم.

عمله ميگه: نخير, اين گوش من نيست, مال من يك سيگار اشنو پشتش بود!!!!
احساسات متضاد به چي ميگن؟
به وقتي كه مادر زنتون روي ماشين آخرين سيستمتون سقوط ميكنه!
وجه تشابه زير شلواري با ژيان چيه؟
با هر دوتاشون تا سر كوچه بيشتر نميشه رفت!
دختري كه خوشگل بوده با مادربزرگش ميره پارچه فروشي, دختر به فروشنده:
يك قواره پارچه بدين و قيمت پارچه رو ميپرسه.
فروشنده كه هيز بوده جواب ميده: قيمتش ۱۰ تا ماچ, و دختر قبول ميكنه.
وقتي فروشنده پارچه رو مي پيچيده و نوبت حساب ميرسه, دختر داد ميزنه:
- مامان بزرگ بيا حساب كن!!!!!
دو نفر با هم كشتي مي گرفتند, اولي كه دومي او را ضربه فني كرده بود,
گفت:
عمو فكر نكن هنر كردي ها هر كي با من كشتي بگيره اول ميشه ها...!!!

قاضي: خانم چرا با صندلي زدين توي سر شوهرتون؟
زن: آخه آقاي قاضي زورم نرسيد ميز رو بلند كنم!!!!
قاضي: شكايت شما از اين آقا اينه كه ايشان به شما گفتن احمق, بي شعور,
نفهم؟
شاكي: بله قربان عين حقيقته.
قاضي: خب اگه عين حقيقته پس چرا شكايت كرديد؟؟؟!!!!
روزي يك آباداني با ماشيني تصادف كرد راننده مقابل باعجله پياده شد و
بهش گفت: ببينم داداش تو سالمي؟
- نه والله من سالم نيستم, جاسم ام...!!!!
روزي شخصي در شهر ادعا ميكند كه من خدا هستم.
مردم شهر او را پيش حكيم ميبرند و حكيم باشي براي اينكه او را بترساند
به او ميگويد:
- مرد ديگري پارسال ادعا ميكرد كه پيغمبر است و من دستور دادم او را
كشتند.
اين شخص جواب داد كار خوبي كرديد چون او فرستاده من نبود...!!!
آخ آخ آخ اكبر تو رو خدا شانس رو مي بيني.
- چي شده؟
- امروز صبح چتري رو كه ديشب ازت امانت گرفته بودم, تو اتوبوس جا گذاشتم
.
- دستت درد نكنه تو اسم اين رو ميگذاري شانس؟
- معلومه, فكر كن اگه چتر خودم بود اسمش ميشد بدبختي...!!!!
راند اول مسابقه بوكس تموم شده بود و بوكسور در گوشه رينگ از ضربات
حريف گيج و منگ افتاده بود.
مربي مشغول بادزدن بود كه زنگ راند بعد به صدا در آمد.
بوكسور ضربه خورده گيج باشنيدن صداي زنگ به مربي گفت:
عزيزم برو ببين كيه در ميزنه, آخ سرم!!!!
مردي بعد از تصادف شديد رانندگي در بيمارستان تازه به هوش آمده بود, با
ناله گفت: چي شده؟ چي بر سر من آمده؟

پرستار گفت: آرام باش و شجاع, تو در تصادف پاهايت له شده و ما مجبور
شديم هر دوتا رو قطع كنيم.

مرد گفت: عجب خبر بدي. هيچ خبر خوبي ندارين به من بدين؟

پرستار گفت: چرا, اين بيمار بغل دستي ات حاضره شلوار و كفشهايت رو به
قيمت خيلي خوبي ازت بخره
يك فيزيكدان ايراني كه در سازمان فضايي ناسا كار ميكرد, اسم مادرزنش را
در ليست داوطلبين اعزام به مريخ ثبت كرد. دوستانش پرسيدند
آيا او ميداند و به اين مسافرت رضايت داده است؟
فيزيكدان جواب داد:
ما براي خدمت به بشريت و علم بايد بيشتر از اينها قرباني بدهيم

يه روز دو تا دوست داشتند با هم صحبت ميکردند که يکيشون برميگرده ميگه :
امير من يه مدتيه دچار فراموشي شدم .
امير ميگه :
از کي ؟
يارو ميگه :
چي از کي ؟

يارو از تير ميره بالا از مرداد مياد پايين .

تو جزيره آدم‌خوارا، يه بابايي مي ره ساندويچ فروشي، يه ساندويچ مغز
سفارش مي ده. ساندويچيه مي گه: مي شه ۲ تومن. مرده عصباني مي شه و مي
گه: يعني چي؟ مگه سَرِ گردنست؟! هفته پيش يك تومن بود! ساندويچيه مي گه:
آخه اين مغز تهرونيه، مرده هم ساندويچشو مي خوره و چيزي نمي‌گه. هفته
بعد مي آد و دوباره ساندويچ مغز سفارش مي ده، اين دفعه ساندويچيه مي
گه: شد ۱۰ تومن! يارو خيلي شاكي مي شه، مي گه‌: بابا چه خبرته؟!
ساندويچيه مي گه: آخه ‌اين مغز هم ولايت هاي حسن آقاست، كلي فسفر داره،
باز طرف چيزي نمي‌گه و پولو مي ده و ساندويچشو مي‌خوره. هفته بعد دوباره
مي آد و يه ساندويچ مغز سفارش مي ده، اين دفعه ساندويچيه مي گه:
مي شه ۱۰۰ تومن! يارو ديگه پاك کپ مي کنه و
ساندويچو مي‌كوبه رو ميز و داد ميزنه: اين چه مسخره بازي يه درآوردي؟!
ساندوچيه مي گه: ‌آخه ‌اين يكي مغز هم ولايتي هاي غضنفره، بايد
۱۰۰ تا كله
بشكونيم تا يه ساندويچ ازش درآد!!!
يه راننده کاميون به سر پيچ مي رسه، دلا مي شه و برش مي داره.
روزگار غريبي بود، جنگلي بود که درخت نداشت،
شکارچي بود که تفنگ نداشت، تفنگش فشنگ نداشت، با تفنگي که فشنگ نداشت،
مي زنه به آهويي که سرنداشت و ميندازدش تو کيسه اي که ته نداشت. اگر چه
اين شعر سر و ته نداشت ولي ارزش سر کار گذاشتنو داشت.

وقتي گردنت رو ليس مي زنم، وقتي سينه ات رو چنگ مي زنم و وقتي رونت رو
گاز مي زنم، اوه
مرغ کنتاکي، فراموشت نمي کنم.
پسته و کشمش با هم کل کل مي کنن، کشمش به پسته مي گه: چرا خشتکت پاره
ست؟ پسته:
همين حرف هاي بد رو گفتي که چوب تو ما تحتت
کردن.

کيوان اشرف گنجوئي
اولي : مي دوني يه فيل خاکستري رو چه جوري مي کشن؟
دومي: نه.
اولي: با تفنگ مخصوص فيل خاکستري کش. حالا مي دوني يه فيل قرمز رو چه
جوري مي کشن؟
دومي: نه.
اولي: روش خاکستر مي ريزن بعد با تفنگ مخصوص فيل خاکستري کش مي
کشنش.حالا مي دوني يه فيل سبز رو چه جوري مي کشن؟
دومي: نه
اولي: يه حرف زشت بهش مي زنن، قرمز مي شه، بعد خاکستر مي ريزن روش،
خاکستري مي شه،
بعد با تفنگ مخصوص فيل خاکستري کش،
مي کشنش. حالا مي دوني يه فيل زرد رو چه جوري مي کشن؟
دومي: نه
اولي: يه پارچ آب مي ريزن زير پاش، سبز مي شه،
بعد يه حرف زشت مي زنن قرمز مي شه، بعد خاکستر مي ريزن روش، خاکستري مي
شه، بعد با تفنگ مخصوص فيل خاکستري کش مي کشنش.
حالا مي دوني يه فيل آبي رو چه جوري مي کشن؟
دومي: نه. اولي: مي زارنش جلوي آفتاب زرد
مي شه، بعد يه پارچ آب مي ريزن زير پاش، سبز مي شه، بعد يه حرف زشت بهش
مي زنن، قرمز مي شه، بعد خاکستر مي ريزن روش، خاکستري
مي شه، بعد با تفنگ مخصوص فيل خاکستري کش مي کشنش.حالا ميدوني يه ...

سينا رضايي
يه جوجه مي ره پارتي، وقتي برمي گرده، مي گه: جيکس، جيکس!!!
دو تا دوست با هم مي رن ماشين سواري، تصادف مي کنن. اولي به دومي:
ديوونه! ديوونه! اين چه طرز رانندگي يه؟ مامور راهنمايي و رانندگي
مي آد و مي گه : شما که شهر رو به هم ريختين،
ديگه چي ميخواين؟ بعد، راننده مصدوم رو
مي برنش بيمارستان، مادرش در بيمارستان
مي آد و مي گه : تو عزيز دلمي! تو عزيز دلمي!!!
يه ايروني، يه آلماني، يه اسپانيايي و يه ترکيه اي
سوار هواپيما بودن که زير هواپيما درمي ره، همه، حتي خلبان، از ميله
بالاي هواپيما آويزون مي شن، خلبان مي گه: يکي از شماها بايد از هواپيما
بپره بيرون، ايروني يه مي گه: من مي پرم به يه
شرط: همه تون برام کف بزنين، همه براش کف مي زنن و سقوط مي کنن!!!

آرين خشه چي

فارسه مي خواست گردو بشکنه، گردو رو ميذاره زير پاش، بعد با چکش مي زنه
تو سر خودش!!!
يه روز به خره مي گن: گوش هات چه قدر درازه،
خره مي گه: آخه هر خوشگلي يک عيبي داره!
يه مارمولک ميره مشهدوميشه مشمولک
بزرگ ميشه ميشه مشمول ميبرندش سربازي:)
تركه مي ميره جوكها تموم ميشن!!!
يه خرگوشه مي ره داروخونه مي گه: آقا هزار تا ميخ دارين؟ داروخونه چي
مي گه: نه. خرگوشه هي هر روز مي آد و همون سوال را تکرار مي کنه.
داروخونه چي فکر مي کنه، هزار تا ميخ مي خرم و به هش ميدم، هم راحت مي
شم و هم درآمدي داره، مي ره و اين کار را مي کنه. خرگوشه دوباره مي اد
مي گه: آقا هزار تا ميخ دارين؟ داروخونه چي مي گه: بله. خرگوشه مي گه:
اوه چه قدر ميخ !!!

يارو ميره زن بگيره بهش ميگن بالاي مجلس بسين و حرفاي گنده بزن
اونم ميره روي طاقچه ميشينه ميگه: فيل دايناسور آسمانخراش کاميون.....
از طرف حميد آقا
www.hamidagha۱۲۶.persianblog.com
يارو سرش ميخوره به ميله... ... ميله هه باد ميکنه
به غضنفر مي گن: چرا ترک شدي؟ مي گه از دزدي که بهتره.

غضنفر مي ره استاديوم، جو مي‌گيردش با همه دست ميده.
يه روز يه مار با يک زرافه اذدواج ميکنند بچشون غوربآغه مىِشه چرآ؟
چون بچه دآر نمىِشدن از پرورشگاه بچه آوردند .

گلبادى
يک روز يک آفتاب پرست ميره روي يک جعبه مدادرنگي هنگ مي کنه
يه روز تو چين، دو تا چيني مي خورن به هم و
مي شکنن.
بهنام
يک روز بامشاد ميره جلوي مدرسه دخترانه،
مي گه: واييييييييييي چقدر عيال؟
يه روز يه مَرده مي ره ساندويچ فروشي، مي گه: آقا يه ساندويچ همبرگر
بدين ولي گوجه نذارين.
ساندويج فروشي يه مي گه: ببخشيد آقا ما که گوجه نداريم، مي خواين
خيارشور نذارم!!!
---------------------------------------------
سيد مهدي واثق- تهران
يه روز، يه مگسه با بچش مي ره مي شينه روي سر يه آدم کچل. بچه مگسه به
مامانش مي گه: مامان من تشنمه آب مي خوام . مادرش مي گه: آخه بچه جون
من توي اين بيابون بي آب و علف، آب از کجا بيارم؟!!!
عروسه مي ره گل بچينه، شهرداري مي گيرتش.

فائزه.ص از اهواز
يه بار يه سوسکه مي خواسته خودکشي کنه مره مي خوابه بغل دمپايي
شقايق از اهواز
به فارسه ميگن ترکي بلدي؟ ميگه بيل ميرينم
قنبر محمود خاني
يه روز يه فارسه به يه تركه مي گه شنيدم تركا به خر مي گن داداش . تركه
مي گه آره داداش .
يه روز يه هزار پا از يه مورچه تقاضاي ازدواج مي كنه مورچه جواب منفي
بهش مي ده هزارپا مي گه آخه چرا مگه من چه عيبي دارم مورچه نگاهي به
پاهاي هزارپا مي اندازه و با فيس و افاده مي گه والله من حوصله اينهمه
جوراب شستن رو ندارم.(كامي)
سوسكه با دوستش توى بيمارستان ملاقات كرد ، دوستش كفت خدا بد نده اينجا
جه كار ميكنيد ، كفت نه جيزى مهمى نيست مادرمو با لنكه كفش زدنند .

سلامى :-
دو تا دوست باهم رفته بودن شكار برنده ، هرتيري كه بسوى برنده شليك
مكرد ، به آن نميخورد اما بر و بالش مى ريخت ، دوستش كفت توى اين تفنكت
تيره يا واجى .

سلامى .
دو مرد سياه در موقع دعوا كردن دست به كمر وهمديكر را زمين زدن يكدفه
بوى سوختن تاير ماشين بلند شد .
اصفهونيه پيتزا مي خوره، معده ش تعجب مي کنه.
برا مرغه چندتا مهمون مي اد. مي بينن يه عکس تخم مرغ رو ديواره. مي گن:
اين عکس چيه؟
مرغه مي گه: عکس بچگيامه.
فيله سقط مي كنه، گوسفند مي ندازه.
يه روز، مامان و باباي يه جوجه کاکلي زرد توپلي از هم طلاق مي گيرند.
جوجه كاكلي زرد توپلي
مي ره وسط حياط مي شينه، مي زنه تو سرش و مي گه: پيشي پيشي بيا منو بخور
.
يه مار و يه جوجه تيغي با هم ازدواج مي کنن، بچه شون سيم خاردار مي شه.
يه قورباغه قرص انرژي زا مي خوره، کرال پشت مي ره!!!
راننده مي رسه به پليس راه، سروانه مي گه: کارت ماشين، گواهينامه.
راننده مي پرسه؟ چي كار
كنم؟ باهاشون جمله بسازم.

ياور جعفري پور ( پارس آباد مغان)
يه فارس مي ره مرغ داري، جو مي گيرتش، تخم ميذاره.

ياور جعفر ي پور ( پارس آباد مغان )
يه مرده مياد از جوب بپره ... فيلم حركت آهسته مي شه ... مي افته تو جوب
....
يه روز چراغ علي مي ره کربلا، بعد که برمي گرده، بهش مي گن: کله چراغ (
لوستر ).
روزي يه غول بي کار مي ره مشهد. مشغول مي شه.
يه فارس، شلوار لي مي پوشه، مي ره توالت،
نمي تونه شلوارشو پايين بکشه، سکته مي کنه.
يه گوسفند با علف ها يه فنر مي خوره،
بعد مي گه : بع بع بَووووووووووووووو
يه بار يه دزد فرار مي کنه، مي ره تو جوب
مي خوابه. پليسا پيداش مي کنن؛ بهشون ميگه: شما حق ندارين منو دستگير
کنين؛ اينجا مربوط به نيروي درياييه
يه بار يکي مي ره تو جوب مي خوابه،ازش
مي پرسن؟ چرا تو جوب خوابيدي؟ مي گه:
مي خوام در جريان باشم.
يه بار يه مرد از حال ميره! تو پذيرايي.
اولي:اگه يه لکه آبي رو ديوار ديدي؟ چيه؟
دومي:يه مورچه که شلوار لي پوشيده!!!
يه روز، دو تا كرم به هم مي خورن، بعد به هم ديگه مي گن: كرم داري؟
يه جوراب راه مي رفته، مي گه: عمرن اگه لنگه مو
پيدا کنين!!!
يه روز، يه دختره با يه پسره آشنا ميشه، مي گه: اسمم شكوفه ست. تو خونه
بهم ميگن: شكو،
اسم تو چيه؟ پسره مي گه: اسمم كامبيزه ، تو خونه بهم ميگن: كامي، بر و
بچه هاي محل هم،
به هم مي گن: چس فيل.

يه روز، يکي مي ره عروسي، جو ميگيرتش،
به عروس شماره تلفن مي ده.
يه روز، ۲ تا مگس با هم ازدواج مي کنن. ماه عسل، مي رن گه خوري.
اگر اديسون برق را اختراع نمي کرد، چي مي شد؟
خوب يکي ديگه اختراع مي کرد.
- نمي دونم چطور از شما تشكر كنم كه تلافي محبت شما باشه؟
- اين موضوع رو فنيقي ها بااختراعي كه كردند, حل كرده اند.
- مگه فنيقي ها چي اختراع كردند؟
- پول!!!!
- تو كه تاجر معتبري هستي اگه روزي بيفتي و بميري ثروتت به كي ميرسه؟
- خب معلومه به زنم.
- اگه زن نداشتي چي؟
- اگه زن نداشتم كه به اين زوديها نميمردم!!!
اصغرآقا دكمه اي پيدا كرد و برد پيش خياط.
- آقا ميخوام براي اين دكمه يك كت بدوزيد!!!
كچلي پيش آرايشگري رفت و گفت:
- موهاي من رو فر بزنيد.
آرايشگر: سر شما كچله و نميشه فر كرد.
كچل: اشكالي نداره پس فرقم رو از وسط باز كنيد....
آقا يعقوب خرش رو كول كرده بود و از كوه بالا ميرفت, پرسيدند:
چرا خرت را كول كرده اي؟
- گهي زين به پشت و گهي پشت به زين!!!!
بيوك آقا پدرش دچار سوختگي شد و مجبور شد مغازه رو تعطيل كنه و از پدرش
پرستاري كنه.
پشت در مغازه نوشت:
- به علت پدرسوختگي, مغازه يك هفته تعطيل است!!!!!
بيوك آقا كنار ساحل بطري در بسته اي پيدا كرد و باكنجكاوي خواست ببيند
كه داخل آن چيه.
به محض بازكردن در بطري ديوي از آن خارج شد و به بيوك آقا گفت به پاس
اينكه من رو آزاد كردي دو تا آرزويت را برآورده ميكنم حالا آرزوي اولت
را بگو.
- به من يك كوكا بده كه هيچوقت تموم نشه.
ديو بلافاصله بهش يك كوكا داد و آرزوي دومش را پرسيد.
بيوك آقا كمي از كوكا رو خورد و گفت:
- به به چه خوشمزه ست يكي ديگه هم بده!!!
بيوك آقا از روي جوي آب پريد, دوتوماني اش درون آب افتاد.
خم شد و دست توي آب كرد و يك پنج توماني پيدا كرد.
سه تومان انداخت توي آب و پنج توماني رو گذاشت توي جيبش!!!
زلفعلي خان دچار ريزش موي سر شده بود, هربار كه به سلماني مي رفت دستور
ميداد گاهي فرق سرش را به طرف راست باز كنند گاهي به سمت چپ.
كم كم موهايش ريخت و فقط يك دانه مو به سرش باقي ماند ولي مردك همچنان
به سلماني مي رفت.
بار آخر سلماني از او پرسيد حالا فرقت را از كدام طرف باز كنم؟
مردك بيچاره گفت:
صاف بزن بالا, اين قرتي بازي ها به ما نيامده.
شخصي در اتوبوس بغل دست زن چاقي نشسته بود از او پرسيد:
- خانم اسم شما چيه؟
- غنچه.
شما وا بشين چي ميشين؟؟!!


آيا مي دونيد چرا نه نه حوا خوشبخت بوده؟ براي اين که شوهرش آدم بوده.
روزي نه نه حوا مي ره دم خونشون، در مي زنه، بعد حضرت آدم مي گه: کيه؟
نه نه حوا مي گه: خودت و لوس نکن، منم.
سعيد فلاح
يه روز به يک مرد مي گن: يک جمله بساز که توش آب باشه؟
مي گه: لوله آب.
يک روز، يک پرتغال خودشو مي زنه به ديوار، اون يکي پرتغال مي گه: چرا
خود تو مي زني به ديوار؟
مي گه: چون مي خوام پرتغال خوني بشم.
يه روز، يه چس ويک گوز مي رن يه مردي رو بکشند، چس به گوز مي گه: تو
صداش کن، من خفش مي کنم.
دزدي پول هاي مردي رو مي دزده و فرار مي كنه.
مرده دنبال دزده مي دوه و داد ميزنه: آي دزد.......
يهو دزده مي ايسته و پول ها را به سمت مرده پرت مي كنه و مي گه : بيا
نديد بديد !!!
اولي: زودباش قطار ميره
دومي :کجا ميخواد بره بليط دست منه .
يه کوره مي ره آشپزخونه، دستش مي خوره به رنده، مي گه: اين چرت و پرت
ها چيه اين جا نوشتن!
يه سوسکه مي ره جلوي آينه، ميگه: واي سوسک!!
يه آبشار رژيم مي گيره، تف مي شه.
يه اصفهوني موز ميخوره، معدش تعجب ميکنه.
يه اخي ميره پنجاه تومن ميندازه صندوق صدقات، ميبينه قوچعلي داره از
اون ور خيابون بهش مي خنده، فکر ميکنه کم انداخته، يه دويست تومني
ميندازه، مي بينه قوچعلي باز داره مي خنده، فکر مي کنه ضايس، يه پونصد
تومني در مياره، مي بينه باز مي خنده، خلاصه يه هزاري در مياره ميندازه
تو صندوق، مي بينه قوچعلي دلشو گرفته قاه قاه مي خنده. ميره اون ور
خيابون به قوچعلي ميگه: آخه آمو براي چي مي خندي؟ کار من کجاش خنده
داره؟
قوچعلي ميگه: ه ه ه ...اين خو گوشي نداره.
يکي تو مسابقه ۲۰ سوالي شرکت مي کنه، از قبل با پارتي جوابو که
۲چرخه
بوده بهش ميگن و ازش ميخوان براي اينکه کسي نفهمه چندتا سوال الکي
بپرسه. طرف ميگه:
-هويجه؟؟؟ ميگن نه . ميگه پس دوچرخست........
يه روز يزديا ميان تهرون ، به تهرونيا مي گن: شما چرا از ما يزديا جك
نمي سازين و فقط جك هاتون از غضنفر و قوچعلي يه؟
تهرونيا مي گن : شما هم بايد يه سوتي بدين ، بعدا برا شما هم جك مي
سازيم.
خلاصه بعد از مدتي يزديا ميان تهرون مي گن: آقا بيايين يزد ، ما وسط
كوير سد زديم. تهرونيا ميرن يزد كه سد رو ببينن و از يزديا جك بسازن.
ميرن وسط كوير ، مي بينن بله، يه سد وسط كويره ، يهو نگاه مي كنن ، مي
بينن بالاي سد غضنفر و قوچعلي نشستن دارن ماهي مي گيرن!!
يه روز يه زنه پا شو ميذاره روي سو سک .
بعد سو سکه بلند مي شه و مي گه پهلو انان
نمي ميرند
روزي گوسفندي نخ ميخوره، تسبيح پس مي ده.

يه روزي غضنفر با پسرش گر گم به هوا بازي ميکنه جو زده ميشه بچشو ميخوره

يک روز غضنفر دماغشو بالا مي کشه چشاش سبز مي شه
يه روز از ۱۱۰ ميان يه مرده رو بگيرن مرده مي زنه مامور
۱۱۰ رو ميکشه
بعد از اون ميگفتند پليس ۱۰۹ ها ها ها ها
يه آبادانيه وسط خيابون ايستاده بوده يه هو مي بينه سيل داره همه جا رو
مي گيره . عينک ريبونشو در مي آره مي زاره رو دمپايي ابريش هل مي ده رو
آب مي گه تو خودته نجات بده مو يه خاکي تو سروم مي کونوم
به قوچعلي ميگن شما ها بينتون آدم مشهور هم هست ؟
قوچعلي ميگه : ها بو نه پس سوفيا ...؟ ... هاردي اينا کين ؟
گرگه ميره دم در خونه شنگول و منگول ميگه منم منم مادرتون زود باشين در
رو باز كنين. شنگول ميگه غلط كردي ما آيفون تصويري داريم
يه روز يه مرده مي ره نونوايي ديد صف مردونه شلوغه رفت توصف زنونه
ايستاد و گفت : " آقا مادرم گفت يه نون بدين"
يه روز يه مرده تو خيابون مي گوزه براي انکه

ضايع نشه مي گه :

گوزي ..گوز..........

گوزي ..گوز.......

به يارو مي گن با مردان آنجلس جمله بساز ميگه دسشويي مردا نه آنجلس
..........
يارو داشته پسرشو در مورد ازدواج نصيحت مي كرده، مي گه: پسرم خواستي زن
بگيري، برو از فاميل زن بگير.. ببين تو همين دور وبر خودمون، داييت
رفته زن داييت رو گرفته... عموت رفته زن عموت رو گرفته... حتي خود من،
اومدم مادرت رو گرفتم!

عربه داشته زن مي گرفته، ازش مي پرسن: جشن عروسيت رو كجا مي گيري؟ مي
گه: تو يك مدرسه! مي گن: آخه چرا مدرسه؟! عربه مي گه: ولك آخه خـَيـلي
كلاس داره!

ميزبان از يكي از مهمان‏ها خواست آواز بخونه. مهمون گفت: آخه ديروقته،
همسايه‏ها ناراحت مي‌شن. ميزبان گفت: اصلاً مهم نيست. سگ اونا هر شب تا صبح
پارس مي‌كنه
چهارتا آباداني مي خواستند از مرز خارج بشن, تصميم مي گيرند پوست
گوسفند بپوشند و قاطي گوسفندها با گله حركت كنند. درست در لحظه اي كه
مي خواستند از مرز خارج بشن, نيروهاي انتظامي فرياد مي زنند: آهاي اون
چهارتا آباداني بيان بيرون از گله. آنها با تعجب خارج ميشن و مي‌پرسند
شما از كجا فهميدين كه ما آباداني هستيم؟ مامورا مي‌گن: از اونجايي كه
گوسفندها عينك ري بن نمي‌زنند.

غضنفر و زنش دعواشون شده بوده، ‌با هم حرف نمي‌زدند. زن غضنفر وقتي شب
ميره بخوابه، يك يادداشت براي غضنفرمي‌گذاره كه: منو فردا ساعت ۶ بيدار
كن. صبح زنه ساعت ۱۰ از خواب پا ميشه، ‌مي‌بينه غضنفر براش يك يادداشت
گذاشته كه: پاشو زنيكه خر! ساعت شيشه!

يه بار تو آبادان مسابقه تقليد صداي داريوش برگزار ميشه، داريوش مياد
چهارم ميشه
يک روز پلنگ صورتي ميره سر خاکه باباش ميگه:بابام,بابام,بابام
بابام,بابام
يه روز به يک خرگوشه مي کن چرا هويج مي خوري مي گه هوي جوري
روزي به مرده مي گو يند چه پفکي رو دوست داري ميگه
سي توز

مردي بود که زماني که هوا رعدو برق ميزد سرش و ميکرد بالا مي خنديد
بهش گفتن چرا اين جوري ميکني
گفت:مگه نمي بيني دارن عکس ميندازن

روزي خري به خري مي رسد و مي گويد تو چرا خري
مي گويد چون جد در جد من خر بوده

يارو مي ره تو يك قهوه‌خونه، به قهوه‌چي مي گه: داش حال مي كني يك جك
عربي بگم؟! قهوه‌چيه مي گه: ببين ولك، من خودم عربم، اين يارو هم كه
كنار دستت نشسته هم عربه، درضمن قهرمان كشتيه. اوني كه رو ميز سمت چپ
نشسته هم عربه، درضمن معمولاٌ با خودش دو تا قمه داره. حالا هنوز مي خواي
جك عربي تعريف كني؟! يارو مي گه: نه والله، حوصله ندارم سه بار توضيح بدم
چي شد!

يه روز سه تا جوجه خروس رو از مدرسه اخراج مي کنند . باباي جوجه خروسا
به اولي مي گه چرا اخراجت کردند؟ مي گه يکم از پرام ريخته بود فکر
کردند لختم اجراجم کردند . باباي جوجه خروسا به دومي مي گه تو رو چرا
اخراج کردند؟ ميگه اخه کاکولم وفتاده بود جلوي صورتم فکر کردند
راپيستام اجراجم کردند . باباي جوجه خروسا به سومي مي گه چرا اخراجت
کردند ؟ ميگه اخه عکس جوجه مرغ تو کيفم بود
به يکي ميگن با ريلکس جمله بساز.ميگه:رفتيم باغ وحش با گوريل عکس
انداختيم.
يه يارو كرد بوده خودشو از پشت بوم ميندازه پايين ولي نمي ميره
يارو مي خواسته خرگوش بگيره مي ره پشت درخت صدا هويج در مياره
معلم : با آجر جمله بساز دانش آموز خانوم با آجر جمله نمي سازند خانه
مي سازند
به صدام ميگن شما چه طوري در اين گير و دار فرار کرديد ؟ صدام ميگه
موتور سيکلتم تلاشه
به يکي ميگن با لجن جمله بساز ميگه همه تو ايران با من لجن
به آبادانيه خبر ميدن كه بابات مرده، مي گه: آخ جون... از فردا تريپ
مشكي
آبادانيه مي خواسته بره خواستگاري، ديرش شده بوده حواسش پرت مي شه
شلوارش رو پشت و رو مي پوشه و با عجله مي دوه تو خيابون، يهو يك ماشين
مياد مي زنه درازش ميك نه وسط خيابون. رانندهه مياد بالا سرش، مي گه:
طوريت كه نشده؟ آبادانيه يك نگاه به سر تا پاش مي كنه، چشمش مي افته به
شلوارش، مي گه: چي چيو طوري نشده، ولك زدي حسابي پي چوندي!
يه مرده ميره حموم پاش ميره رو صابون مي خوره زمين ديگه نميره حموم
يه روز يه بابايي پاش درد ميکرد تو جورابش قرص بروفن انداخت!!
يه روز به يه لاک پشت ميگن دروغ بگو . ميگه دويدمو دويدم
يک مرده يک مار رو اذيت ميکنه ماره ميگه سرطان بگيري
يه روز يه نخودِ مي رسه به يه کشمشِ، کشمشِ ميگه قربونه اون چاک ِ ... نَت.
نخودِ ميگه از بس اين حرفارو زدي که چوب توي ...نَت کردن
يه روز يه نفر زنگ ميزنه مخابرات مي گه :
آقا ببخشيد , شما شماره اکبر آقا رو داريد .
تلفنچي مي گه : نه
مرد ميگه : پس لطفا يادداشت کنيد
به يکي ميگن :نظرت درباره نوشابه چيه؟
ميگه:نوشابه هم اب داره هم گاز داره ولي حيف برق نداره.
به يکي ميگن:نظرت درباره خليج فارس چيه؟
ميگه:خيلي خوبه ولي بايد اسفالت بشه.

پسره به باباش ميگه:بابا ميخوام برم دانشگاه نظرت چيه؟
باباهه ميگه:بابا اگه به درست لطمه وارد نميشه برو.

به يکي کارت تلفن ميدن . کارت پرس ميزنه.
يکي خودکارش تموم ميشه.ترک تحصيل ميکنه.
به يکي ميگن:اگه دنيا رو بهت بدن چيکار ميکني؟
گفت:ميفروشمش ميرم اروپا.
يک رو. به ۱ نفر ميگن با شيشه جمله بساز
ميگه ساعت شيشه
يه روز به يك اسكلت مي گن دروغ بگو مي گه :
تپلوام تپولو صورتم مثل هلو
از سه نفر پرسيدند: شماها كي بدنيا اومده ايد؟
اولي: نيمه اول سال

دومي: نيمه دوم سال

سومي: در وقت اضافه.!!!!
يك روز به يك جواني مي گويند :

آقاي محترم جلوي پمپ بنزين سيگار نكش.

جوان جواب مي ده : برو ببينم من جلوي بابام هم سيگار مي كشم.!!!
يه روز قوچعلي و يه تهروني و يه اصفهوني ميخوان برن پيك نيك قوچعلي
ميگه: ناهار رو من ميارم

تهرونيه ميگه : نوشابه هم رو من ميارم

اصفهونيه ميگه : منم دادشيمو ميارم!!!
فيله و مورچه هه باهم ازدواج ميكنن
فيله ميميره مورچه هه ميگه:
بدبخت شدم حالا بايد تا آخر عمر براش قبر بكنم !!
دو نفر بهم ميرسند.

اولي: از علي چه خبر؟

- علي مرد.

- چه جوري؟

- تريلي رفت رو انگشتش.

- ولي آخه اينكه نبايد منجر به مرگ بشه؟

- آخه وقتي تريلي روي انگشتش رفت, انگشتش توي دماغش بود...!!!
مردي رفيقش رو بعد از مدتها مي بينه و در مورد كار و بارش سئوال ميكنه.

رفيقش بالكنت زبون جواب ميده:

والله ما يييك كاكاكارخونه زديم ولي بعد از يكماه آآآتيش گرفت, و ههههمه
اش سوخت.

بعد رفتيم تو خخخريد بوبوبورس بعد از يه يه يه يه هفهفته ۵ ميليون
توتوتومن ضضضرر كردم, مرد به رفيقش ميگه:

با اينهمه ضرر خوبه كه سكته نكردي؟

رفيقش جواب ميده: پپپس فكككر كردي دارم اااداي عمه ات رو دددر
ميارم؟؟؟!!!!
روزي يه نفر كه زبونش مي گرفته ميره دم دكه سيگارفروشي و ميگه:

- آآآقا بببخشيد سيسيگار دارين؟

صاحب دكه ميگه: نه, نننننداريم.

همون موقع يه نفر ديگه مياد و ميپرسه آقا سيگار دارين؟

صاحب دكه ميگه: نه آقا نداريم.

مرد اولي ناراحت ميشه و يقه فروشنده رو ميگيره و ميگه:

آآآقا دددمت گرم, حاحالا دديگه اااداي منو دددر مياري؟

صاحب دكه ميگه: نه نه جوجون تو اااداي اواونو دددر مي آآآآوردم!!!!!
سلماني از مشتري تازه كه مي خواست ريشش را اصلاح كند, پرسيد:

آيا من تا حالا ريش شما را اصلاح كرده ام؟

- نه آقا, اين جاي زخمها مربوط به زمان جنگ است.....

چند نفر مي رفتند كوه, سرپرست شون لكنت زبون داشت, از وسط هاي راه هي
مي گفت: چ چ چ چ .

گروه ميرسه بالاي كوه, مي خواستند چادر بزنند, سرپرست ميگه:

چ چ چادر يادم رفت!!!ميگن اي بابا بايد برگرديم پايين, توي راه برگشت
سرپرست همش مي گفته: ش ش ش ش .

خلاصه مي رسند پايين و مي بينند كه چادر نيست.
از هم مي پرسند چادرها كو؟

ميگه ش ش ش شوخي كردم!!!!!
اولي: تو از تبعيد مي ترسي يا حبس ابد يا اعدام؟

دومي: از هيچكدام, من فقط از زنم مي ترسم...!!

- آقاي سردبير باز هم اين روزنامه پر از اشتباه چاپيه امروز بيش از صد
نفر تلفن كردند و اعتراض كردند.

- جناب مدير اجازه ميدين از امروز شماره تلفن روزنامه رو هم اشتباه چاپ
كنيم؟؟؟!!!
يه بابايي خونه اش آتيش گرفت, هي ميرفت توي آتيش و برميگشت.

همسايه ها پرسيدند: چرا هي ميري تو و مياي بيرون؟

گفت: براي اينكه مادرزنم توي خونه ست.

پرسيدند: چرا بيرونش نمياري؟

گفت: ميرم تو, هي اين رو اون روش ميكنم, حالا زوده بيارمش بيرون!!!!
- آقا من اومدم خودم رو بيمه كنم.

- بسيار خب در مقابل چه حوادثي مي خواهيد خودتون رو بيمه كنيد؟

- در مقابل مادرزنم...!!!!


By ME











زن‌ ها از مردها چه‌ مي‌ خواهند؟
شما فكر مي‌كنيد زنها از مردها چه‌ مي‌خواهند؟ اگر زن‌ هستيد يا مرد،حتما مي‌توانيد يك‌ ليست‌ عريص‌ و طويل‌ تهيه‌ كنيد. اما تفاوت‌ اين‌ ليست‌ با هر ليست‌ احتمالي‌ ديگر اين‌ است‌ كه‌ ... بخوانيد، خودتان‌ مي‌فهمي

ليست‌ اصلي‌
خوش‌اندام‌ و قشنگ‌ باشد
جذاب‌ باشد
اراي‌ موقعيت‌ شغلي‌ باشد
شنونده‌ خوبي‌ باشد
شوخ‌ و بذله‌گو باشد
قامت‌ برازنده‌ داشته‌ باشد
خوش‌لباس‌ باشد
قدرشناس‌ باشد
در ذهنش‌ انديشه‌هاي‌ حيرت‌انگيز و شگفت‌آور وجود داشته‌ باشد
عاشق‌ خوبي‌ باشد و اهل‌ خيالپردازي‌ باشد

ليست‌ بازنويسي‌ شده‌ در 32 سالگي‌
قيافه‌اش‌ خوب‌ باشد(اولويت‌ با كساني‌ كه‌ دچار كچلي‌ يا كم‌مويي‌ نيستند
در ماشين‌ را براي‌ خانم‌ باز كند و صندلي‌ را براي‌ خانم‌ از پشت‌ ميز بيرون‌ بكشد
به‌ قدر كافي‌ براي‌ خوردن‌ يك‌ شام‌ گران‌ قيمت‌ در خارج‌ از منزل‌ پول‌ داشته‌ باشد
بيش‌ از آنچه‌ حرف‌ مي‌زند، گوش‌ كند
به‌ لطيفه‌هاي‌ خانم‌ بخندد
براحتي‌ بتواند ساكهاي‌ سنگين‌ حاوي‌ مواد خوراكي‌ را حمل‌ كند
حداقل‌ يك‌ كراوات‌ داشته‌ باشد
در قبال‌ خوردن‌ يك‌ غذاي‌ خوب‌ خانگي‌ تشكر كند
تاريخ‌ تولد و سالروز ازدواج‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
حداقل‌ يك‌ بار در هفته‌ حرفهاي‌ عاشقانه‌ بزند

ليست‌ بازنويسي‌ شده‌ در 42 سالگي‌
خيلي‌ زشت‌ نباشد
قبل‌ از آمدن‌ من‌، با ماشين‌ به‌ راه‌ نيفتد
يك‌ كار ثابت‌ داشته‌ باشد و بتواند حداقل‌ يك‌ بار در سال‌ خرج‌ شام‌ بيرون‌ از خانه‌ را بپردازد
وقتي‌ من‌ حرف‌ مي‌زنم‌ بتواند سرش‌ را تكان‌ بدهد
لطيفه‌هاي‌ كهنه‌ و قديمي‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
به‌ قدر كافي‌ توانايي‌ داشته‌ باشد تا بتواند در جابه‌جاكردن‌ مبلمان‌ كمك‌ كند
پيراهني‌ بپوشد كه‌ برآمدگي‌ شكمش‌ را بپوشاند
شيشه‌ آبليمويي‌ را كه‌ نوار اطمينان‌ درش‌ باز شده‌، تشخيص‌ بدهد و آن‌ را نخرد
آخر هر هفته‌ صورتش‌ را اصلاح‌ كند

... در 52 سالگي‌
موهاي‌ گوش‌ و بيني‌اش‌ را كوتاه‌ كند
خيلي‌ زياد پول‌ قرض‌ نگيرد
وقتي‌ من‌ ابراز محبت‌ مي‌كنم‌ به‌ خواب‌ نرود
لطيفه‌هاي‌ تكراري‌ را هفته‌يي‌ چندبار نگويد
ظاهرش‌ به‌ قدري‌ مناسب‌ باشد كه‌ گاهي‌ آخر هفته‌ها بشود با او به‌ پيك‌نيك‌ رفت‌ والبته‌ حال‌ و حوصله‌ بيرون‌ رفتن‌ را داشته‌ باشد
كمتر جوراب‌ لنگه‌ به‌ لنگه‌ بپوشد و لباسهاي‌ زيرش‌ را زود زود عوض‌ كند
در برابر خوردن‌ يك‌ شام‌ حاضري‌ تشكر كند
اسم‌ و آدرسش‌ را به‌ خاطر داشته‌ باشد
چند هفته‌ يك‌ بار در تعطيلات‌ آخر هفته‌ اصلاح‌ كند

... در 62 سالگي‌
از بچه‌يي‌ كوچك‌ نترسد
به‌ خاطر داشته‌ باشد حمام‌ خانه‌ كجاست‌
براي‌ منظم‌ و با قاعده‌ بودن‌ او، نياز به‌ خرج‌ كردن‌ پول‌ زيادي‌ نباشد
فقط‌ هنگام‌ خواب‌ به‌ آرامي‌ خرخر كند
به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ چرا مي‌خندد
آنقدر توانايي‌ داشته‌ باشد كه‌ بدون‌ كمك‌ قادر به‌ ايستادن‌ باشد
معمولا بتواند لباسهايش‌ را بدون‌ كمك‌ ديگران‌ بپوشد
غذاهاي‌ سبك‌ را دوست‌ داشته‌ باشد
به‌ ياد بياورد كه‌ دندانهاي‌ مصنوعي‌اش‌ را كجا گذاشته‌ است‌
به‌ خاطر داشته‌ باشد كه‌ چه‌ وقت‌ آخر هفته‌ است‌
... در 72 سالگي‌
نفس‌ بكشد
كنترل‌... خودش‌ را از دست‌ نداده‌ باشد



ali20482
Divoone.olagh.sarbehawa.efadei.tarsoo.Damdami.asopas.razl.ashghal.marmooz......... shaki shodi??? hala 8 harfe avale 8kalameye balaro bezar kenareh ham.......!!!!
www.khandeh-bazar.persianblog.com
sogol_h81
برده آن كسى است كه خود را آزاد مى پندارد، بى آنكه آزاد باشد. گوته
www.khandeh-bazar.persianblog.com

farid_tanha_3001
هر وقت كه باران آمد دستاتو بگير زير بارون هر چند تا قطره كه تونستي جمع كني به اون اندازه تو منو دوست داري و هر چند تا قطره كه نتونستي جمع كني به اون اندازه من تو رو دوست دارم
www.khandeh-bazar.persianblog.com

ahmad_an82
ديروز که دلم پيش دلت بود گرو دستان مرا سخت فشردغŒ که نرو امروز که دلت ميل ديگرغŒ دارد کفشان مرا جفت نمودغŒ که برو
www.khandeh-bazar.persianblog.com
mosalase_bermodaa
آنكس كه بداند و بداند كه بداند اسب شرف از گنبد گردون بجهاند وآنكس كه بداندونداندكه بداند بيدارش نماييد كه بس خفته نماند آنكس كه نداندوبداندكه نداند لنگان خرك خويش به منزل برساند وآنكس كه نداندونداند كه نداند در حهل مركب ابدالدهر بماند
www.khandeh-bazar.persianblog.com
sogol_h81
اگر دو ماه مجذوب ديگران باشيد ، دوستان بيشتري به دست خواهيد آورد تا اين كه دو سال بكوشيد ديگران را مجذوب خود كنيد .
www.khandeh-bazar.persianblog.com
nasim_shiraz57
هرگز نباخته اي ماداميكه از شكست خود چيزي آموخته باشي آن كسي كه در حال تولد نباشد در حال مرگ است ريشه گلي است بي اعتنا به شهرت و آوازه لاك پشت ها راه را بهتر از خرگوش ها مي شناسند اشخاص را مانند چاي كيسه اي در نظر بگيريد تا در آب داغ نيفتند، متوجه جوهر وجودي خود نمي شوند هرگزتسليم نشو، هر روز معجزه تازه اي اتفاق مي افتد ديگران را ملامت نکن ، مسئوليت هاي زندگيت را خود بپذير گوش کردن را ياد بگير ، فرصت ها گاه با صداي آهسته در مي زنند هرگز اميد را از کسي سلب نکن، شايد اين تنه
www.khandeh-bazar.persianblog.com
nasim_shiraz57
خود را با معيار هاي خودت بسنج ، نه با معيار هاي ديگران فراوان بخند ، شوخ طبعي درمان تقريبا همه دردهاي زندگي است از زمان يا کلمات با بي توجهي استفاده نکن ، هيچکدام قابل بازگشت نيستند براي کساني که از دست رنج خود ارتزاق مي کنند- هر قدر هم کارشان پيش پا افتاده باشد- احترام قائل باش هيچ فرصتي را براي ابراز محبت از دست نده نگو وقت نداري ، تو دقيقا همان تعداد ساعت در روز را در اختيار داري که پاستور ،ميکل آنژ ،مادر ترزا، هلن کلر ، لئوناردو داوينچي ،توماس جفرسون
www.khandeh-bazar.persianblog.com
jentelman_66x
يه روز يه ترك به زنش ميگه بيا هر پنجشنبه بريم پيتزايي بعد زنش ميگه نه پنجشنبه ديره بيا هر دوشنبه بريم
www.khandeh-bazar.persianblog.com
p1aida
midoni chera man ba divar rafigh shodam ? Akhe age yek roz byad ke dige hich kasi nabo0d roye shonash gerye kone mitoni be divr pnah bebarii agar divar as ziret shone khali kard roye saret kharab mishe dige nyaz nadarii gerye koni chon baghye vasat gerye mikonan
www.khandeh-bazar.persianblog.com
tery_robinson
يك روز به يك تركه اتوبوس 2 طبقه ميدند ميگن پاركش كن . طبقه اول را گل ميكاره طبقه دوم را چمن
www.khandeh-bazar.persianblog.com

hamrah_chat52
يك ژايني بد از 15 سال به يك مورچه ياد ميده كه با چوب غذا بخوره بد اون رو مياره تو ميدان تا به مردم نشان بده مردم هم دور تادور ميايستن تا نگاه كنند يك تركه داشته از اونجا رد ميشده ميبينه همه عقب وايستادن و يك مورچه هم اون وسط هست ميره باپا مورچه رو له ميكنه ميگه اخه مورچه هم ترس داره
www.khandeh-bazar.persianblog.com
ashke_baran202000:
گــله مـي‌كرد ز مــجنون لــيلي كـه شـده رابـطه ‌مـان ايــميلي حــيف از آن رابــطه‌ي انــساني كـه چنين شد كـه خودت مي‌داني عــشق وقــتي بـشود دات ‌كـامي حـاصلش نـيست بـه جـز ناكامي
www.khandeh-bazar.persianblog.com

reza_hasanpoor2000
as molla meporsand khorshid mofide ya mah? molla mige mah. as molla meporsand chera'? molla mige akhe roz roshane pas khorshid be dard nemikhore ama shabha ke hava tareke mah hamejaro roshan mikone pas mah mofidtare.
www.khandeh-bazar.persianblog.com

kasra_amitis2004
طرز تهغŒه عنصر شوهر مرغوب براغŒ تهغŒه اغŒن عنصر ، در ابتدا غŒ کار باغŒد سغŒلغŒکات جهغŒزغŒه را با نغŒترات ارث بابا مخلوط کرده ، پس از مدتغŒ متصاعد مغŒشود براغŒ مرغوبغŒت بغŒشتر اغŒن عنصر مغŒ توان از زبان چرب و نرم هم به عنوان کاتالغŒزوراستفاده کرد . اغŒن عنصر در طبغŒعت به صورت آزاد غŒافت مغŒ شود
www.khandeh-bazar.persianblog.com
memol_dokhtare_mehraboon2001
مردمان بر روي زمين استوار بيشتر از بندبازان بر روي ريسمان نااستوارسقوط مي کنند " چارلي چاپلين "
www.khandeh-bazar.persianblog.com





fando0gh_cho0cho0lo
)اينو چي ميخوني؟(حتما جواب بدين): بتا بستان ز مستان مي تو مستان بتا بستان زمستان مي زمستان
www.khandeh-bazar.persianblog.com



memol_dokhtare_mehraboon2001
انچه که زيباست عزيز نيست انچه که عزيز است زيباست سعی کن زيبایي در نگاه باشه نه انچه که ميبينيد
www.khandeh-bazar.persianblog.com




sepid_rj
انسان ترکیب عجیبی است ، در عین ناچیزی ،خود را برتر از همه می شمارد
( اشیل )
www.khandeh-bazar.persianblog.com


kasra_amitis2004
ترکه ميره دکترميگه آقای دکتر نميدونم چرا کسی محله من نميذاره دکتر ميگه نفره بیاد
www.khandeh-bazar.persianblog.com



manam_hasaaaas
به ترکه ميگن تو ترکی ؟ ميگه تو چيکار داری جکتو بگو
www.khandeh-bazar.persianblog.com


ahmad_an82
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی گیرد
www.khandeh-bazar.persianblog.com



p1aida :
ترکه ميگه عجيبه . ميپرسن چی عجيبه ؟ ميگه يک صد هزار تماشاچی . 22 بازيکن .. ميگن باريکل٠ا اين همه رو بلدی ؟ ميگه اين گنجشکه همرو ول کرده امده سره من خراب کری کرده.
www.khandeh-bazar.persianblog.com

p1aida
ترکه: آقای دکتر من صد سال عمر ميکنم ؟ دکتر: سيگار ميکشی؟ نه . مشروب ميخوری ؟ نه. ترياک ميکشی ؟ نه . غذايه چرب ؟ نه . دکترر: صد سال عمر ميخوايه چه گهی بخوری ؟
www.khandeh-bazar.persianblog.com



memol_dokhtare_mehraboon2001
.اگه با تو بودن اشتباهه ....اگه تورو خواستن اشتباهه ....اگه عاشق تو بودن اشتباهه ....اگه براي تو مردن اشتباهه پس تو قشنگ ترين اشتباه زندگيمي
www.khandeh-bazar.persianblog.com


sepid_rj
زمزمه ات انقدر شنيدنی است که مرا در خود غرق ميکند بی ان که خيس شوم رودخانه ی وحشی من
www.khandeh-bazar.persianblog.com


barbod_sm
به ترکه ميگن عروسيت کي ؟ ميگه دوشنبيه اين هفته نه چهارشنبيه هفته ديگه
www.khandeh-bazar.persianblog.com


pesare_sarbezir0063
دل من شده برات يه بازيچه***افتاده به زير پات مثل قاليچه***تو خيره نگاه وکرديو *** وگفتي: خو اين کارا الان يعني چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
www.khandeh-bazar.persianblog.com


sepehr_ostad
همزيستی مردم با هم ، پر پيمانه ای است که دو سومش هشياری و يک سومش ناديده گرفتن و چشم پوشی است
www.khandeh-bazar.persianblog.com


memol_dokhtare_mehraboon2001
گل سرخي به او دادم ، گل زردي به من داد. براي يك لحظه ي ناتمام ، قلبم از تپش افتاد. با تعجب پرسيدم : مگر از من متنفري ؟ گفت : نه باور كن ، نه ولي چون تو را واقعا دوست دارم ، نمي خواهم پس از آنكه كام از من گرفتي ، براي پيدا كردن گل زرد ، زحمتي به خود هموار كني
www.khandeh-bazar.persianblog.com











panizebilliondollari
کاش آنکه در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشت در تنهاترین تنهاییش تنهای تنها نماند توبه کردم که دگر باده پرستی نکنم نخورم می نکشم اربده مستی نکنم مست بودم که چنین توبه مشکل کردم توبه کردم که دگر توبه ز مستی نکن
www.khandeh-bazar.persianblog.com



ros_e_soorati
سعی کن در زندگی يک رنگ باشی قالی از 100 رنگ بودن زير پا افتاده
www.khandeh-bazar.persianblog.com





ii_hajmahyar_ii
زندگي زيباست اي زيبا پسند زيبا انديشان به زيبايي رسند آنقدرزيباست اين بي بازگشت کز برايش مي توان از جان گذشت
www.khandeh-bazar.persianblog.com



man_kheyli_toopam
کيانوش داشته نماز ميخونده به قنوت که ميرسه ميگه ربنا آتنا ...يهو سحرناز ميگه ها اين آتنا کي بيد
www.khandeh-bazar.persianblog.com
















آي شومپت کته کله !!!